چینش کابینه دولت رئیسی بحث مهم این روزهای سیاسیون و فضای سیاسی کشور است؛ کابینهای که هر روز برای آن لیستهای مختلفی منتشر و گمانه زنی میشود. ناصر ایمانی از چهرههای سیاسی اصولگرا بر این باور است که ابراهیم رئیسی چه قبل از انتخابات و چه در زمان تبلیغات انتخاباتی هیچ وعده و وعیدی برای دولت آینده به هیچ فردی، جریانی، طیفی و جناحی نداده، مطلقا! بنابراین از این جهت کاملا هوشیارانه عمل کردند.
به گزارش خبرآنلاین، او میگوید رئیسی وامدار هیچ گروه و جناحی نیست چراکه او به این خاطر که اصولگراها از ایشان حمایت کردند رئیس جمهور نشد بلکه خودش رئیس جمهور شد و این یک واقعیت است.
ایمانی تاکید دارد تندروها در دولت رئیسی جایی ندارند و رئیسی دارای شخصیت معتدلی است و مواضع طی سه سال اخیرش هم این معتدل بودن را نشان میدهد.
ایمانی از دو چالش جدی رئیسی در چینش کابینه اش هم حرف زد و معتقد بود انتخاب معاون اول و تیم اقتصادی هماهنگ و دارای نظریه از مهمترین مسائلی است که رئیسی باید در انتخاب آن دقت کند.
مشروح مصاحبه با ناصر ایمانی از چهرههای سیاسی اصولگرا را میخوانید؛
آقای ایمانی! به نظر شما شرایط جنگ اقتصادی، کرونا و تحریمها میتواند دولت آقای رئیسی را وارد یک چالش و دست انداز کند یا ...؟
هر دولتی در کشور روی کار میآمد یا هر دولتی با هر گرایش سیاسی مواجه با چالشهای بسیار جدی بود و این مربوط به دولت آقای رئیسی نیست یعنی هر کس دیگری هم رئیسجمهور میشد همین اتفاق میافتاد به این دلیل که کشور الان به لحاظ اقتصادی در وضعیت کاملا دشواری به سر میبرد و حجم زیاد کسری بودجه دولت که به طور طبیعی منجر به تورم میشود؛ تورم هم یعنی گرانی کالا، گرانتر شدن کالاها و پایین آمدن قدرت خرید و بزرگ شدن طبقات کم درآمد جامعه و از طرف دیگر بیکاری بیشتر.
یعنی سلسله وار همه اینها به یکدیگر در اقتصاد متصل است که سرمنشا بسیاری از این مشکلات کسری شدید بودجه دولت است. هر دولتی که بعد از دولت آقای روحانی سرکار میآمد با این مشکلها مواجه میشد. از طرف دیگر مسئله تحریمهای خارجی است و از طرف دیگر مسئله کرونا که اختصاص به دولت آقایی به نام آقای رئیسی ندارد و هر کس که رئیس جمهور میشد با این چالشهای بسیار بزرگ در عرصه اقتصادی مواجه میشد.
این حرفها به این معنا نیست که اینها راهکار ندارند، راهکار دارند منتهی راهکارهای آن اولا دراز مدت است و در کوتاه مدت تنها برخی از اقدامات را میشود انجام داد که جنبه تسکینی برای اقشار آسیب پذیر جامعه دارد، ولی عمده راهکارهای آن دراز مدت است، صبر و تأمل میخواهد چیزی که مردم ندارند و طبیعی هم است که نداشته باشند بخاطر اینکه چند سال در این وضعیت هستند.
از طرف دیگر برنامه ریزی دقیق اقتصادی میخواهد که لازمه آن تیم اقتصادی آن دولتی است که روی کار میآیند؛ یک تیم بسیار کارشناس، قوی، مسلط و هماهنگ. اگر چنین نباشد چیزی هم که وجود دارد از دست میرود.
در ارتباط با مسئله سیاست خارجی یعنی تحریمهای خارجی چیزی است که اساسا بخش عمدهای از آن در اختیار ما نیست و به طرف غربی برمی گردد و روی آن هم نمیتوان حساب قابل توجه باز کرد، یعنی ممکن است در کوتاه مدت رفع شود، ولی در دراز مدت نمیتوان روی آن محاسبه جدی کرد که آنها را در آینده هم نخواهیم داشت (این تحریمها یا یک نوعی از تحریم ها)؛ بنابراین هر کدام از این ۴ یا ۷ نفر از آقایانی که کاندید شدند باید میدانستند که دولتی را دارند یا وضعیتی را تحویل میگیرند که وضعیت اصلا مناسبی نیست و حتما این را میدانستند که کاندید شدند و البته مردم به یک نفر این را اقبال کردند و آن هم آقای رئیسی است.
