اصولگرایان مسیری موازی را در انتخابات شوراها دنبال میکنند. گروهی به سردمداری غلامعلی حدادعادل و با نقشآفرینی چهرههایی، چون مهدی چمران و پرویز سروری و گروهی دیگر که با محوریت جامعه روحانیت مبارز، درحالی که عنان کار را در انتخابات ریاستجمهوری به موحدی کرمانی سپرده بودند، در انتخابات شوراها به تازگی، سردار مرتضی طلایی را برای مدیریت مباحث تدوین لیست ۲۱ نفره شورا مامور کردند.
انتخابات شورای شهر تهران، انتخاباتی رقابتی است و اگر این انتخابات، انتخاباتی به نسبت سیاسی است و رقابتیتر از دیگر حوزههای انتخابیه سراسر کشور، بخشی به آن دلیل است که با توجه به تصمیمگیری درباره شهردار شهرهای بزرگی، چون تهران توسط شورای شهر این شهرها انجام میشود، شورای شهر تهران در نخستین گام پس از تشکیل و انتخاب رییس و هیاترییسه دوره ششم، اقدام به انتخاب شهردار پایتخت خواهد کرد؛ سمتی که به باور بسیاری از ناظران اگر در حد و حدود ریاستجمهوری نباشد، باید بپذیریم که از جهاتی بیش از وزارت در یک وزارتخانه حایز اهمیت است و گستره فعالیتهایش نیز به نحوی در قد و قواره همان ریاستجمهوری است منتها در اشلی کوچکتر.
اعتماد در ادامه نوشت: نهادی که بعضا آن را مساوی با چند وزارتخانه میدانند و حالا در انتخاباتی که اصولگرایان از مدتها پیش خود را پیروز آن میدانند و در شرایطی که سکان هدایت پایتخت پس از ۱۲ سال شهرداری قالیباف و میدانداری اصولگرایان، طی ۴ سال اخیر در دست اصلاحطلبان بود و حالا اصولگرایان میخواهند بار دیگر شهردار پایتخت باشند.
همین انتخاب شهردار البته کنار برخی دیگر از مسائل و موضوعات حساس سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است که باعث شده نهتنها رقابتی سخت در انتخابات شوراها میان دو جریان اصلاحطلب و اصولگرا دربگیرد، بلکه فراتر از آن، اصولگرایان حتی با یکدیگر نیز وارد رقابت شوند؛ آنهم در حالی که اصلاحطلبان اگرچه بسیار دوست داشته و دارند که در این رقابت، با تمام توان و قوا وارد عمل شوند، اما واقعیت چیز دیگری است و آنان در بهترین حالت خواهند توانست با فهرستی حداقلی وارد گود شوند. اصولگرایان، اما تا اینجای کار دستکم ۲ فهرست اصلی دارند و البته چیزی حدود ۴ تا ۶ فهرست دیگر که هرکدام به نوعی، داعیهدار اصولگرایی و متعاقبا تصاحب ۲۱ کرسی شورای شهر پایتختند.
اختلاف میان دو نهاد به اصطلاح اجماعساز در جناح راست که یکی با عنوان «وحدت» و دیگری با نام «ائتلاف»، در پی اتحاد اصولگرایان بودند، اما در عمل تنها به دودستگی بیشتر دامن زدند، از مدتها پیش آغاز شده و درحالی که در انتخابات ریاستجمهوری با ورود سیدابراهیم رییسی، آنطورکه انتظار میرفت این اختلافات به حداقل رسید، اما در انتخابات شوراها نه خبری از رییسی بود و نه امکان حضوری اینچنین و دستیابی به اجماعی آنچنان که در انتخابات ریاستجمهوری ممکن است.
درنتیجه حالا اصولگرایان مسیری موازی را در انتخابات شوراها دنبال میکنند. گروهی به سردمداری غلامعلی حدادعادل و با نقشآفرینی چهرههایی، چون مهدی چمران و پرویز سروری که ظاهرا سرلیستهای شورای ائتلاف هستند و گروهی دیگر که با محوریت جامعه روحانیت مبارز، درحالی که عنان کار را در انتخابات ریاستجمهوری به موحدی کرمانی سپرده بودند، در انتخابات شوراها به تازگی، سردار مرتضی طلایی را برای مدیریت مباحث تدوین لیست ۲۱ نفره شورای ششم در پایتخت مامور کردند تا عملا اختلافات سالهای دور چهرههای شاخص اصولگرا در شورای شهر را نیز به اختلافات کنونی بیفزایند.
چه آنکه مهدی چمران که جز اجلاسیه نخست دوره چهارم، از ابتدای دوره دوم تا پایان دوره چهارم همواره رییس شورای شهر پایتخت بود، یک سوی میدان است و سردار طلایی که دستکم نیمی از این سالها مهمترین رقیب چمران در تصاحب کرسی ریاست شورای شهر پایتخت، سوی دیگر.
