مهدی زارع در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: در ۱۷ فروردین ۱۳۸۸ (۶ آوریل ۲۰۰۹) زمینلرزهای با بزرگای ۶.۳ شهر لاکوئیلای ایتالیا را ویران کرد و موجب تلفات ۳۰۷ نفری شد. یک سال بعد گزارش شد که وزغها فاجعه را پیشبینی کردهاند. اما یک هشدار جدیتر از طرف یک تکنسین فیزیکدان ایتالیایی به نام جیانپائولو جولیانی داده شد که که البته پیشبینی او نادیده گرفته شد.
گزارشهایی بعدا منتشر شد که نشان میداد یک کلنی از وزغها در دریاچهای به فاصله ۷۰ کیلومتری کانون زمینلرزه لاکویلا پنج روز قبل از زلزله قابل مشاهده بوده و پس از آن تا پنج روز دیگر ظاهر نشدند. وزغها به عنوان نشانههای پیشنشانگری در برابر آزاد شدن گازها و ذرات باردار حساس هستند و از این آنها به عنوان پیشنشانگر بعضی زلزلهها استفاده میکنند. در ساعت ۳ و ۳۲ دقیقه بامداد ۶ آوریل ۲۰۰۹، فاجعه رخ داد.
جولیانی انتظار داشت بزرگای زلزله چیزی حدود ۴ باشد، اما بزرگای این زمینلرزه ۶.۳ بود که ۱۰۰۰ برابر قدرت بیشتری داشت. برای چندین روز جولیانی با اضطراب فزایندهای مشغول پایش چهار ایستگاه رادون متری خود بود که داخل و اطراف لاکویلا قرار داشتند، میزان انتشار گاز رادون از زمین افزایش نشان میداد. تا روز یکشنبه ۵ آوریل که ناگهان کاهش گاز رادون، او را متقاعد کرد که ظرف ۲۴ ساعت زمینلرزه رخ میدهد -، اما نمیتوانست زنگ خطر را به صدا درآورد.
مقامات او را به این دلیل که پیشبینیهایش وحشت بیاساس را گسترش میدهد، از اعلام هشدار ممنوع کردند. غروب روز ۵ آوریل جولیانی با هشدارهای فوری با نزدیکان، دوستان و همکاران تماس گرفت. سرانجام، او و زن و دو دخترش دراز کشیدند و پنجرهها و درها را برای خروج سریع باز گذاشت. چند ساعت بعد، با شروع زمینلرزه، آنها به بیرون فرار کردند.
ویلای بتونی این خانواده دست نخورده ماند، اما برای ۷ ماه آینده آنها برای از بین بردن ترس دختر کوچکشان در یک ون میخوابیدند. این زمینلرزه سه رادون متر گرانقیمت جولیانی را از کار انداخت. او علیه مقاماتی که بودجه او را رد کرده بودند، خشمگین شد. در سال ۱۹۹۹ جولیانی برای اولین بار درباره ناهنجاریهای گاز رادون شنید که توسط دانشمندان روسی درست قبل از زلزله ۱۹۹۹ ایزمیت در شرق ترکیه مشاهده شده بود. این موضوع علاقه او را برانگیخت.
دولت ایتالیا پول زیادی را برای چگونگی محافظت در برابر زلزله و پیشبینی هزینه کرده است. آییننامه لرزهای ساختمان سختتر شده است. تعداد لرزهنگاراها ظرف حدود ۱۵ سال تا حدود سال ۲۰۱۰ چهار برابر شد. وزارت کشور دو ارگان جدید را به وجود آورد: «Protezione Civile پدافند ملی»، یک سازمان برای مقابله با حوادث. یک کمیته نیز برای تصمیمگیری سریع به نام «کمیته ریسکهای اصلی ایتالیا» با ۱۲ نفرعضو- مشتمل بر ۶ دانشمند- شکل گرفت.