پس شما میگویید برخلاف آنچه که برخی مدعی هستند با دولت آقای رئیسی همه چیز گُل و بلبل و خوب میشود در عمل با شرایط فعلی امکانپذیر نیست.
قطعا وجود دارد و نگفتم آقای رئیسی بلکه هر کسی که رئیس جمهور میشد و از هر جناح سیاسی، این را باید میدانست که کشور، نه تنها کشور گُل و بلبل نیست بلکه با چالشهای جدی مواجه است که برخیها اسم آن را ابر چالش میگذارند و این به این معنا نیست که راهکارهایی وجود ندارد، حتما راهکارهایی وجود دارد و این دولتی که روی کار میآید باید ببینیم که چقدر ظرفیت، آمادگی و استعداد این را دارد که بتواند این چالشها را پشت سر بگذارد البته اینها زمان بر است و این نکته مهمی است. مسائل در عرصه سیاست، زمان خیلی کوتاه است.
راهکار شما برای دولت در این شرایط به ویژه در بُعد چینش کابینه چیست؟
آن چیزی را که من به دولت جدید به عنوان یک فردی که به صحنه اقتصاد و سیاست کشور نگاه میکند، توصیه دارم، به نظر من آقای رئیسی اگر این رویه را پیشه بگیرند یک رویه درستی خواهد بود ابتد این است که آقای رئیسی در انتخاب معاون اول خیلی دقت کنند.
معاون اول میتواند بالاخص برای آقای رئیسی فرد حساسی باشد برای اینکه جناب آقای رئیسی سابقه کارهای اجرایی و اقتصاد کلان کشور را کمتر دارند نه اینکه اصلا نداشته باشند، اما کمتر داشتند و برای همین نیاز دارند به اینکه به نوعی این ضعف را جبران کنند. یک بخش عمدهای از جبران این ضعف به معاون اولی برمی گردد که کار اجرایی مستمر و بزرگی در کشور کرده باشد.
مثلا چه چهرههایی را میتوانید بگویید که کار اجرایی قوی کرده باشد؟
چهره مهم نیست و اصلا اهمیتی ندارد. مشخصات مهم است، فردی باشد که کار اجرایی طولانی و مفصل کرده باشد که بتواند کابینه و هیئت وزیران را به خوبی اداره کند و آقای رئیسی به جای اینکه در مسائل اجرایی هیئت وزیران وقت بگذارند، مقداری سطحشان را بالاتر ببرند و مسائل کلان کشور را مدیریت کنند نه صرفا مسائل کاری و اجرایی که در هیئت وزیران وجود دارد. در واقع اداره وزیران و مشکلاتی که مربوط به مسائل اجرایی کشور است عمدتا به دوش معاون اول بگذارند، این یک توصیه از طرف بنده است.
توصیه دوم من در مورد تیم اقتصادی دولت است. تیم اقتصادی دولت احتیاج به دو فاکتور بسیار پر اهمیت دارد؛ نخست؛ نظریه اقتصادی، دوم، هماهنگیهای تیم. منظورم از نظریه اقتصادی این است که تیم اقتصادی دولت میخواهد از کدام نظریه اقتصادی پیروی کند که این بسیار اهمیت دارد. شما اگر به خاطر داشته باشید در دوره ۸ سال مرحوم آقای هاشمی دولت ایشان، اول از یک نظریه تبعیت کرد و بعد که دیدند آثاری برای کشور دارد، خط ریل را عوض کردند و به سراغ نظریه دیگری رفتند.
