bato-adv

آیا رؤیاهایمان حقیقت دارند؟

آیا رؤیاهایمان حقیقت دارند؟
از اول سده بیستم تا امروز پیشرفت‌های تکنولوژیک زیادی اتفاق افتاده که هر روز بیشتر از روز پیش امکانات جدیدی برای رمزگشایی از عملکرد مغز جادویی مان را برای ما فراهم می‌کند. ما امروزه قادر به مطالعاتی هستیم که تا همین چند دهه پیش باورنکردنی به نظر می‌رسیدند. مطالعاتی در باب خواب و رویا.
تاریخ انتشار: ۱۷:۰۱ - ۱۶ فروردين ۱۴۰۰

به نظر شما راهی برای مطالعه رویا‌های انسان وجود دارد؟ وقتی به گذشته نگاه می‌کنیم، می‌بینیم خواب و رویا چه اهمیت عجیبی برای انسان داشته است.

به گزارش فرادید؛ شاید خوابگزار اعظم را در سریال «سلطان و شبان» به یاد بیاورید یا پیشگو‌های دیگری که در داستان‌های تاریخی مسئولیت تعبیر خواب و رویا و در پی آن پیش بینی آینده را بر عهده داشتند. شاید همچنان افراد زیادی از میان ما برای تعبیر رویاهایشان به فالگیر‌ها یا پیرتر‌های خردمند خانواده مراجعه می‌کنند. این تنها مردم عادی نیستند که به دنبال رمزگشایی از رویا‌ها می‌روند.

همه ما به نحوی اسم زیگموند فروید را شنیده‌ایم. شاید بدانید که او چه نقش کلیدی برای رویا‌ها قائل شد و چگونه بر این باور بود که رویا‌ها شاه‌راه رسیدن به ناخوداگاه انسان هستند و این که همه روان تحلیل گران باید از مراجعانشان درباره رویاهایشان بپرسند. او بر این باور د بود که با رمزگشایی از رویا‌ها می‌توان به کنه مشکلات روانی افراد دست یافت. اما امروزه چگونه به رویا می‌نگریم؟ آیا با گذشت سال‌ها، علم راهی برای مطالعه دقیق‌تر رویا‌های انسان یافته است؟

علمِ خواب دیدن

از اول سده بیستم تا امروز پیشرفت‌های تکنولوژیک زیادی اتفاق افتاده که هر روز بیشتر از روز پیش امکانات جدیدی برای رمزگشایی از عملکرد مغز جادویی‌مان را برای ما فراهم می‌کند. ما امروزه قادر به مطالعاتی هستیم که تا همین چند دهه پیش باورنکردنی به نظر می‌رسیدند. این ابزار‌های جدید و مطالعات حاصل از آنها، امکان توسعه نظریه‌های علمی متعددی را فراهم کرده است.

یکی از معروف‌ترین نظریه‌های عصب شناختی رویا که «فرضیه فعال سازی - سنتز» نامیده می‌شود؛ اما چندان نقش اسرار آمیزی برای رویا‌ها قائل نمی‌شود. براساس این فرضیه رویا‌ها در واقع معنایی ندارند؛ آن‌ها صرفاً تکانه‌های الکتریکی مغزی هستند که افکار و تصویر‌های تصادفی را از خاطرات ما بیرون می‌کشند.

این نظریه می‌گوید، انسان‌ها پس از بیدار شدن، داستان‌هایی رویایی می‌سازند. با این وجود، با توجه به مستندات و شواهد گسترده مبتنی بر رویاپردازی انسان و همچنین شواهد تجربی غیر مستقیم مبنی بر این که پستانداران دیگر مانند گربه‌ها نیز خواب می‌بینند، دانشمندان زیادی را نسبت به این نظریه بدبین کرده است. برای مثال روانشناسان تکاملی زیادی بر این باورند که خواب دیدن واقعا هدفی تکاملی را دنبال می‌کند.