در سال ۲۰۰۳ جولیانی درخواستی را برای تامین بودجه پروژه به موسسه ملی ژئوفیزیک و آتشفشان شناسی ایتالیا ارایه داد تا با استفاده از چند رادون متر انتشار گازهای رادون را به عنوان پیشبینیکننده احتمالی زلزله مطالعه کند، اما پیشنهاد او به دلیل اینکه فاقد توجیه کافی علمی بود، رد شد. از ۱۴ دسامبر ۲۰۰۸ افزایش فعالیتهای زلزله در منطقه لاکویلا با «فوج لرزهای» زلزلههای کوچک آغاز شد که تا آوریل ۲۰۰۹ ادامه داشت. جولیانی در ۲۷ مارس به دوست خود، شهردار لاکویلا پیامی ارسال کرد.
جولیانی به او هشدار داد که ممکن است ظرف ۲۴ ساعت زمینلرزه رخ دهد. روز بعد لرزههایی رخ داد، اما همه نامحسوس، کوچک و با بزرگای حداکثر ۲.۳. با این حال جولیانی تهدید بیشتر زلزله محتمل را برای شهر سولمونا در ۵۰ کیلومتری جنوب شرق لاکویلا برآورد کرد و ۶۰ روز قبل از زلزله لاکویلا در ۲۹ مارس با شهردار آن تماس گرفت. شهردار هشدار را جدی گرفت و ونهای بلندگودار را برای هشدار به مردم به گشتزنی در شهر فرستاد که باعث وحشت شد.
این همان چیزی است که اعضای کمیته ریسکهای اصلی را نگران کرد و دستور سکوت به جولیانی در ۳۰ مارس (۷ روز قبل از زلزله لاکویلا) ابلاغ شد. یک هفته بعد در ۶ آوریل زلزله لاکویلا رخ داد. ساختمانهای دولتی، مدارس و بیمارستانها بیشترین آسیب را دیدند. کلیساهای قدیمی و خانههای قدیمی که طبق استانداردهای مدرن لرزهای ساخته نشده بود، خسارت بیشتری دیدند. نکتهای مهم در روزهای قبل از زلزله رخ داد و آن تماس شهروندان مضطرب از زلزلههای کوچک و پی در پی با «کمیته ریسکهای اصلی ایتالیا» و پرسش از احتمال رخداد زلزله و پاسخ این کمیته بود.
اشتباهی که در پاسخ کمیته وجود داشت، نحوه تکذیب هشدار زلزله بود. آنها علاوه بر اعلام عدم امکان پیشبینی قطعی «هر نوع احتمال رخداد زلزله شدید بعدی» را نیز تکذیب کردند. بعضی از این تماس گیرندگان در زلزله کشته شدند، ولی فایل صوتی تماسهای آنها و پاسخ کمیته از سوی خانوادههایشان مبنای شکایت به دادگاه برای «هدایت مردم برای ماندن در شرایط با احتمال کشته شدن» بود. اشتباه کمیته عملا «تکذیب احتمال رخداد زلزله بعدی» بود که خود نوعی پیشبینی قطعی است.
در پی فرآیند طولانی قضایی در سپتامبر ۲۰۱۱ - یک سالونیم بعد از زلزله لاکویلا- ۶ دانشمند و یک مقام دولتی در ارتباط با بیانیهای که قبل از زلزله گفته بودند «احتمال رخداد زلزله شدید منتفی است» به جرم قتل محاکمه شدند. دادستانها ادعا کردند که همه اعضای کمیته به دنبال لرزشهای کوچکتر قبل از زلزله ۶ آوریل، افزایش خطر یک زمینلرزه بزرگ را تکذیب کردند و آنها را به قتلعام متهم کرد.
منتقدان استناد کردند که هیچ روش دقیقی برای پیشبینی وقوع زلزله وجود ندارد و این حکم به یک عامل بازدارنده برای دانشمندان در آینده تبدیل میشود. در اکتبر ۲۰۱۲- حدود دو سال و نیم بعد از زلزله- دادگاه ایتالیا نهایتا آن ۷ نفر اعضای کمیته- شامل ۶ دانشمند- را به جرم قتل عام مقصر شناخت و آنها را هر یک به ۶ سال زندان محکوم کرد. در پی صدور این حکم، پویشی از سوی زلزلهشناسان دنیا برای درخواست از رییسجمهور ایتالیا برای جلوگیری از اجرای این حکم انجام شد که بیش از ۲۰۰۰ نفر- از جمله نگارنده - آن را امضا کردند. حکم دادگاه در نوامبر ۲۰۱۴ در فرجامخواهی لغو شد.