نظریه اقتصادی دولت رئیسی درباره یارانهها چیست؟
نظریه اقتصادی دولت آقای روحانی کاملا گنگ بود، اینکه آقای رئیسی چه مشی اقتصادی را میخواهند پیشه بگیرند بسیار اهمیت دارد. من چند مورد جزئی از مشی اقتصادی را خدمت شما میگویم، در مورد یارانهها دولت میخواهد چه سیاستی را پیشه بگیرد؟ در مورد طبقات کم درآمد چه رویهای را میخواهد پیشه بگیرد که آنها را حداقل در کوتاه مدت تامین کند؟ درباره مسئله بیمه و مسائل بهداشت بالاخص برای اقشار کم درآمد چه رویهای را میخواهد پیشه بگیرد؟ در ارتباط با مسئله کسری شدید بودجه دولت از چه طریقی میخواهد اینها را تامین کند به گونهای که هم مسئله عدالت رعایت شود و هم کشور در مسیر توسعه قرار بگیرد؟ اینها به نظریههای اقتصادی که تیم دولت میخواهد پیشه بگیرد، برمی گردد.
اگر تیمی باشند که نظریه اقتصادی نداشته باشند، کشور را نمیتوانند از این شرایط خارج کنند. نکته دومی که وجود دارد هماهنگی تیم اقتصادی است.
تیم باید هماهنگ باشد یعنی وزیر اقتصاد، رئیس سازمان برنامه بودجه، معاون اقتصادی رئیس جمهور و رئیس کل بانک مرکزی که اینها تیم اقتصادی دولت هستند، باید کاملا باهم هماهنگ باشند و از یک خط مشی پیروی کنند، خط مشیای که کارشناسان عالی رتبه کشور الان آن را توصیه میکنند یعنی نسخهای را که برای این بیمار میپیچند و آقای رئیسی باید روی اینها حساسیت زیادی داشته باشند. اهمیت وزرای دیگر بستگی به این دارد که این دو فاکتوری که عرض کردم به خوبی اجرا شود.
اگر این دو فاکتور انجام شود میتوانیم بگوییم که وزارت خانههای دیگر با تسهیلات بهتری میتوانند کار کنند. نکته بعدی در مورد کابینه مسئله شایسته سالاری است. باید مقداری عرصه سیاست به معنای سیاست جناحی را از عرصه کار اجرایی جدا کنیم، اداره کشور با مسائل جناحی و سیاسی از نظر من باید بحث کاملا مجزایی شود.
افرادی که مدیران دولتی هستند هیچ الزامی نیست که حتما تعلق خاصی به یک جریان سیاسی و جناح سیاسی داشته باشند فقط کافی است که افراد شایستهای باشند، افراد کارآمد، پرتلاش، مردمی و معتقد به کار کردن در کشور باشند، چون کشور امکانات زیادی دارد و از امکانات آن میتوان استفاده کرد، انگیزه داشته باشند و به اصول کلی نظام جمهوری اسلامی ایران اعتماد داشته باشند.
اینها امر مهمی است یعنی ما باید واقعا مسئله شایسته سالاری را که آقای رئیسی در صحبت هایشان خیلی به آن تاکید میکردند، به طور جدی سرلوحه کارمان قرار دهیم.
مثلا برای وزارت راه و ترابری باید به دنبال فردی بگردیم که واقعا در این زمینه یکی از صاحب نظران است؛ از کجا میتوانیم بفهمیم؟ اینکه اهل فن، خبرگان و صاحب نظران در امر مسائل راه و ترابری و.. اینها اجمالا آن فرد را به عنوان یک فرد توانا بپذیرند نه اینکه به او نگاه کنند و بگویند چه کسی را برای چه وزارتخانهای گذاشته اند! یعنی نخبگان آن رشته، آن صنعت، آن بخش همینطور وزیر آموزش و پرورش، همینطور وزیر ارشاد، همینطور وزیر ورزش و جوانان، همینطور وزیر خارجه و. گزینشها نباید بر اساس مسائل سیاسی و جناحی باشد.
مسئله تخصص، تجربه، توانایی و انگیزه باید باشد اگر این فرد تعلق جناحی داشته باشد، داشته باشد و اگر نداشته باشد، اصلا اهمیتی ندارد. شایسته سالاری بسیار امر مهمی است. در کشور ما شایسته سالاری تا به الان و در طی این ۳۰ الی ۴۰ سال گذشته عمدتا یک شعار بوده و کمتر به واقعیت پیوسته است (نه اصلا بلکه کمتر) و آقای رئیسی باید به طور جدی برای این مسئله تلاش کنند که برای وزارت خانه هایشان، معاونین رئیس جمهور و .. افرادی که بدانند جزء شایستهترین افراد در این حوزه کاری هستند را انتخاب کنند.