به طور خاص «نظریه شبیه سازی تهدید» بر این باور است که رویا باید به عنوان یک مکانیسم دفاعی زیستی کهن دیده شوند. به این معنی که به دلیل قابلیتی که رویا‌ها برای شبیه سازی حوادث بالقوه تهدیدآمیز داشته‌اند، می‌توانستند مکانیسم‌های عصب شناختی مورد نیاز برای درک و جلوگیری از تهدید‌ها را تقویت کنند. این تئوری‌ها نشان می‌دهند طی سال‌های گذشته نظریه‌های متعددی برای روشن کردن رمزوراز نهفته در رویا‌های انسان تلاش کرده‌اند، اما تا همین اواخر، شواهد ملموس قابل تامل تا حد زیادی دست نیافتنی بودند. با این حال، تحقیقات جدید منتشر شده در مجله «علوم اعصاب»، بینش قانع کننده‌ای در مورد مکانیسم‌های خواب و رابطه قوی رویا‌های ما با خاطراتمان ارائه می‌دهد.

کریستینا مار زانو و همکارانش در دانشگاه روم برای اولین بار موفق به توضیح چگونگی به یادآوردن رویا‌ها شده‌اند. این دانشمندان احتمال یادآوری موفقیت آمیز رویارا براساس الگوی امواج مغزی پیش بینی کردند.

به منظور انجام این کار، گروه تحقیقاتی ایتالیایی ۶۵ دانشجو را برای گذراندن دو شب متوالی در آزمایشگاه تحقیقاتی خود دعوت کردند. در این آزمایش در شب اول، به شرکت کنندگان اجازه داده می‌شد بدون هیچ آزمونی به خواب روند، با این هدف که به محیط جدید عادت کنند. در شب دوم، محققان امواج مغزی دانشجویان را هنگام خواب اندازه‌گیری کردند.

مغز ما چهار نوع امواج الکتریکی مغزی را تجربه می‌کند: دلتا، تتا، آلفا و بتا. هریک از این امواج نشان دهنده سرعت متفاوتی از ولتاژ‌های الکتریکی نوسانی است که در مجموع الکتروانسفالوگرافی نامیده میشوند. گروه تحقیقاتی ایتالیایی از این فناوری برای اندازه گیری امواج مغزی شرکت کنندگان در مراحل مختلف خواب استفاده کرد.

خواب پنج مرحله دارد؛ بیشتر رویا‌های ما در مرحله REM اتفاق می‌افتند. در شب دوم شرکت کنندگان در زمان‌های مختلف بیدار شده و از آن‌ها خواسته شد که جزئیات این که آیا خواب دیده اند یا نه، چند بار خواب دیده اند و این که آیا محتوای رویایشان را به خاطر می‌آورند یا یانه را در دفترچه‌ای یادداشت کنند.

طیف وسیعی از مطالعات پیش از این نشان داده اند که افراد وقتی مستقیما از خواب REM بیدار میشوند با احتمال بیشتری رویاهایشان را به یاد می‌آورند. مطالعه اخیر می‌تواند دلیل این موضوع را توضیح دهد. آن دسته از شرکت کنندگانی که بیشتر امواج با فرکانس پایین‌تر تتارا در لوب‌های پیشانی به نمایش می‌گذارند، با احتمال بیشتری رویا‌های خود را به یاد می‌آورند.

این یافته بسیار جالب است چراکه افزایش فعالیت تتا در پیشانی که پژوهشگران مشاهده کردند دقیقا شبیه رمزگذاری موفقیت آمیز و بازیابی خاطرات زندگینامه‌ای است که در زمان بیداری دیده می‌شوند. به این معنی که همین نوسانات الکتریکی در قشر پیشانی هستند که یادآوری خاطرات اپیزودیک (به عنوان مثال، چیز‌هایی که برای شما اتفاق افتاده است) را ممکن می‌کنند. بنابراین، این یافته‌ها حاکی از آن است که مکانیسم‌های نوروفیزیولوژیک که ما هنگام خواب دیدن (و یادآوری رویاها) به کار می‌گیریم دقیقا همانند مکانیسم ساخت و بازیابی خاطرات در هنگام بیداری هستند.

