bato-adv
کد خبر: ۴۸۴۵۴۹
پایگاه خبری کانورسیشن گزارش می‌دهد:

وجه مشترکِ کشور‌های موفق در مواجهه با کرونا

وجه مشترکِ کشور‌های موفق در مواجهه با کرونا
فرهنگِ حاکم بر کشور‌های مختلف، تاثیر قابل توجهی بر نوعِ مواجهه موثر آن‌ها با پدیده شیوع ویروس کرونا داشته است. در این راستا، هر چه میزانِ فردیت و نابرابری در قدرت در کشور‌های مختلف نظیر آمریکا، بیشتر بوده، میزان تلفات و مرگ و میر ناشی از ویروس کرونا نیز در آن ها، بالاتر بوده است.
تاریخ انتشار: ۱۲:۳۴ - ۲۹ فروردين ۱۴۰۰

فرارو- "پایگاه خبری کانورسیشن" در گزارشی به قلمِ "لی کاترین ویندسور"، پژوهشگر و استادِ دانشگاه ممفیس آمریکا، به ارائه یافته‌های یک مطالعه علمی، و شناساییِ مولفه مشترک میان تمام کشور‌هایی که به نحوی موفق با شیوع ویروس کرونا مقابله کرده اند، پرداخته است.

لی کاترین ویندسور در این رابطه می‌نویسد: «بر اساس یافته‌های یک پژوهش که من (نویسنده گزارش: لی کاترین ویندسور) به تازگی انجام داده ام، مولفه "فرهنگ" در مقایسه با جنسیتِ رهبران سیاسی، از اهمیت بیشتری در مواجهه و مقابله موثر کشور‌های مختلف با ویروس کرونا برخوردار است.

من به همراهِ همکارانی که در انجام این کارِ پژوهشی مرا یاری رساندند، به بررسی مواردِ ابتلا و مرگ و میر ناشی از ویروس کرونا در ۱۷۵ کشور جهان پرداختیم. در این میان، از کشور‌های مذکور، ۱۶ کشور تحت رهبریِ سیاستمداران زن قرار داشتند. در این چهارچوب، ما هیچ تفاوتِ آماری معناداری در مرگ و میر ناشی از ویروس کرونا در میان کشور‌های مختلف جهان، بر پایه جنسیتِ رهبران سیاسی آن‌ها نیافتیم.

در عوض، ما به این نتیجه رسیدیم که مقابله و مواجهه موثر کشور‌ها با شیوع ویروس کرونا، تا حد زیادی به این گزاره بستگی دارد که تا چه میزان یک کشور، در بحث حکمروایی و نظام سیاسی، حامی ایده‌های برابری خواه و ضرورت ایجاد فرصت‌ها و شرایط برابر برای تمامی شهروندان است. در این راستا، در سال ۲۰۲۰، کشور‌هایی که رفاه جوامعشان را در اولویت قرار داده اند، در مقایسه با کشور‌هایی که فرهنگی فردگرا دارند، از عملکرد بهتری در مقابله موثر با ویروس کرونا برخوردار بوده اند.

در جریان کارِ پژوهشی خود، ما دو متغیرِ فرهنگی اساسی و مهم را که تاثیر آماری قابل توجهی بر نرخ مرگ و میر ناشی از ویروس کرونا دارند، مورد شناسایی قرار داده ایم: فردگرایی و "فاصله قدرت" (این مفهوم به نابرابری‌ها در امر برخورداری از قدرت در میان شهروندان یک کشور اشاره دارد).

به گزارش فرارو، زمانیکه که هر دو مولفه در یک کشور نظیر ایالات متحده آمریکا به شدت بالا بوده و قوی باشند، این فرهنگ به یک تهدید جدی در مواجهه با ویروس کرونا تبدیل می‌شود. تحتِ یکچنین شرایطی، میانگینِ نرخ مرگ و میری که برای یک جامعه پیش بینی شده، ۲۸.۷۹ نفر به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر است. زمانیکه دو مولفه بالا ضعیف باشند، نظیر آنچه در ترینیداد و توباگو و یا نیوزیلند شاهد بوده ایم، مولفه فرهنگ، کمک قابل توجهی به مقابله موثر با ویروس کرونا می‌کند. میانگینِ نرخ مرگ و میری که در تحت یکچنین شرایطی بر اثر ویروس‌کرونا پیش بینی می‌شود، ۱.۸۹ نفر به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر می‌باشد.

چرا مساله فرهنگ در مواجهه با ویروس کرونا مهم است؟

یافته‌های پژوهشی ما تا حد زیادی این گزاره را که در نخستین ماه‌های پاندمی ویروس کرونا از سوی بسیاری از محافل مطرح می‌شد و تاکید داشت که کشور‌هایی نظیر نیوزیلند و آلمان، تنها به این دلیل که توسط رهبران زن هدایت می‌شوند، واکنش موثر تری را در مواجهه با ویروس کورنا از خود نشان داده اند، به چالش می‌کشند.

رهبران سیاسی، از قدرت قابل توجهی در بحبوحه یک بحران برخوردارند. آن‌ها می‌توانند سیاست‌های فوق‌العاده‌ای نظیر اجباری کردن استفاده از ماسک و یا صدور دستور جهت برقراری قرنطینه را در شهر‌های مختلفِ کشورهایشان، اجرایی کنند. با این حال نباید فراموش کرد که این دستورات و فرامین تنها در صورتی در عرصه عمل مفید خواهند بود که شهروندان و ساکنان کشورها، به آن‌ها احترام بگذارند و آن‌ها را به معنای واقعی کلمه اجرایی کنند.

