تیم ملی فوتبال ایران مهیا میشود تا در مرحله اول انتخابی رقابتهای جام جهانی در کشور بحرین به مصاف رقبایی برود که در مرحله رفت حسابی کار را برایش سخت کردهاند. اگرچه ایران امیدوار بود با برگزاری بازیهای دور برگشت در تهران بتواند جبران مافات کند، ولی تصمیم ناگهانی کنفدراسیون فوتبال آسیا مبنی بر اعطای میزبانی متمرکز به بحرین حسابی شرایط را دشوار کرد و همین حالا، هنوز چیزی نشده، کار صعود تیم ملی به جام جهانی قطر به، اما و اگر کشیده است.
البته که در این بین مسئولان فدراسیون فوتبال به نهادهای مختلف بینالمللی شکایت بردهاند که حق ایران ضایع شده و این تیم باید در تهران میزبان دیگر رقبا باشد.
مورد اصلی فارغ از اینکه در ندادن میزبانی به فوتبال ایران ظلم شده، این است که آیا فدراسیون فوتبال ایران در شرایط کنونی آمادگی میزبانی متمرکز را داشت؟ اگر قرار باشد صادقانه به این موضوع پاسخ داد و البته برایش فکت و سند رو کرد، باید گفت نه! دستکم از لحاظ اقتصادی فدراسیون فوتبال ایران نمیتوانست تأمینکننده نیازهای حتی اولیه برای میزبانی باشد. البته این موضوع بدون درنظرگرفتن کمکی است که AFC و FIFA به کشورهای میزبان میکنند؛ هرچند با توجه به تحریمهای اعمالشده ایران حتی در صورت میزبانشدن هم نمیتوانست از این کمکهای مالی بهره ببرد.
در این بین شاید عدهای از مسئولان فدراسیون فوتبال هزینه میزبانی را ناچیز بدانند و بگویند تواناییهای فدراسیون فوتبال ایران در این مورد فراتر از این حرفهاست. تعداد افرادی که اینطور فکر میکنند و هنوز در فدراسیون فوتبال حضور دارند کم هم نیستند! نمونهاش همین حیدر بهاروند که حالا بهعنوان سرپرست نایبرئیسی دوم مشغول به کار است. او سرپرست ریاست فدراسیون فوتبال بعد از استعفای مهدی تاج بود. بهاروند در آستانه انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال با بیان این جمله که رئیس بعدی فدراسیون فوتبال ایران میتواند ۱۵۰ تا ۱۶۰ میلیارد تومان را در صندوق ببیند، باعث تعجب بسیاری شد.
البته که بهاروند هم مثل رئیس قبلیاش یعنی مهدی تاج، وعده «سر خرمن» را خوب یاد گرفته و احتمالا که نه، قطعا منظورش طلبی است که فدراسیون فوتبال ایران از فیفا دارد. هرچند درباره رقم این طلب تابهحال شبهات زیادی به وجود آمده؛ مسئولان قبلی فدراسیون آن را رقمی بین شش تا هفت میلیون دلار میدانند، ولی رسانهها این رقم را پایینتر از دو میلیون دلار میدانند. درواقع ایران آنقدر پروندههای مالی عجیبوغریب در دوره مدیران قبلی داشته که بعید است از رقم مدنظر چیزی باقی مانده باشد. حتی اگر صحبتهای بهاروند یک در هزار هم درست باشد، این رقم ظاهرا باید یکجا به حساب مارک ویلموتس بلژیکی، سرمربی قبلی تیم ملی ایران واریز شود، چون با شاهکاری که در زمان مهدی تاج و همین حیدر بهاروند رقم خورد، حالا فدراسیون باید ۶.۲ میلیون یورو به مرد بلژیکی غرامت بدهد.
با وجود ادعای بهاروند مبنی بر ثروتمندبودن فدراسیون فوتبال، اما واقعیت چیز دیگری است؛ واقعیتی تلخ که بخشی از آن را رئیس جدید فدراسیون فوتبال در برنامه ورزش و مردم فاش کرد (شاید ناخواسته!). رئیس جدید فدراسیون فوتبال که حاضر نشد در فدراسیون تازهاش هم قید حیدر بهاروند را بزند، پرده از اتفاقات مالی زیادی برداشت که چهره فوتبال ایران، بهویژه تیم ملی ایران را حسابی زشت کرده است.