رویا‌ها پلی باریک میان خاطرات و هیجانات ما

روی هم رفته، این یافته‌های اخیر داستان مهمی را درباره مکانیسم اصلی و هدف احتمالی خواب دیدن نشان می‌دهند. به نظر می‌رسد رویا‌ها با رمزگذاری و ساخت خاطرات از هیجانات، در پردازش آن‌ها به ما کمک می‌کنند. آنچه در خواب می‌بینیم و تجربه می‌کنیم الزاما واقعی نیست، اما هیجانات مرتبط با این تجربه‌ها قطعا واقعی است.

داستان‌های رویایی ما اساسا سعی دارند با ایجاد خاطره‌ای از هیجاناتمان، آن‌ها را از تجربه‌هایمان جدا کنند. به این ترتیب، خود هیجانات دیگر فعال نیستند. این مکانیسم نقش مهمی در سلامت روان ما ایفا می‌کند، چراکه پردازش نشدن هیجانات، به ویژه هیجانات منفی، سبب افزایش نگرانی هاو تولید اضطراب در ما می‌شود. در حقیقت، کمبود شدید خواب REM به طور جدی با بروز اختلالات روانی ارتباط دارد.

به طور خلاصه می‌توان گفت، رویا‌ها به تنظیم ترافیک در پل باریکی که تجربه‌های ما را با هیجانات و خاطرات‌مان مرتبط می‌کند، کمک می‌کنند.

رویا‌ها در خدمت پردازش هیجانات زندگی روزمره

در مطالعه دیگری که اخیراً همین گروه تحقیقاتی انجام داد، این پژوهشگران از جدیدترین تکنیک‌های تصویربرداری مغز MRI برای بررسی رابطه بین خواب دیدن و نقش ساختار‌های عمیق مغز استفاده کرده اند. در این مطالعه جدید، پژوهشگران دریافتند که رویا‌های واضح، عجیب و پرهیجان (رویا‌هایی که مردم معمولا به یاد می‌آورند) با قسمت‌هایی از آمیگدالا و هیپوکامپ مرتبط است.

آمیگدالا بخشی از مغز است که نقش اصلی را در پردازش و به خاطر سپاری واکنش‌های هیجانی بازی می‌کند و هیپوکامپ در عملکرد‌های مهم حافظه، مانند تحکیم اطلاعات انتقال یافته از حافظه کوتاه مدت به حافظه بلندمدت نقش دارد. ارتباط بین رویا‌ها و هیجانات ما در مطالعه جدید دیگری که متیو واکر و همکارانش در آزمایشگاه خواب و تصویربرداری عصبی در دانشگاه برکلی منتشر کرده اند، نشان داده شده است.

در این مطالعه دیده شده که کاهش خواب REM (یا رویای کمتر) توانایی ما را در درک هیجانات پیچیده در زندگی روزمره - یکی از ویژگی‌های اساسی عملکرد اجتماعی انسان۔ تحت تاثیر قرار می‌دهد. دانشمندان همچنین اخیراً به این نتیجه رسیده اند که رویاپردازی احتمالا در کدام قسمت مغز اتفاق می‌افتد. یک بیماری بالینی بسیار نادر که به «سندرم شار کو ویلبراند» معروف است، موجب از بین رفتن توانایی خواب دیدن همراه با سایر علائم عصبی می‌شود.

با این حال، چند سال پیش بود که یک بیمار گزارش کرد که توانایی خواب دیدنش را از دست داده در حالی که تقریبا هیچ علامت عصب شناختی دائمی دیگری ندارد. بیمار در قسمتی از مغز دچار ضایعه بود که شکنج زبانی زیرین سمت راست (واقع در قشر بینایی) نامیده می‌شود. بنابراین، ما می‌دانیم که رویا‌ها در این ناحیه خاص از مغز که با پردازش بصری، هیجانات و خاطرات بصری مرتبط است، تولید می‌شوند یا از طریق آن منتقل می‌شوند.

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv