ربیعی نوشت: نمیتوان انتظار داشت که مشارکت حداکثری در انتخابات در حالی اتفاق بیفتد که عدهای همچنان با سیاهنمایی نادرست از سالهای گذشته و از عملکرد دولتهای یازدهم و دوازدهم، به ناامیدی رأیدهندگان دامن میزنند.
علی ربیعی در یادداشتی در روزنامه ایران نوشت: همه ما در تجربه زیسته خود موضوعی را که به آن میپردازم تجربه کردهایم. در اغلب مواردی که بین اعضای خانوادهمان مسألهای پیش آمده و حتی ما خود را صاحب حق میدانستیم، در نهایت هر یک از ما به نحوی حفاظت و حراست از اصل خانواده را مهمتر از مسأله دانستهایم.
حتی علاوه بر خانواده به همین سان در گروههای اولیه و ثانویهای که به آن تعلق داریم چنانچه مسألهای رخ داده باشد به نحوی عمل کردیم که خانواده و این گروهها آسیب نبینند. این موضوع در سطح بزرگتر در حیات ملی و حفظ انسجام ملی نیز قابل تکرار و تعمیم است.
همه ما ممکن است دلخوری و نگرانیهایی از فرایند انتخابات ریاست جمهوری داشته باشیم و نامزد مطلوب خود را پیدا نکنیم، اما به نظر من امروز از آن روزهای تاریخی است و انسجام ملی آنچنان اهمیتی دارد که باید کلیت جامعه را به سان یک خانواده بزرگ مراقبت کنیم و رفتارهایی که شایسته انسجام و عظمت ملی ماست، بروز دهیم.
ما در سال ۱۴۰۰ و در آستانه قرن جدید با مسائل مختلف داخلی و خارجی روبهرو هستیم. لحظاتی از تاریخ هستند که تأثیر زیادی بر عبور ما از مسائل و مشکلات دارند؛ اکنون در همان پیچ مهم تاریخی برای عبور از تحریمهایی هستیم که به قصد فروپاشی ایران اعمال شد.
در جهان پرآشوب کنونی برای ایجاد جایگاه مناسب و بهرهبرداری از جایگاه شایسته، نیازمند مشارکتی عظیم و به رخ کشیدنی در انتخابات هستیم. دولتها زمانی در مصدر کار هستند و نوبت به دولتی دیگر میرسد. آنچه مهم است، ایران است و نشان دادن حضور ایرانیان در تعیین سرنوشت خود و نیز حفظ صندوق به عنوان دستاورد ملی ایرانیان است، بنابراین مشارکت حداکثری امروز به مثابه یک استراتژی فردی و ملی همه ما باید باشد.
با این حال یک هفته مانده به انتخابات و سرآغاز دوران جدیدی از حیات ملی و سیاسی ایران، فضای انتخابات آنگونه که انتظار میرود نیست، مسئولیت اجتماعی و شهروندی، هر ایرانی دلسوزی را با هر مشی و خط فکری به مشارکت در انتخابات تشویق میکند. فارغ از اینکه نتیجه آرا چه کسی خواهد بود، صندوق و مشارکت، میراث گرانبهایی است از زحمات، تلاشها، زندانها، تبعیدها و خونهایی که خاک وطن را لالهگون کردند و جمهوریت را برای فرزندان ایران برجای گذاشتند. همانطور که رهبر معظم انقلاب تأکید کردند، امام خمینی (ره) دو کلمه «جمهوری» و «اسلامی» یعنی «حاکمیت اسلام» و «حاکمیت مردم» را گرهگشای همه مشکلات میدانستند. به تعبیر صریح بنیانگذار جمهوری اسلامی، جمهوری یعنی مقدرات ملت، دست ملت است.
ارکان گوناگون نظام در محافظت از این میراث البته سهم و مسئولیت بسزایی دارند، اما هرگونه خدشهای در انجام این مسئولیت و از جانب برخی اشخاص و نهادها موجب سلب مسئولیت از دیگر ارکان و اشخاص و تکتک شهروندان نیست. با کنار گذاشتن حواشی روزهای اخیر این واقعیت دست نخورده میماند که تنها اگر جمهور مردم، خودباوری خود را برای تغییر سرنوشت و تعیین صحنه، از دست بدهد، جمهوریت و پویایی جامعه برای آرمانهای ملی به مخاطره خواهد افتاد و در آن صورت، عواقب آن برای نسلها باقی خواهد ماند.