مسائل سیاسی اصلا نباید در این زمینه مورد توجه قرار بگیرد جز اینکه طرف به لحاظ گرایشهای سیاسی فردی باشد که نظام جمهوری اسلامی ایران و ساختار نظام جمهوری اسلامی را قبول داشته باشد و همین کفایت میکند و مابقی کار است و کار و کار.
با توجه به مشی آقای رئیسی فکر میکنید تندروها در دولت آینده جایی برای مانور دادن داشته باشند یا خیر؟
من نمیدانم تندروها منظور چه کسانی هستند. ما الان اصلاح طلبانی را داریم که از تندروی دیگر تقریبا خارج نشین میشوند، تندرو در همه جا داریم. میخواهم این را به شما بگویم، دو موضوع وجود دارد که مقداری باعث آرامش خیال ما برای کابینه آقای رئیسی میشود؛ یک موضوع این است که شخص آقای رئیسی به لحاظ فکری و منش شخصی، فرد معتدلی است و اصلا آدم تندرویی نیست، شما اگر سوابق ایشان را نگاه کنید حداقل طی ۳ سال اخیر مواضع رادیکال و تند را از ایشان نمیبینید و ایشان فرد معتدلی است و همین ما را دلگرم میکند برای اینکه در دولت ایشان تندروها خیلی جایی نداشته باشند.
نکته دومی هم که وجود دارد و ما را دلگرم میکند این است که آقای رئیسی قبل از انتخابات و در تبلیغات انتخاباتی تا آنجا که همه اطلاع دارند هیچ وعده و وعیدی برای دولت آینده به هیچ فردی، جریانی، طیفی و جناحی ندادند، مطلقا! بنابراین از این جهت کاملا هوشیارانه عمل کردند.
معمولا کسانی که کاندید ریاست جمهوری میشوند هم در این دوره و هم در دورههای قبل یک وعدههایی را حداقل به جناح سیاسی خودشان میدهند و وقتی روی کار میآمدند خودشان را وام دار آن جناح میدانستند، چون از طریق حمایتهای آن جناح پیروز شدند.
آقای رئیسی واقعا بخاطر اینکه اصولگراها از ایشان حمایت کردند رئیس جمهور نشد، آقای رئیسی خودشان رئیس جمهور شدند و این یک واقعیت است. اینگونه به شما بگویم، فرض بگیریم که اگر یک بخشی از اصولگرایان از آقای رئیسی حمایت نمیکردند آقای رئیسی باز هم رئیس جمهور میشدند بنابراین ایشان به تعبیر سیاسی وامدار هیچ جریان، جناح سیاسی و حتی هیچ فردی هم نیست.
درست است که برخی از کاندیداها لطف کردند و از ایشان حمایت کردند و کنار کشیدند و انصراف دادند، ولی آقای رئیسی وامدار آنها هم نیست، چون هماهنگ نکرده بودند که آنها کنار بکشند تا منصبی به آنها داده شود و از این جهت آقای رئیسی کاملا آزاد هستند. هر فردی، هرکسی، هر جریانی را اگر بخواهند در دولت استفاده کنند چه در کابینه و چه در مدیریت فقط شخص ایشان تصمیم گرفته است و قراری از قبل نگذاشته بودند.
دولت جوان انقلابی که مدنظر رهبری بوده است به نظر شما در این دولت عینیت پیدا میکند یا خیر؟
امیدوار هستیم که این گونه شود. البته رهبری توضیح دادند که منظورشان از جوان، شناسنامه نیست و این حرف به این معنا نبود که کابینهای تعیین شود که متوسط سن اعضای این کابینه ۳۰ سال است. ایشان گفتند که منظور من از جوان بودن این است که از جوانان هم در یک جایی که شایسته هستند و لیاقتش را دارند استفاده شود و صرفا به افراد بالای ۶۰ سال نپردازیم.
البته تاکید هم کردند که از وجود افرادی که مسنتر هستند، ولی دارای تجربیات انباشتهای هستند از آنها در کنار جوانان استفاده شود بنابراین امیدوار هستیم که آقای رئیسی از افرادی که سن و سال کمتری دارند مشروط بر اینکه شایسته باشند یعنی شایستگی یک اصل کلی و قطعی است نه اینکه بگویم، چون ۳۰ سال دارد پس این یک امتیاز است و باید آن فرد ۳۰ یا ۳۵ ساله گذاشته شود، اینطور نیست! امیدوار هستیم که مسئله کابینه جوان انقلابی محقق شود.