نامزدی رئیس کل بانک مرکزی در انتخابات ریاست جمهوری برای بانک مرکزی چه پیامدهایی دارد نامزدی رئیس بانک مرکزی چه تفاوتی با سایر مسئولان دارد؟ آیا استدلال دولت برای کنار گذاشتن همتی وارد است.
به گزارش اقتصاد نیوز، دولت با این استدلال که وظائف عبدالناصر همتی با نامزدی انتخابات ریاست جمهوری در تضاد است او را این مسئولیت کنار گذاشت.
برخی این استدالال دولت را بهانههای سیاسی میدانند و اعتقاد دارند در پس پرده سیاست خبرهای دیگری است، اما برخی با توجه به مسئولیتهای حرفهای رئیس کل اعتقاد دارند کنار رفتن یک نامزد انتخابات از ریاست بانک مرکزی در راستای دور نگه داشتن این نهاد مهم از تکانههای سیاسی است.
زیرا جایگاه رئیس کل با وجود تمامی چالشهای ناشی از استقلال اندک و سلطه سیاسی جایگاه تعیین کنندهای در علامت دهی به بازارها است و تفکیک مواضع نامزد انتخابات و ریاست کلی بانک مرکزی آسان نیست.
با نامزدی عبدالناصر همتی در انتخابات ریاست جمهوری فضای آتی بازار ارز برای معامله گران مبهمتر شد. بازار که با نااطمینانیهای قابل توجهی مواجه بود، تحت تاثیر متغیر جدید نامزدی ریاست کل بانک مرکزی برای انتخابات ریاست جمهوری قرار گرفت. برخی از فعالان به صورت جدی چنین احتمالی را مطرح میکردند که رئیس کل برای جذب حمایت انتخاباتی، عرضه ارز را افزایش خواهد داد و به موازات آن، قیمت دلار در مسیر نزولی قرار خواهد گرفت. این دیدگاه در حالی مطرح شد که همتی بارها رفتار سیاسی توسط بانک مرکزی را رد کرد.
با این حال، معامله گران اعتقاد داشتند، همتی در مقام نامزد ریاست جمهوری، منفعت زیادی در افت قیمت دلار خواهد داشت، هر چند چنین سودی، به ضرر او در قامت ریاست کل بانک مرکزی باشد. در واقع ممکن است افت قیمت دلار با عرضه زیاد منجر به بالا رفتن حمایت از همتی شود، ولی از دست رفتن منابع، احتمال شوکهای آتی ارزی را افزایش میدهد که برای رئیس جمهور بعدی، اصلا خبر خوبی نیست.
کنار گذاشتن همتی از ریاست کلی بانک مرکزی نیز بازار را با یک شوک کوتاه مدت روبرو کرد و ۲۴ ساعت بازار را تحت تاثیر قرار داد. تصور بازار این بود که کنار گذاشتن همتی موجب بی سامانی در بازار ارز خواهد شد، اما پس از خبری شدن گزینههای جایگزین و اخبار مثبت هستهای روند صعودی قیمت دلار در بازار متوقف شد.
قیمت دلاربرای آحاد جامعه اهمیت زیادی دارد و ممکن است رییس کل در مقام نامزد انتخابات ریاست جمهوری، حتی به صورت ناخواسته، برای به دست آوردن محبوبیت، در عرضه ارز سیاستهای گشاده دستانه تری را در پیش بگیرد.
گفته میشود زمانی که همتی برای انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کرد، یک نفر از حاضران به او گفت، اگر قیمت دلار به ۴ هزار و ۲۰۰ تومان بازگردد، به تو رای خواهیم داد. این صحبت به صورت جدی مطرح نشد، ولی نشان میداد، پشت پرده ذهن افراد، آنچه از یک ریس کل بانک مرکزی یا رئیس جمهور انتظار دارند، در درجه اول افت قیمت دلار است.
این موضوع موجب میشود که بازار در معرض خطر رفتار سیاستمداران و روسای کلی آینده قرار بگیرد. به دلیل همین باور افزایش عرضه ارز توسط رییس کل، برخی از معامله گران پس از ثبت نام همتی تصور میکردند، قیمت دلار راه کاهشی را در پیش خواهد گرفت. هراس از عرضه بازارساز و افت قیمت موجب شد که بخشی از معامله گران به طور موقت از بازار خارج شوند قیمت به شدت افتاد، اما وقتی گمانهها رنگ واقعیت نگرفت روند به سرعت تغییر کرد.
در بازاری که مستعد نوسان است و نااطیمنانیهای زیادی بر فضای کسب و کار حاکم است هر رفتار سیاست گذار با تعابیر مختلفی روبرو میشود وقتی بازار ساز به صراحت اعلام کرد اهل ارزپاشی نیست برخی این موضع را مترادف با نبود ذخایر کافی برای پیشبرد مقصود عنوان کردند.
به همین دلیل در ۲۴ ساعت گذشته معامله گرانی که از هراس عرضه همتی از بازار خارج شده بودند، این بار به صورت دسته جمعی به معاملات برگشتند تا نوسان در جهت افزایشی شدت بگیرد.
از این رو میتوان گفت رییس کل میتواند منجر به نوسانات افزایشی و کاهشی قابل توجه در بازار شود. این در حالی است که برای بازار ارز هیچ چیز بهتر از ثبات و آرامش در یک کریدور مشخص قیمتی نیست.