شرایط پیچیده نظام جهانی و ضرورت احقاق حقوق اقتصادی، منزلتی و تکنولوژیکی ایران از جهان و کسب جایگاه مناسب ایران در منطقه و جهان از یکسو و از سوی دیگر، در دوران پساتحریم، آسیبدیدگیهای اقتصادی و روانی ناشی از جنگ تحمیلی اقتصادی بر مردم و احیای زندگی پساتحریم و کرونا، نیازمند انتخاباتی سرمایه اجتماعی آفرین و اعتماد روزافزون بین جامعه، مردم و نظام هستیم.
ما بعد از دوازدهم مرداد دولت تازهای خواهیم داشت که قرار است ملت ایران را در مجامع جهانی نمایندگی کند. چه به رئیس دولت آینده رأی داده باشیم یا نه، تصمیمها و اقدامهای آن بهطور مستقیم بر کیفیت زندگی و آینده ایران در مصافهای بینالمللی مؤثر خواهد بود. اگر انتخاباتی با حضور اکثریت مردم شکل نگرفته باشد، نمایندگان ایران در مواجهه با چالشهای داخلی و خارجی توانایی کافی نخواهند داشت و حاصل این نقیصه در یک اثر بومرنگی به جامعهای بازخواهد گشت که به مثابه یک کشتی واحد همه سرنشین آن هستیم. اینکه هر شهروند صاحب حق رأی به چه کسی رأی میدهد مسأله دوم و به تشخیص فردی وابسته است، اما مسأله اول ضرورت مشارکت گسترده در انتخابات برای پاسداشت صندوقهای رأی از یک طرف و بیمه کردن ایران در برابر بدخواهیهای خارجی از طرف دیگر است.
البته نمیتوان انتظار داشت که این مشارکت حداکثری در حالی اتفاق بیفتد که عدهای همچنان با سیاهنمایی نادرست از سالهای گذشته و از عملکرد دولتهای یازدهم و دوازدهم، به ناامیدی رأیدهندگان دامن میزنند. آنچه در این روزها در گفتگوهای سیاسی به چشم نمیخورد و بهطور عجیب، آگاهانه و عامدانه توسط برخیها دچار فراموشی شده، جنگ بزرگ اقتصادی و توأم شدن آن با پاندمی کرونا است. پیش از این نیروهای مخالف جمهوری اسلامی و برانداز، در یک برنامه حساب شده با این تئوری که انباشت پدیدههای منفی ناشی از تحریم و کرونا، منجر به عصیان تودههایی در مرز استیصال میشود، بهطور آگاهانه تحریم را به محاق برده و دستاوردهای دولت و ملت را زیر سؤال میبردند.
در این سالها بهطور عجیبی، برخی جریانهای داخلی نیز چشم و زبان خود را در دیدن و بیان مصایب جنگ تروریستی بستهاند، اما به نام حقیقت باید از مخوفترین جنگ اقتصادی در قرن معاصر علیه زندگی، معیشت و رفاه یک ملت و دولت در حال توسعه به درستی سخن گفته شود.
این تحریف فقط ندیدن تلاشهای یک دولت نیست، بلکه نادیده انگاشتن یک مقاومت عظیم مردمی است. اتفاقاً ارائه تصویری درست از مشکلاتی که امروز مردم با آن دست و پنجه نرم میکنند و فهم علّی آن که بدخواهان ایران عامل آن بودند خود منجر به ایجاد یک بینش برای پاسخ محکم به تهدیدگران و تحریمگران خواهد بود. من فکر میکنم همه آنانی که به عظمت ایران فکر میکنند و جمهوری اسلامی ایران مسأله مهم آنان است و جمهوریت و اسلامیتی که تا امروز مایه قوام و بقای ما بوده، به رغم گلایهها این جمهوریت را در سایه یک حضور حداکثری تداوم خواهند داد.