محمدرضا عارف گفت: من واعظی نیستم که آن طور حرف بزنم، شرایط زمان را درک میکنم. شرایط دولت را میفهمم و زحماتی را که دولت کشیده میدانم البته نقدهای بسیار جدی هم دارم و خصوصی هم نقدهایم را به آقای روحانی به عنوان یک رفیق قبل از انقلاب گفته ام.
سیاستمداری کهنه کار از یزد که در کوران چهار دهه سیاست ورزی و مسئولیتهای متنوع، مویی سپید کرده و حالا در آستانه ۷۰ سالگی از گزینههای انتخابات ریاست جمهوری به شمار میرود. محمد رضا عارف که بیشتر او را به عنوان معاون اول دولت اصلاحات میشناسند، حالا هم در مجمع تشخیص مصلحت و هم شورای عالی انقلاب فرهنگی با حکم رهبری عضو است. چهرهای که هم در میان بسیاری از اصلاح طلبان هواداران جدی دارد و هم مورد اعتماد نظام است. هرچند برخی مخالفانش او را مرد سکوت مینامند، اما خود میگوید: اگر بخواهم حرف بزنم به ضرر برخی تمام میشود و از خیلی از پرحرفها هم حرف برای گفتن بیشتر دارم.
روزنامه خراسان در ادامه نوشت: نقطه ضعف او را مجلس دهم میدانند، مجلس که معتقد است برخی اعتدالیون با همکاری دولتیها خرابش کردند و رفیق نیمه راه شدند حتی رئیس آن مجلس، علی لاریجانی. از واعظی، یار نزدیک روحانی هم دل پری دارد و برای اولین بار از این میگوید که روحانی نمیخواست در کابینه حضور داشته باشم. یک ساعت گفت وگوی داغ روزنامه خراسان را با مردی که سکوتش را برای ما شکست، میخوانید:
شما سال ۹۲ نامزد شدید و با جدیت جلو رفتید، اما سه روز مانده به انتخابات با یک نامه انصراف دادید. آقای واعظی مدعی شدند که در آن زمان اختلاف رای زیادی بین شما و روحانی وجود داشت و اصلاح طلبان با اجبار به سمت روحانی رفتند و اگر این کار نمیشد بازنده انتخابات بودند. به نظر شما حرفشان درست است؟
بنای من این هست که به هر حرفی جواب ندهم، آقای واعظی هم خودشان باید جواب بدهند و من وارد جزئیات نمیشوم. راهبرد اصلی ما در انتخابات ۹۲ بالابردن مشارکت و حضور مردم بود. نگاه من هم همیشه نگاه اجماعی بوده و اعتقاد به خرد جمعی دارم. این مسیری بود که شروع کردیم و موفق شدیم. نظرسنجیهایی که وزارت اطلاعات، صداوسیما و نهادهای ذی ربط دارند گویاست. مبنای ما خرد جمعی و آوردن یک دولت منسجم و پاسخگو بود در عین حال که ائتلاف هم بخشی از خرد جمعی است. وقتی آقای خاتمی به عنوان رهبر جریان اصلاحات و آقای هاشمی و بزرگان دیگر به جمع بندی رسیدند، بنابراین من حق نداشتم و ندارم که بیایم شخصا خودم را با فرد دیگری مقایسه کنم، یک خرد جمعی بود، تصمیم گرفتند و من هم احترام گذاشتم.
اجازه بدهید من حرف شما را قبول نکنم. الان نامه انصراف شما در آن روز جلوی من هست. در نامه شما هیچ جا گفته نشده من به نفع روحانی کنار میروم یا افرادی که به من رای میدهند به روحانی رای بدهند.
این لطف آقای واعظی بوده و ایشان خوب میداند. اولا دوشنبه شب این تصمیم گرفته شد. من یک نگرانی داشتم و چالش ما در دوشنبه شب که تقریبا پاسخ نامه را بامداد سه شنبه دادیم این بود که فردا چه اتفاقی میافتد؟ راهبرد ما این بود که باید یک تصمیم منطقی و کارشناسی شده باشد تا هواداران خودمان را قانع کنیم که خوشبختانه خیلی خوب انجام شد و هیچ درگیری و دعوایی در این ستادها صورت نگرفت. در نامه من کلی نوشتم. دوستان نمیخواهند ببینند، من آدم خواب زده را نمیتوانم بیدار کنم.
صبح پنج شنبه قبل از انتخابات من در روزنامه بهار سرمقالهای نوشتم. جز نام بردن از روحانی هر کس الفبای سیاست را بداند و درک اولیهای از سیاست داشته باشد پیام مقاله را میفهمد که مردم بیایید و به آقای روحانی رای دهید، چون صبح پنج شنبه نمیتوانستیم تبلیغات کنیم و اسم ببریم. حالا دوستان چه برداشتی میکنند به وجدان خودشان و پاسخی که به تاریخ میدهند بستگی دارد.
