یک فعال اصلاح طلب گفت: آیا تمام گرفتاریها در کشور، بر دوش دولت است؟ قوه قضائیه یا قوه مقننه با این حجم از حوادث، مشکلی ندارد؟ نهادهای انقلابی علیهالسلاماند و مشکلی ندارند؟ به نظر من، دیواری کوتاهتر از دیوار دولت نبود. البته برای دلخوش کردن مردم، مانند نمک طعام ممکن است اثری داشته باشد، اما کاندیداها آنقدر شورش را درآوردند که پاسخ بعدی آنان قابل حدس بود.
محمدرضا خباز از سیاستمداران اصلاح طلب دلیل سرد بودن مناظرات برگزار شده را را رفع تکلیف طراحان سوال دانست و درباره حمله کاندیداها به دولت گفت: «انگار از واجبات است که همه به دولت حمله کنند، گویی هیچکدام تا به الآن در ایران زندگی نکرده و تاکنون هیچ مسئولیتی نداشتند. هر کدام از نامزدها مسئولیتی داشته و اگر فردی درباره مسئولیتهای آنان نیز موشکافی کند، مشکلات دستگاه تحت نظر آنها را به مراتب بیشتر از مشکلات دولت خواهد دید.»
به گزارش خبرآنلاین، او میگوید: «بارها گفته شده است که آقایان کاندیدا اگر پیشنهادی هم میدهند منابع خود را هم معرفی کنند. مثلا شما میگویید که وضع اقتصاد و تورم خراب است، اینها صحبتهای مردم عادی است. تفاوت شما با مردم عادی چیست که سه ساعت از برنامه تلویزیون به شما اختصاص یافته است؟ شما باید راهکار همراه با منطق و استدلال علمی ارائه کنید، اما نامزدها یا به دولت حمله میکردند، یا همان سوال را لغت به لغت معنا میکردند و یا خارج از موضوع صحبت میکردند.»
در ادامه مشروح مصاحبه با محمدرضا خباز را میخوانید؛
آقای خباز، مناظره اول، انتقادات و واکنشهای زیادی را به همراه داشت؟ نظر شما درباره مناظره دوم چیست؟
مناظره دوم برخلاف انتظار همهما نسبت به مناظره اول از اهمیت کمتری برخوردار بود. یعنی تصور ما و برخی از دوستان که با آنها مشورت میکردم، بر این بود که به دلیل گذشت چهارسال از مناظرات سال ۹۶، ممکن است بسیاری از مطالب را به فراموشی سپرده باشند. بنابراین، مناظرات در جلسه اول اهمیت آنچنانی نداشته و از مناظرهی دوم وضع بهتر خواهد شد. سوالات جدیتر و مهمتری مطرح خواهد شد؛ اما متاسفانه آنچه مشاهده کردیم مصداق آن بود که هرچه آید سال نو، گوییم دریغ از پارسال.
متاسفانه، سطح مناظره دوم از مناظره اول، اگر پایینتر نبود، بالاتر نیز نبود. دلیل این امر نیز اسقاط تکلیف طراحان سوال بود. به این معنا که از گردن خود رفع تکلیف کنند و تنها بگویند که ما مناظرهای برگزار کردیم و همچنین سوالهای اساسی مورد نیاز مردم پرداخته نشد.
خدا مرحوم نوذری را رحمت کند، در گذشته مسابقاتی در تلویزیون برگزار میکرد و میگفت از کی بپرسم؟. اگر «از کی بپرسم» را آقای حیدری انجام میداد، تبدیل به مسابقات مرحوم نوذری میشد. درحالی که این مناظره، سرنوشتساز است، مردم میخواهند تصمیم بگیرند و سرنوشت حداقل چهار سال آینده خود را تعیین کنند، اما دلیل پایین بودن سطح سوالات را نمیدانم. مهمتر آن، برخی از کاندیداهای محترم اصلا به سوالات پاسخ نمیدادند. در واقع، این از رِی میگفت و او از روی پاسخ میداد.
برای مثال، آقای حیدری سوال کرد که دیپلماسی اقتصادی چقدر میتواند در دولت شما نقش داشته باشد؛ آقای کاندیدا به دولت حمله میکرد. در ابتدا، انگار از واجبات است که همه به دولت حمله کنند، گویی هیچکدام تا به الآن در ایران زندگی نکرده و تاکنون هیچ مسئولیتی نداشتند. هر کدام از نامزدها مسئولیتی داشته و اگر فردی درباره مسئولیتهای آنان نیز موشکافی کند، مشکلات دستگاه تحت نظر آنها را به مراتب بیشتر از مشکلات دولت خواهد دید.
متاسفانه، اکنون دیواری از دیوار دولت کوتاهتر نیست. نامزدها در ابتدا به دولت حمله کرده و سپس جای ارائه راهکار، صحبتهای خودشان را مطرح یا برای مثال، دیپلماسی اقتصادی را معنا میکردند. ما که از کاندیداها معنا کردن نمیخواهیم و این جا هم کلاس درس نیست. مردم راهکار میخواهند.
