رئیسجمهوری افغانستان در حال رایزنی در ایالات متحده برای کمک به کابل برای مقابله با طالبان است و در افغانستان هم طالبان شهرها و مناطق این کشور را یکی پس از دیگری به تصرف خود درمیآورد.
اشرف غنی و جو بایدن رؤسای جمهوری افغانستان و ایالات متحده در دیدار خود در کاخ سفید بر خروج نظامیان آمریکایی از افغانستان تا ۱۱ سپتامبر تأکید کردند و بایدن هم اعلام کرد که مردم افغانستان خودشان باید برای سرنوشت خود تصمیم بگیرند و اقدام کنند. بااینحال بعد از این دیدار گفته شد که این احتمال وجود دارد که بخش کوچکی از نظامیان آمریکایی حتی پس از ۱۱ سپتامبر ۲۰۲۱ هم در افغانستان باقی بمانند. این اولین دیدار غنی و بایدن بود و با توجه به تحولاتی که در افغانستان جریان دارد بعید نیست که آخرین دیدار آنها هم باشد.
طعنهآمیز اینکه اشرف غنی کتابی درباره چگونگی نجات کشورهای شکستخورده نگاشته و اکنون باید نشان دهد که چگونه میتوان کشوری را از فروپاشی نجات داد. در آستانه سفر غنی به واشنگتن، روزنامه والاستریتژورنال گزارشی از مقامهای اطلاعاتی و نظامی آمریکا منتشر کرد و در آن هشدار داد که پس از خروج نظامیان آمریکایی از افغانستان، دولت این کشور حدود شش ماه بعد سقوط خواهد کرد.
غنی هم برای جلوگیری از پیشروی عجیب شبهنظامیان طالبان، تداوم حمایت مالی ایالات متحده پس از خروج نیروهای ناتو از این کشور و مهمتر از همه گرفتن تضمین از بایدن برای جلوگیری از سقوط حکومت افغانستان به دست طالبان به واشنگتن سفر کرده است. از ماه آوریل و زمانی که بایدن برنامه خروج نظامیان آمریکایی از افغانستان را از ماه میبه ۱۱ سپتامبر تغییر داد، بیش از ۸۰ منطقه این کشور به دست طالبان افتاده است. این روند در هفته گذشته سرعت نگرانکنندهای گرفت و نزدیک به ۴۰ منطقه افغانستان تنها در هفت روز تحت کنترل شبهنظامیان طالبان درآمد. با اینکه بسیاری از نیروهای افغان شجاعانه در برابر آنها میجنگند، اما تعداد زیادی از نظامیان افغان به دلیل عدم پشتیبانی یا کمبود مهمات تسلیم طالبان میشوند یا بهسادگی مواضع خود را رها میکنند.
«الیس لابوت»، استاد روابط بینالملل و ستوننویس فارنپالسی مینویسد: «اشرف غنی اشتباهات زیادی داشت و در قدرتگرفتن طالبان نقشی انکارناپذیر ایفا کرد. شیوه رهبری و رفتار غنی با ارتش به تضعیف روحیه نیروهای افغان منجر شده و این امر به نوبه خود به قدرتگرفتن طالبان کمک کرده است. با وجود عقبماندگیهای نظامی، غنی فرماندهان بخشهای امنیتی را تغییر داد و دو بار وزیر کشور را عوض کرد و اخیرا هم وزیر دفاع و رئیس ستاد کل ارتش را جایگزین کرد. بیش از نیمی از افرادی که اکنون در سمتهای مهم امنیتی و نظامی افغانستان حضور دارند، بیش از آنکه تجربه نظامی داشته باشند، افرادی سیاسی هستند و فقدان تجربه کافی نظامی به شکستهای متعدد در برابر طالبان انجامیده است. برای یک نمونه میتوان به مشاور امنیت ملی اشرف غنی اشاره کرد. حمدالله محیب بدون تجربه نظامی یک مرکز فرماندهی در شورای امنیت ملی افغانستان ایجاد کرده و فرماندهان منطقهای و فرماندهان پلیس را با وجود اعتراض رهبران محلی تغییر داده است.