شورای ائتلاف با محوریت چمران البته نشان داده به مراتب کمتر اهل تعامل و عقبنشینی است. فراموش نکنیم آنان در انتخابات ریاستجمهوری فداکاری لازم را انجام داده و همانطورکه دقیقه ۹۰ انتخابات سال ۹۶، کاندیدای مطلوب این طیف از اصولگرایان که قالیباف باشد، به نفع کاندیدای اصلی یعنی سیدابراهیم رییسی کنار کشید، در انتخابات پیش رو نیز باز قالیباف روز آخر از مهلت ۵ روزه نامنویسی اعلام کرد که قصد کاندیداتوری ندارد تا اجماع اصولگرایان بر سر رییسی دچار خدشه نشود. همین هم باعث شده که چمران و دیگر چهرههای شاخص اصولگرا در شورای ائتلاف حاضر به عقبنشینی در بحث فهرست ۲۱ نفره انتخابات شورای ششم نباشند.
ضمن آنکه چمران و دیگر اعضای شورای ائتلاف که سابقه تدوین فهرست انتخابات مجلس یازدهم به سرلیستی قالیباف را نیز در کارنامه دارند، مدعی تدوین سازوکاری دموکرات و پایین به بالا برای لیستبندی بوده و خود را منتقد آنچه «پدرخواندهسالاری در جریان اصولگرا» میخوانند، معرفی میکنند. به همین دلیل نیز از ماهها پیش در این رابطه اظهارنظر کرده و گفته بودند که حاضر نیستند دقیقه ۹۰ به فرموده بزرگان اصولگرا، از لیست خود که بنابر سازوکار خرد جمعی و از پایین به بالا تدوین شده، کوتاه بیایند.
سردار طلایی، اما دیروز با طرح پیشنهادی مبنی بر اینکه ۱۰ نفر از این فهرست را ۱۰ گزینه نخست شورای ائتلاف تشکیل دهند، ۱۰ نفر را ۱۰ گزینه اول شورای وحدت و یک نفر نیز با اجماع طرفین، به نحوی سعی کرد که با ارایه تصویری معقول از خود و همراهانش، چمران و دیگر اعضای شورای ائتلاف را در عمل انجامشده قرار دهد؛ آنهم درحالی که امیرابراهیم رسولی، سخنگوی شورای ائتلاف تنها ۲۴ ساعت پیش از این اظهارات سردار طلایی از فهرست ۸۴ نفره شورای ائتلاف گفته و سازوکار دستیابی به فهرست نهایی را توضیح داده بود.
سازوکاری که بیش از آنکه شبیه به سازوکار مبتنی بر کدخدامنشی طلایی باشد، از فرمولی الگوبرداری میکند که ازقضا اصلاحطلبان در جریان انتخابات مجلس پیشنهاد داده و از آنجا که در اسفندماه ۹۸ اساسا کاندیدایی نداشتند که لیستی ببندند، حالا امیدوارند آن الگو را در انتخابات پیش رو به کار گرفته و راهی میدان شوند.
معمای بهشت اصولگرایان؛ ۳+۱ گزینه شهرداری
فارغ از این، اما بحث شهردار تهران نیز از مباحث مهم در این راستاست و جالب آنکه دیروز سردار طلایی به عنوان کسی که قرار است فهرست شورای وحدت را مدیریت کند، از ۴ گزینه برای شهرداری آینده تهران نام برده که ۳ نفرشان هم در همین انتخابات ریاستجمهوری اعلام کاندیداتوری کرده بودند، هم از حضور در جمع ۷ گزینه پایانی بیبهره مانده و درنتیجه بر حمایت خود از سیدابراهیم رییسی تاکید کرده بودند و هم شبیه به خود طلایی، ازجمله چهرههای سیاسی دارای پیشینه نظامی بودند؛ سرداران رستم قاسمی، حسین دهقان و سعید محمد. جالب آنکه اوایل پاییز ۹۹ ما در «اعتماد» از این نوشته بودیم که احتمالا سعید محمد در انتخابات ریاستجمهوری به جایی نخواهد رسید و بعید نیست هدفش از حضور در صحنه تبلیغات، جا انداختن خود در میان افکار عمومی با هدف دستیابی به کرسی «بهشت» و شهرداری تهران است.
هرچند بسیاری معتقدند که در این جمع اگرچه محمد نیز باتوجه به سابقه مدیریت عمرانی در قرارگاه خاتمالانبیا از شانس به نسبت خوبی برخوردار است، اما نفر چهارم فهرست ۴ نفره طلایی را هم نباید از یاد برد؛ مهرداد بذرپاش که هماکنون رییس دیوان محاسبات است و بسیاری از این میگویند که اساسا عدم ورودش به انتخابات ریاستجمهوری، به این دلیل بوده که برنامهای دقیقتر برای شهرداری تهران در سر داشته است. البته اگر اصولگرایان پیروز انتخابات باشند، نه اصلاحطلبان که این خود نیازمند آن است که اصولگرایان ابتدا بتوانند به اجماع میان خود برسند و فهرستی واحد در اختیار رایدهندگانشان قرار دهند.