برای مثال، مجری درباره تشویق و آماده کردن جوانان به ازدواج سوال میکند، آقای کاندیدا، اندر فضائل ازدواج میگوید. این جا که برای منبری دعوت نکردهاند، بلکه به مناظره کاندیداهای ریاست جمهوری دعوت شدهاید. مثلا باید بگویند که برای ذوب شدن یخ ازدواج، فلان برنامه را دارم.
بارها گفته شده است که آقایان کاندیدا اگر پیشنهادی هم میدهند منابع خود را هم معرفی کنند. مثلا شما میگویید که وضع اقتصاد و تورم خراب است، اینها صحبتهای مردم عادی است. تفاوت شما با مردم عادی چیست که سه ساعت از برنامه تلویزیون به شما اختصاص یافته است؟ شما باید راهکار همراه با منطق و استدلال علمی ارائه کنید، اما نامزدها یا به دولت حمله میکردند، یا همان سوال را لغت به لغت معنا میکردند و یا خارج از موضوع صحبت میکردند.
گویا برخی از آقایان از روشنگری نبودن هدف مناظره خبر داشتند. به عنوان مثال، اگر در ۲ مناظره گذشته، یکی از سوالات این بود که «آیا شما جنگ اقتصادی را قبول دارید یا خیر؟ و برای رهایی از جنگ اقتصادی چه برنامهای دارید؟ و چه افرادی موجب ایجاد این جنگ اقتصادی شدهاند.» پاسخ این سوالات باید برای مردم شفاف شود. به عنوان مثال سوالاتی در مورد «هماهنگی میان بخشهای دولتی»، «رشد نرخ جمعیت» یا «عدالت اجتماعی» پرسیده شد و آقای کاندیدا با جنبه گردنکلفتی و گردنکشی به این سوالات پاسخ داد.
این گونه پاسخها بر روحیات مردم اثر منفی دارد و این گونه میپندارند که فلان کاندیدا برای رجز خوانی آمده است نه برای ریاست جمهوری. یکی از آقایان نیز، دلیل آمدنش به عرصه انتخابات را برای رجزخوانی دانست. اینجا که جای رجزخوانی نیست. این جا، جای روشنگری است. باید مردم را در رابطه با این مسائل آگاه کرد تا این که علاقمندان به تصمیمگیری برای آمدن پای صندوقهای رای، از میان آقایان، اصلح را برگزینند. متاسفانه این اتفاق نیفتاد و آقایان خارج از موضوع صحبت کرده و برخی از کاندیداها بیتالغزلشان حمله به دولت بود.
آیا تمام گرفتاریها در کشور، بر دوش دولت است؟ قوه قضائیه یا قوه مقننه با این حجم از حوادث، مشکلی ندارد؟ نهادهای انقلابی علیهالسلاماند و مشکلی ندارند؟ به نظر من، دیواری کوتاهتر از دیوار دولت نبود. البته برای دلخوش کردن مردم، مانند نمک طعام ممکن است اثری داشته باشد، اما کاندیداها آنقدر شورش را درآوردند که پاسخ بعدی آنان قابل حدس بود.
من انتظار داشتم که مردم را از دوراهی رای دادن یا رای ندادن و سوال «چه کسی اصلح است؟» خارج کنند، که مناظره دوم راهگشا نبود و بهتر است در مناظره سوم کاندیداها تغییر رویه دهند. حتی آنانی که آرامش داشتند یا دستی بر طراحی سوال داشتند؛ هم به نگرانی افتاده بودند. در مناظرهای که گذشت، آش آنقدر شور بود که صدای آشپز نیز درآمد.
فکر میکنید این نوع عملکرد کاندیداها تاثیری در سبد رأی آنها هم داشته باشد؟
دیروز یک خبرگزاری از من خواست تا از۱ تا ۱۰ به کاندیداها نمره بدهم. من از یک تا هفت به آنان نمره دادم. به این معنا که از نظر من، نمره آقایان متفاوت بود. آنهایی که تنها حمله میکردند و حرفی برای گفتن نداشتند، نشان از کاندیدای پوششی بودن آنها بود. آنها برای مصون نگهداشتن فرد دیگری از حمله آمدهاند تا خود را فدای او کنند و در نهایت در آینده پستی بگیرند، به نفع آن آقا صفآرایی کرده تا در دولت آینده، سهمی بگیرند. برداشت ما به این صورت بود که قولهایی نیز در پشت پرده داده شده است.
بنابراین، نمیشود آنها را همسطح دید. اگر شورای نگهبان چند فرد قوی را انتخاب میکرد، سطح مناظره بالا میرفت. فرد قوی، فضا را به سمت رشد و بالندگی میبرد، اما سطح پایین آمده و به سمت توهین به یکدیگر رفت.