عزیزیخادم برخلاف رئیس و سرپرست قبلی فدراسیون فوتبال کمی منطقیتر به پرونده شکایت مارک ویلموتس نگاه میکند و با اشاره به اینکه این میراثی است که از فدراسیون قبلی به او رسیده، نمیگوید این غرامت اصلا وجود خارجی ندارد و ویلموتس اشتباه کرده بلکه میگوید امیدوار است غرامت کمتری بدهد. «درباره پرونده ویلموتس باید بگویم که ما بدهی ششمیلیونو ۵۰۰ هزار یورویی داریم. دادگاه این پرونده عقب افتاده و به اوایل تیرماه موکول شده است. ما امیدوار هستیم که این بدهی را کم کنیم».
پس فدراسیون ثروتمندی که حیدر بهاروند داراییاش را ۱۵۰ تا ۱۶۰ میلیارد تومان برآورده همین حالا درگیر دو پرونده مهم است که هر دو به ویلموتس و قراردادی که مهدی تاج با آن بسته برمیگردد. اول که باید غرامت بدهند و دوم هم بدهی شستا بابت دومیلیونیورویی است که به فدراسیون فوتبال قرض داده است. حالا کار به جایی رسیده که شاید ساختمان فدراسیون فوتبال ایران هم از چنگش دربیاید!
البته این معضلات مربوط به رقمهای درشتی است که شاید ظاهر کار را چندان زشت جلوه ندهد، ولی زشتی کار زمانی نمایان میشود که رئیس فدراسیون فوتبال ایران فاش میکند کسی دیگر به تیم ملی ایران بلیت و هتل هم نمیدهد!
فدراسیون ثروتمند حیدر بهاروند از سه سال پیش تا الان به هتل تیم ملی پول نداده و دیگر آژانس هواپیماییای هم بابت بدقولی و بدهیهای فدراسیون فوتبال ایران به تیم ملی بلیت نمیدهد! اینها بخش کوچکی از صحبتهایی است که ناخواسته (احتمالا) از زبان شهابالدین عزیزیخادم، رئیس جدید فدراسیون فوتبال، بیان شده است. «فوتبال ما در یک مسیر جدید قدم گذاشته است و صورتهای مالی را بررسی میکنیم، تیمهای ملی یک ریال درآمدزایی نداشتهاند... از کسی اسم نمیآورم، اما فوتبال را به سمتی بردند که بلیت داخلی هواپیما به ما نمیدهند. زمانی که یک جا به سمت کماعتباری میرود، دیگر نمیآیند. هیچ آژانسی حاضر نبوده برای ستاره تیم ملی پرواز یا لباس بگیرد. مدیر هتلی در جزیره کیش گفت تمام اعضای تیم ملی بهصورت رایگان به هتل بیایند و تدارکات لازم را برنامهریزی کردیم. درحالیکه میخواستم هتل قبلی را بگیرم، اما گفتند از سه سال پیش پول هتل را ندادهاند».
حالا فدراسیونی که اسپانسر ندارد، اندک اعتبارش در فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا بلوکه شده، اسیر تحریم است، ساختمانش در آستانه ازدسترفتن است، بدهی احتمالی ۶.۲میلیونیورویی داشته و در آستانه ورشکستگی است، به داورهایش بدهکار است، هزینه تأمین هتل، لباس و خرید بلیت هواپیما را برای تیم ملی کشورش ندارد، آیا توانی برای میزبانی از رقابتهای آسیایی دارد؟ شاید فقط همانهایی که پیشتر دست نیاز به سمت دولت و شرکتهای زیرمجموعهاش دراز کرده و به بحران چندسالهاش دامن زدهاند، پاسخشان مثبت باشد؛ چون آنها خوب یاد گرفتهاند از زیر حسابوکتاب شانه خالی کنند!