۸ سال از دولت روحانی گذشته و بعضی از هواداران سابق دولت و اصلاح طلبان میگویند اشتباه کردیم یک نامزد اجارهای داشتیم. آیا با این تجربیات باز هم آن تجربه انصراف را مفید میدانید؟
من واعظی نیستم که آن طور حرف بزنم، شرایط زمان را درک میکنم. شرایط دولت را میفهمم و زحماتی را که دولت کشیده میدانم البته نقدهای بسیار جدی هم دارم و خصوصی هم نقدهایم را به آقای روحانی به عنوان یک رفیق قبل از انقلاب گفته ام. سوال شما یک سوال اساسی است که من نباید جواب دهم. یک طرف قضیه من بودم، چون مجری این تصمیم بودم. آنهایی که این تصمیم را گرفتند باید جواب بدهند.
میتوانستید آن شب، انصراف را قبول نکنید؟
خیر، ما یا شعار حرکت جمعی نمیدهیم و فردی جلو میآییم یا وقتی بنا داریم حرکت جبههای داشته باشیم باید به تصمیم جبهه عمل کنیم. صفر و صدی نگاه نمیکنم خدماتی دولت داشته و البته شعارهایی هم داده که به دلایل مختلف نتوانسته پاسخگو باشد.
شما در نامه انصرافتان سه بار نام آقای خاتمی را آوردید. آیا میخواستید هزینه این انصراف را روی دوش ایشان بگذارید؟
من هیچ وقت دنبال امتیاز نبودم. آقای خاتمی را رهبر جریان میدانستم وقتی میخواستم جدی جلو بیایم دو سه نکته را گفتم.
گفتم اگر آقای خاتمی یا آقای هاشمی بیایند با اینها رقابت نمیکنم. دوم گفتم هر تصمیمی با محوریت آقای خاتمی گرفته شود عمل میکنم. من خودم را آدمی اخلاق مدار میدانم. اگر این کار را نمیکردم امروز سوال میکردید که شما گفته بودید اگر آقای خاتمی تصمیم بگیرد کنار میکشم پس چرا کنار نکشیدید.
شما یک فداکاری بزرگ کردید و کنار کشیدید، خیلیها گفتند که عارف معاون اول میشود، اما چنین اتفاقی نیفتاد. به شما پیشنهادی شد؟
ما دعا میکردیم هیچ پیشنهادی نشود. احساس میکردم بیرون دولت میتوانم مفیدتر باشم. در یک جلسهای در خدمت آقای روحانی بودیم و دو سه پست مطرح کرد. وزارت ارتباطات، وزارت علوم و معاونت علمی. من برای هر سه پست نفرات مناسبتر از خودم را معرفی کردم. این را برای اولین بار میگویم تلقی من از این پیشنهادها این بود که آقای روحانی تمایلی به حضور فیزیکی من در دولت ندارد.
شما توقع داشتید معاون اولی را به شما پیشنهاد بدهد؟
اگر معاون اولی را پیشنهاد میداد مشکل پیدا میکردم که چه کار کنم.
باز هم قبول نمیکردید؟
الان نمیتوانم بگویم که چه کار میکردم، وظیفه بود خدمت کنیم. ولی فردی که در دولت اصلاحات معاون اول موفقی بوده اگر بنا بود به دولت برود معاون اولی بود. وقتی روحانی معاون اولی را پیشنهاد نمیدهد و سه پست دیگر را میگوید میفهمم که ایشان میخواهد محترمانه بگوید، آقای عارف شما همان بیرون کمک کنید برای ما بهتر است.
چرا؟
از خودشان بپرسید.
یکی از انتقادات راجع به شما این است که میگویند آقای عارف در مجلس دهم خیلی اثرگذار نبود. چرا آن لیست اکثریتی ۱۶۰ نفره به فراکسیون امید ۱۰۰ نفره رسید؟
فکر کنم جواب این سوال را خودتان در مقدمه صحبت تان دادید. وقتی حرف کاندیدای اجارهای میشود اشتباه میکند واعظی که به خودش و روحانی ختم میکند و با عرض معذرت نشان میدهد درک سیاسی لازم را ندارد. جریان اصلاحات آمد از نیروها و خواستههای خودش گذشت تا این مسیر دولت ادامه پیدا کند.