اقدام و کنشِ دسته جمعی در مواجهه موثر با ویروس کرونا، به احتمال فراوان و به صورت طبیعی، در جوامعی که حد بیشتری از برابری در آن‌ها حاکم است، از قابلیت عملیاتی شدن برخوردار است. در اینگونه جوامع، مردم اساسا با این ایده رشد می‌کنند که رفاه و سلامتی هر فرد، به رفاه و سلامتیِ جامعه گره خورده است.

در این راستا، هنگامی که پاندمی ویروس کرونا آغاز شد، کشور‌هایی که حامی برابری در چهارچوب ساختار اجتماعی، سیاسی و اقتصادی خود بودند، سیاست‌هایی را وضع کردند که رفتار‌هایی را ترویج می‌نمودند که به بهترین وضع، به جامعه نفع می‌رساندند. در این رابطه به طور خاص می‌توان به اجباری کردن استفاده از ماسک و رعایت فاصله گذاریِ اجتماعی و همچنین وضع جریمه‌های سنگین علیه هر اقدامی که بهداشت و سلامت عمومی را به خطر اندازد، اشاره کرد.

حتی قبل از پاندمی ویروس کرونا نیز، کشور‌ها و دولت‌هایی که طالب برابریِ حقوق و منافع شهروندان خود هستند، از نظام‌های بهداشت و سلامتِ کارآمدی برخوردار بوده و اقداماتی نظیر برقراری مرخصیِ با حقوق برای بیماران و ارائه یارانه‌های گسترده جهت مراقبت از کودکان را تضمین می‌کردند. اجرای این سیاست ها، تا حد زیادی به بسیاری از شهروندانِ کشور‌های مذکور کمک کرد تا در بحبوحه پاندمی ویروس کرونا، با خیالِ راحت در خانه بمانند و از خود و همچنین دیگران در مقابلِ این ویروس، به نحو موثری حفاظت کنند.

آنچه که هنوز به طور دقیق مورد شناسایی قرار نگرفته است

نکته‌ای که از اهمیت زیادی برخوردار است این می‌باشد که اساسا جوامعی که به برابریِ حقوق و منافعِ شهروندان باور دارند و آن را در عرصه عمل نیز در حوزه‌های مختلف اجرایی می‌کنند، اعتقاد چندانی به باور‌های سنتی در بحث ارتباط میان جنسیت افراد و نوعِ نقشی که باید در جامعه بر عهده گیرند ندارند. در این رابطه به طور خاص می‌توان به این مساله اشاره کرد که از دید آن‌ها این نکته که رهبران زن از کارآمدیِ بیشتری برخوردار هستند نیز از اهمیت چندانی برخوردار نیست. تمامی ۱۶ کشوری که در مطالعه پژوهشی ما مورد بررسی قرار گرفته اند، کشور‌هایی بوده اند که از نظام‌های اجتماعی و سیاسیِ برابری خواه، برخوردار بوده اند.

به بیان دیگر، یک همبستگی میانِ رهبری زنان و مقابله موثر با شیوع ویروس کرونا برقرار بوده، اما این مساله، ضرورتا نمودی از یک رابطه علی و معلولی نبوده است. البته که این رابطه می‌توان عِلی هم باشد، اما باید به این مساله توجه داشت که زنانِ بسیار محدودی در اقصی نقاط جهان هستند که بتوانند ثابت کنند در مقام یک رهبر سیاسی، قادرند نشان دهند که رابطه‌ای مستقیم میان مولفه جنسیت و برخوردِ موثر و مفید با شیوع ویروس کرونا وجود دارد.

در زمان‌های عادی، رهبران زن در سطح جهان هم به دلیل نشان دادنِ رفتار‌های مردانه و پرخاشگرانه و هم به دلیلِ رفتار‌های بیش از حد زنانه و یا ترویج آن ها، مورد انتقاد قرار گرفته و می‌گیرند. این مساله در بحبوحه پاندمی ویروس کرونا نیز خود را به وضوح نشان داد. در طی بهار گذشته، بسیاری از تحلیلگران از رفتار‌ها و رویه‌های به شدت سخت گیرانه "جاسیندا آردرن" نخست وزیر نیوزیلند (وی یک زن است) در مواجهه با ویروس کرونا نظیر مسدود سازی مرز‌های این کشور تقدیر کردند و همچنین قویا کنفرانس‌های خبری "ارنا سولبرگ" نخست وزیر نروژ (او نیز زن است) را که در آن‌ها با دلسوزی فراوانی در مورد تاثیر پاندمی کرونا بر کودکان سخن می‌گفت، مورد ستایش قرار دادند.

رهبران زن در بحبوحه شیوع ویروس کرونا، با قید و بند‌های محدودی مواجه بوده اند که عملا به آن‌ها اجازه داده هر کاری انجام دهند تا بحران شیوع کرونا را مهار کنند. این مساله در داده‌های ما قابل مشاهده است، اما مثال‌های کافی در این رابطه وجود ندارند که از حیث آماری قابل توجه باشند».

bato-adv
مجله خواندنی ها