باید هر فرد در پاسخ به سوال مطرح شده، به مستندات خود رجوع کرده و برنامهاش و منابع آن را توضیح میداد. نه این که «من از بهر حسین در اضطرابم، تو از عباس میگویی جوابم». پاسخ سوال، آن توضیحات نبود. چرا شان خود و ریاست جمهوری را که دومین شخص نظام است را تا این اندازه پایین میآورید؟ از بین بردن و تباه کردن وقت مردم، گناهی نابخشودنی و بزرگ است. اگر مردم ۲۰ صفحه مطالعه میکردند، مطالب بیشتری در مقایسه با مناظره نصیبشان میشد.
به نظر شما برنده و یا بازنده مناظره دوم چه کسی بود؟
هیچ کدام برنده مطلق نبودند، اما برخی کاندیدا مانند آقایان مهرعلیزاده و همتی، بعضا برنامههایشان را نیز بیان میکردند. آقای قاضیزاده نیز برنامهاش را بیان میکرد، اما هر مرتبه کنایهای به دولت میزد. در مجلسی که شما حضور دارید، چه اتفاقات ناگواری در ظرف یک سال رخ داد که همه نیز آشکار شد. چرا از آن نمیگویید؟ مگر شما خودتان معصوم هستید؟ زیر مجموعه همان جایی که شما نایب رئیس اولش بودید که ایرادات بسیاری بر عملکردشان وارد است، دست بردن در بودجه چقدر ناپسند بود؟
این افراد چنان از موضع تخریب دولت سخن میگویند که گویی خودشان در مدیریت زیرمجموعهشان بسیار عالی عمل کردهاند. مثلا اقای محسن رضایی یا همین آقای زاکانی که در مدتی که ایشان رئیس مرکز پژوهشهای مجلس است، چطور عمل کرده است؟
با توجه به سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی، این روزنامه در مطلبی خطاب به آقایان زاکانی، قالیباف و رئیس دیوان محاسبات نوشت که قانونا مرکز پژوهشها باید چهار معاونت داشته باشد. چند روز پیش آقای زاکانی، شانزدهمین معاون را نیز نصب کرد. چرا قانون را زیر پا میگذارید؟ چرا بودجه بیتالمال را هدر میدهید؟ اگر میخواهید معاونت منصوب کنید که ریش و قیچی در دستان خودتان است، ببرید از کمیسیون مربوطه مجوز انتصاب معاونهای بیشتری را بگیرید. نه این که در قانون از انتصاب چهار نفر نوشه شده و شما ۱۶ نفر را منصوب کنید.
یک معاون مگر دفتر، منشی و ... نمیخواهد؟ یا در هیئت رئیسه مجلس تا یک سال و نیم پیش، هئیت رئیسه ۴۰ کارمند داشت، اما الآن به ۱۲۰ نفر سیده است. ۸۰ نفر دیگری که شما اضافه کردید و از کیسه خلیفه میبخشید، حقوقشان را از کجا میآورید؟ آقایان! در مجلس خودتان ایرادات فراوانی است.
برای مثال، در قوه قضائیه تمام احکامی که آقایان قضات میدهند درست است؟ مردم مراجعکننده از عملکرد این قوه رضایت دارند؟ بیش از ۵۰ تا ۶۰ درصد مراجعان کنندگان قوه قضائیه از عملکرد قضات ناراضیاند. از برخوردهای خشن، نامطلوب و توهین قضات، بیاعتنایی و بیاحترامی ناراضیاند. چرا اینها را بیان نمیکنید؟
یا این برادری که مدام از دولت میگوید که باید کاری میکرد. آقای جلیلی هشت سال در دولت گذشته مسئولیت داشتید. چرا نه تنها مشکلی را حل نکردید بلکه شش قطعنامه علیه جمهوری اسلامی در زمان شما صادر شد و تمام گرفتاری مردم از این قطعنامهها ناشی میشود. این مقدار بدبختی و فلاک مردم، به این دلیل است که شما گفتید:ـ آن قدر قطعنامه بدهند که قطعنامهدانشان پر شود. قطعنامه علیه ایران کاغدپارهای بیش نیست.» میبینید که در اثر فکر باطلی که در ذهنتان بود، اکنون تمام کشور را به مخمصه کشاندید؟
زمانی که این موارد گفته شود، فورا به آدم مارک میزنند. اما زمانی که خود زبانآوری میکنند، ماشاءالله آنچنان زبانآوری میکنند که اگر آنها را نشناسیم، فکر میکنیم چقدر معصوم هستند؟
البته اظهارات من به این معنا نیست که دولت ایراد ندارد، بلکه فرد منتقد باید منصفانه نقد کند. حرفی را بزند که خود فرد مسئول آن بوده است. شما که میدانید در سیاست خارجی دولت، نقش مجری دارد و دیگران تصمیم میگیرند. حال شما مدام بر سر دولت بزنیئ، این ظلم است و ظلم، گناه است. مجموعهای که انقدر خدمت کرده است را این گونه زیر سوال نبرید؛ بنابراین در مناظره دوم فقط ۳ ساعت وقت مردم گرفته شد.
جای کدام کاندیدا در این مناظره خالی بود؟
افراد بسیاری بودند که الآن در ذهنم نیست. افراد توانمندی بودند که میتوانستند وضع را عوض کنند.