اختیارات محیب به اندازهای گسترده است که میتواند جزئیات اعزام نیروها به مناطق مختلف افغانستان را تعیین کند». مقامهای نظامی ائتلاف به رهبری ایالات متحده نگراناند که محیب فراتر از اختیارات و تواناییهای خود عمل کند و قدرت ارتش را که روزبهروز کمتر تمایل دارد تا برای حفظ حکومت غنی بجنگد، تضعیف کند. در چنین وضعیتی طالبان از خلأ قدرت و ناتوانی و بیتجربگی در سطوح امنیتی و نظامی دولت غنی استفاده کرده و قصد احیای خلافت اسلامی خود را دارد.
طالبان تنها یکی از تهدیدهای وجودی است که غنی با آن دستوپنجه نرم میکند. تهدیدهای دیگر را عمدتا شخص غنی آفریده است. بایدن هم مانند فرماندهان ارشد نظامی آمریکا معتقد است غنی با مقاومت در برابر تلاشها با هدف متحدکردن کشور برای توافق صلح، فرصتهای زیادی را برای پایاندادن به دهها سال جنگ داخلی هدر داده است. از زمانی که ایالات متحده قصد خود را برای ترک افغانستان در بهار امسال اعلام کرد، گروهی از چهرههای صاحبنفوذ در افغانستان در تلاشاند تا یک شورای رهبری ملی را به ریاست اشرف غنی تشکیل دهند و رهبرانی همفکر او را که خواستار مدرنکردن افغانستان و ایجاد جبههای واحد علیه طالبان هستند، به این شورا وارد کنند.
چنین اجماع ملیای نهتنها به عنوان ابزار مهمی برای گفتگوهای صلح خواهد بود بلکه ایالات متحده نیز از تشکیل آن حمایت میکند. این شورا با چنین مشخصاتی از مهمترین ابزارهای حمایتی دولت غنی محسوب میشود، اما نکته عجیب اینکه اشراف غنی به دلیل اینکه نگران قدرتیافتن غیرقابلکنترل این شوراست تاکنون با تشکیل آن مخالفت کرده است.
مقامهای ارتش آمریکا در گذشته هم هشدار داده بودند که اشرف غنی در درک مسائل و چالشهای مهم مشکل دارد و این نقص میتواند دردسرهای زیادی برای افغانستان ایجاد کند. یکی از خواستههای غنی در سفر به واشنگتن این است که با استناد به خروج قریبالوقوع آمریکا از افغانستان، حمایت واشنگتن برای تقویت ارتش این کشور و افزایش کمکهای نظامی از جمله تقویت نیروی هوایی و ارسال مهمات و سلاح و همچنین آموزش نظامیان افغان را به دست آورد.
اما در این میان دو مشکل بزرگ وجود دارد؛ اول اینکه افزایش حمایت نظامی واشنگتن از دولت کابل نباید خلاف توافق ایالات متحده و طالبان باشد و نکته دوم هم این است که کنگره مانع بزرگی در مسیر ارسال تسلیحات نظامی به افغانستان است. دموکراتها و جمهوریخواهان کنگره بارها نگرانی خود را نسبت به ارسال تسلیحات نظامی پیشرفته به افغانستان و افتادن این تسلیحات به دست طالبان اعلام کردهاند.
شاید در این میان تنها بتوان به تغییرات جامعه افغانستان از دهه ۹۰ میلادی و آغاز سلطه طالبان برای نخستین بار بر این کشور امیدوار بود. جامعه افغانستان در این مدت تغییرات زیادی داشته و طالبان نیز نمیخواهد بهگونهای بر این کشور حکمرانی کند که منجر به یک حمله نظامی دیگر مشابه سال ۲۰۰۱ شود.
نگاه ایالات متحده به اشرف غنی را میتوان در همان گزارش نهادهای نظامی و اطلاعاتی جستوجو کرد. اگر واشنگتن نسبت به توانایی غنی برای رهبری بر افغانستان در مدت کوتاه ششماهه تردید دارد، منطقی نیست که بخواهد بر حمایت از او برای مدتی طولانی سرمایهگذاری کند.