رئیسی در نخستین قدم بعد از رسیدن به ریاستجمهوری باید چه کند؟ وظیفهاش در برابر آرای خاموش، مسائل اقتصادی و چینش کابینهاش چطور باید باشد؟ دیروز اعلام شد که محسن رضایی برنامه راهبردی انقلاب اقتصادی را که به تفکیک ۳۱ استان کشور برای دولت احتمالیاش تدارک دیده و پیشتر در زمان تبلیغات انتخابات نیز در اختیار مردم گذاشته بود، در اختیار رئیسی قرار خواهد داد تا در صورت صلاحدید او و تیم اقتصادی دولت جدید، برای حل مشکلات مردم مورد استفاده قرار گیرد.
به گزارش شرق؛ محمدرضا باهنر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز گفته است: رئیس جدید قوه مجریه در اولین اقدام باید متعادلسازی بین هزینهها و درآمدهای دولتی را در اولویت قرار دهد. آیتالله درینجفآبادی هم گفته است: از اقدامات مهم دولت آینده جدیگرفتن سیاستهای اقتصاد مقاومتی است.
ناصر ایمانی، تحلیلگر اصولگرا، معتقد است آقای رئیسی موظف است به افرادی که یا مشارکت نکردند یا مشارکت کردهاند منتها به ایشان رأی ندادهاند، توجه کند و رئیسجمهور همه آحاد مردم باشد.
او با اشاره به اینکه اگرچه مشارکت بالای ۵۰ درصد نشد و میشود گفت که اکثر مردم رأی ندادند، گفته است:، اما آقای رئیسی هم رأی بالایی در میان این میزان مشارکت آورد؛ یعنی چیزی حدود ۶۰ درصد، اما در عین حال اگر ایشان ۸۰ درصد هم رأی میآورد و اگر میزان مشارکت هم ۸۰ درصد بود، باز هم رؤسای جمهور موظفاند به آن کسانی که به هر دلیل در انتخابات شرکت نکردند یا شرکت کردهاند و به ایشان رأی ندادهاند، توجه کنند. در این انتخابات این تعداد، تعداد زیادی است و آقای رئیسی موظف هستند به این افرادی که یا مشارکت نکردند یا مشارکت کردهاند منتها به ایشان رأی ندادهاند، توجه کنند.
ایمانی افزود: این یک وظیفه است؛ اگرچه در دوران رؤسای جمهور قبلی به این وظیفه مطلقا توجه نشده بود. معمولا رؤسای جمهور بعد از اینکه با هر تعداد رأیی رئیسجمهور میشوند، فقط به آن مردمی که به او رأی دادهاند، توجه میکنند درحالیکه این کار غلط است؛ چون این فرد رئیسجمهور میشود، نه رئیس آن کسانی که به ایشان رأی دادهاند.
رئیسجمهور یعنی رئیس همه مردم و همه آحاد مردم. محمد غرضی هم با بیان اینکه امیدواریم شعارهای انتخاباتی آقای رئیسی در عمل هم دل فقرا و مستضعفین را به دست بیاورد، گفته است: آقای رئیسی در مناظرات گفتند که من برای کسری بودجه از جیب مردم هزینه نمیکنم و این موضوع بسیار با اهمیت است.
تجربه صدساله گذشته نشاندهنده این است که دولتها با کابینهشان تعریف نمیشوند و دائما کابینه دولتها تغییر میکنند، اما رئیس دولت میتواند اشخاصی را انتخاب کند که با شعارهای ایشان موافق باشند نه اینکه در شعارها و وعدههای رئیسجمهور دخالت کنند.
روزنامه جمهوری اسلامی هم با اشاره به اینکه میتوان پذیرفت که مردم ایران بدهی خود به جناح اصولگرا بابت یکدستشدن حاکمیت را که در دولتهای نهم و دهم نپرداخته بود، حالا در دولت سیزدهم، این بدهی تمام و کمال پرداخت شده و حجت بر حاکمیت تمام است، نوشته است: متقاعدکردن جریانهایی که اصولا فرهنگی برخوردکردن با مسائل را تمرین نکردهاند و برای پیشبرد اهدافشان فقط برخورد از موضع بالا را در دستور کار دارند، کار آسانی نیست.
اگر رئیس دولت سیزدهم به ضرورت متقاعدکردن این جریانها که عقبههای این دولت محسوب میشوند معتقد باشد و بتواند آن را عملی کند، دولت موفقی خواهد بود و اگر خود دارای چنین اعتقادی نباشد یا نتواند این سیاست را عملی کند، نمیتوان افق مثبتی را برای چهار سال آینده پیشبینی کرد.
در زمینه سیاست خارجی نیز همان جریانهای تصمیمساز، تمامقد در برابر هر اقدامی که بتواند بنبستها را بشکند و راههای تنفس روابط بینالمللی را باز کند، خواهند ایستاد. بدون کنارزدن این جریانها یا قانعکردن آنها به تغییر روشهایشان، دولت سیزدهم نمیتواند در عرصه سیاست خارجی توفیقی به دست بیاورد.