در لیست امید که حدود ۱۵۰ نفر به مجلس فرستادیم مثلا در قم به علی لاریجانی رسیدیم یعنی جمع بندی ما این بود که اگر لیست امید از لاریجانی حمایت نکند با مشکلات جدی روبه رو میشود، حتی او درجایی کم لطفی کرد و گفت، من نخواستم امیدیها من را در لیست خودشان بگذارند. من مسائل را باز نکردم و باز هم نمیکنم. آنهایی که دست اندرکار بودند میدانند حتی کاظم جلالی را در لیست گذاشتیم و هنوز داریم هزینه در لیست گذاشتن جلالی و نعمتی و دیگران را میدهیم.
یکی از انتقادات اصلاح طلبان به شما در موضوع شورای عالی سیاست گذاری است. چرا این شورا در بزنگاه انتخابات مجلس کنار کشید و لیست نداد؟
انتقاد وارد است و این روندی بود که به شورا در سال ۹۸ تحمیل شد. من کاملا مخالف بودم و موافق لیست دادن در کل کشور بودم. منطقیتر بود که لیست میدادیم و سازوکاری که الان رسیدیم نشان میدهد که آن روش درست نبوده است. نهاد جدید هم عملا شورای عالی شده است. اسم که مطرح نیست و عملا نهاد اجماع ساز که ان شاءا... موفق باشد همان ترکیب اعضای حقوقی به علاوه ۵۰ درصد اعضای حقیقی است.
نظرتان درباره نهاد اجماع ساز چیست؟ چرا عضو نشدید و چرا بنیاد امید ایرانیان در این احزاب نیست؟ فکر میکنید بتواند خروجی موفقی داشته باشد؟
بنیاد امید ایرانیان هیچ وقت یک حزب نبوده است. در اساسنامه بنیاد حضور و فعالیت حزبی ممنوع است. این نهاد هم در همان روند تصمیمات دهه نود است. ما در دهه نود به این نتیجه رسیدیم که برای این که بتوانیم کارایی خود را بالا ببریم ترکیب اعضای حقیقی و حقوقی را نیاز داریم و این هم الان همان است و من در آستانه شروع کار برای توفیق شان دعا میکنم.
از خروجی نهایی این نهاد حمایت میکنید؟
بگذارید راه بیفتد. تا خروجی راه طولانی است ما در ماههای آینده چند انتخابات داریم و برای ما اصلاح طلبان مهمتر از انتخابات ریاست جمهوری یا در حد ریاست جمهوری انتخابات شورای اسلامی شهر و روستاست.
همچنان درباره ۱۴۰۰ تردید دارید که کاندیدا شوید یا خیر؟
تردید نداریم. محکم اعتقاد داریم که باید مردم به صحنه بیایند و جریان ما هم محکم بیایند.
نظر شما درباره حمایت از یک نامزد اصلاح طلب یا یک نامزد میانه رو اصولگرا چیست؟
من اصرار دارم به عنوان یک عضو کوچک از این جریان که برای ما هویت خیلی مهم است. یک جریان نمیتواند مدعی اداره کشور باشد، اما در یک رویداد مهم حضور نداشته باشد یا بگوید حضور دارم، اما کاندیدا ندارم. این قدر نیروی شایسته در جریان اصلاحات داریم که به راحتی میتوانیم کاندیدای مطلوب و مناسب را ارائه کنیم حالا این که رای بیاورد یا نیاورد مسئله دیگری است.
میتوانید نامزد مطلوب خود را از سد شورای نگهبان هم عبور دهید؟
جریان اصلاحات به این سازوکار عادت کرده است، هیچ وقت برای ما فرش قرمز پهن نکرده بودند. باید تلاش کنیم البته انتظار همیشگی ما از نهادهای نظارتی این است که باید مر قانون را عمل کنند.
این قطعیت که میگویید «نباید روی کاندیدای غیراصلاح طلب کار کنیم» به خاطر تجربه روحانی است؟
خیر. هر جایی، من قبلش هم مخالف بودم. بحث ائتلاف جداست و به ائتلاف اصالت میدهم، اما با سازوکار روشن.
یعنی حتی با یک نامزد اعتدالی یا اصولگرا میتوانید ائتلاف کنید؟
ممکن است. سازوکارش باید مشخص باشد. آورده هر جریان و بهره هر جریان باید مشخص باشد به صورت گعدهای مخالفم. ضربه اش را در مجلس دهم بیشتر خوردیم. پشت سر کسانی قرار گرفتیم که مقابل ما قرار گرفتند و توهین کردند. شاخص شان در مجلس فاصله گرفتن از اصلاح طلبهای مجلس بود. این را مخالفیم. ممکن است در شرایط کشور اقتضا کند ما در یک انتخابات حتی با رقیب ائتلاف کنیم. یک مجلس ائتلافی یا یک دولت ائتلافی خیلی کار زیبایی میتواند باشد، این را رد نمیکنیم.
اینقدر دلیل دارم برای ناکارآمدی همه این آقایون که نگو و نپرس