اتفاق دیگری که میتواند بازار را تحت تاثیر قرار دهد علامتهای ناخواسته است. ورود رئیس کل بانک مرکزی به مرحله نهایی انتخابات ریاست جمهوری، او را در موقعیت نطق و مناظره و مصاحبههایی قرار میدهد که حداقل باید از جایگاه خود به عنوان رییس کل بانک مرکزی دفاع کند. در چنین شرایطی به ناچار در موقعیت نامزد ریاست جمهوری ممکن است صحبتهایی مطرح شود که برای بازار به صورت سیگنالهای آنی عمل کند. در کنار این، رییس کل ممکن است مورد حمله سایر نامزدها قرار بگیرد و اطلاعاتی افشا شود که برای بازار اهمیت نوسانی داشته باشد. میتوان گفت، از آنجایی که همتی با پیشینه ریاست کلی بانک مرکزی وارد گردونه انتخابات شد، صحبتهای او برای بازار تشنه اطلاعات ارزِ، میتواند رفتارهای غیرمنتظرهای را رقم بزند.
همتی بارها عنوان کرده بود که تمایل دارد کمتر صحبت کند و پیامهای خود را نیز بیشتر به صورت بیانیه اطلاع رسانی کند. با این حال، یک نامزد ریاست جمهوری بارها و بارها صحبت خواهد کرد و از جهت انتظارات و اطلاعات بازار را تحت تاثیر خود قرار خواهد داد.
رییس کل بانک مرکزی نیاز دارد که برای پیش برد مقاصد و اهداف خود از کمک و حمایت تمام ارکان حکم رانی بهره ببرد. با این حال زمانی که رییس کل وارد مبارزات انتخاباتی میشود، میتواند در معرض مخالفت برخی از جریانها و طیفهای سیاسی قرار بگیرد. به عنوان مثال، در همین ابتدای امر، روزنامه کیهان به نامزدی همتی حمله کرده است. در این شرایط، احتمال ایجاد پارازیتهای جدیدی در بازار نیز مطرح میشود. ممکن است عدهای برای خارج کردن رئیس کل از گردونه انتخابات، عملکرد او را با چنان انتقادهای تندی هدف قرار دهد که وضعیت بازار را از حالت تعادل خارج کند.
حتی پیش از اینکه همتی نامزد رییس جمهوری شود، بسیاری افت موقت قیمت دلار را مصنوعی دانسته و رییس کل را متهم به سیاسی کاری کرده بودند. مسلما اگر در خردادماه افت قیمت دلار از سر گرفته شود، رقیبهای انتخاباتی، او را به راحتی راحت نخواهند گذاشت. در شرایطی که افت قیمت دلار شاید به صورت سودی برای همتی مطرح شود، افزایش قیمت میتواند عملکرد او را مخدوش کند. حربهای که میتوانست توسط سایر نامزدها خواسته یا ناخواسته مورد استفاده قرار گیرد.
زمانی که یک فرد برای انتخابات ثبت نام میکند، بهتر است از موقعیت قبلی خود دست کشیده باشد، چرا که ممکن است فعالیت در عرصه انتخاباتی در تعارض با موقعیت فرد قرار داشته باشد. به عنوان مثال، ممکن است برخی از افراد یا گروههای سیاسی در ازای حمایت از یک نامزد انتخاباتی، خواستههایی را مطرح کنند که به سود سایر افراد جامعه نباشد.
درست است که فرد میتواند در برابر این خواستهها مقاومت کند، ولی مساله آنجاست که اساسا بهتر است چنین موقعیتی برای فرد به وجود نیاید. به جای ساختن انسانهای خوب، باید به فکر بهبود ساختارها و ارکان سیستم بود که اساسا اجازه استفاده از موقعیت سیاسی و اقتصادی به فرد داده نشود. این مساله در مورد رییس فعلی قوه قضاییه نیز صادق است. نامزدی در مقام انتخابات ریاست جمهوری ممکن است موجب شد افرادی در ازای حمایت، از او انتظار داشته باشند که در مسائل قضایی اغماض بیشتری برای آنها صورت بگیرد.
برخی از فعالان باور دارند، دلیل اینکه بانک مرکزی اقدامات و اصلاحات سخت اقتصادی را صورت نداده است، به دلیل ملاحظات سیاسی بوده است. به عنوان مثال، برخی از تحلیل گران باور داشتند که بالا بردن نرخ سود موجب میشد که تورم با شتاب کمتری رشد کند و خروج سرمایه نیز به شکل معناداری کاهش پیدا کند.
در واقع منفی بودن نرخ بهره واقعی به میزان زیادی موجب شد که افراد بسیاری، پولهای خود را از بانکها خارج کنند. با این حال، شماری از تحلیل گران اعتقاد دارند بالا نبردن نرخ سود به دلیل ملاحظات سیاسی بود، چرا که اگر این امر صورت میگرفت، بازار سهام نزول بیشتری را تجربه میکرد و نارضایتی بیشتری در مورد عملکرد رییس کل شکل میگرفت.
ممکن است تمام این مسایل به صورت عادلانه مطرح نشوند، ولی واقعیت این است که وقتی رییس کل بانک مرکزی از موقعیت اقتصادی وارد فضای سیاسی میشود، در معرض هر قضاوتی قرار خواهد گرفت.
از این رو البته دولت هم باید بداند نهاد مهمی مانند بانک مرکزی نمیتواند بدون رئیس کل اداره شود حتی اگر تمامی اختیارات ریاست به قائم مقام تفویض شود.