فراروـ قسمت سیزدهم سریال زخم کاری به نویسندگی و کارگردانی محمد حسین مهدویان و تهیه کنندگی محمد رضا تخت کشیان جمعه ۵ شهریور ۱۴۰۰ وارد شبکه نمایش خانگی شد.
در خلاصه داستان این قسمت آمده است:
«مالکی پنهانی در حال تدارک امور مربوط به انتقال سند و داراییها به میثم است... با رازی که سمیرا از ارتباطش با حاج عمو در عمارت بر ملا کرده است، خانواده مالکی و ریزآبادی با چالشی تازه روبرو میشوند. میثم و مائده از شنیدن این خبر شوکه شدهاند. این راز سرآغاز ماجراهای دیگری خواهد بود...»
سمیرا با حرفهایش درباره حاج عمو آتش تازهای به پا میکند. آتشی که دامن همه را میگیرد و همه چیز را برهم میریزد. ریزآبادیها از یک سو و مالکیها از سویی دیگر. میثم از خانه بیرون میزند و شبی را در پیست اسب دوانی میگذراند. با قربانی شدن اسبش او کمکم به خودش مسلط میشود؛ اگرچه تلختر و گستاختر از قبل. اما مائده نمیتواند مثل میثم یک شبه با بلای تازهای که بر سرش آمده است، کنار بیاید. او یک بار دیگر اقدام به خودکشی میکند و اینبار به هدفش میرسد. مهناز و منصوره با جسد بیجان مائده روبرو میشوند و مصیبتی که بر سرشان خراب میشود.
مالک از همه سو مورد تهدید قرار میگیرد. سمیرا علنا او را تهدید میکند و سایرین هم نسبت به او بدبین شدهاند. دیگر هیچکس با او همراه نیست. حسابی که روی کیمیا باز کرده بود هم که دیگر پوچ بودنش مشخص میشود.
فشار سمیرا برای انتقال داراییها به میثم موقعیت مالک را پیش حاج مظفر و شرکایش هم به خطر میاندازد. از سویی دیگر ناصر و میرلوحی هم با توپ پر بر میگردند و باز هم از سویی دیگر اتفاقی که برای مائده میافتد، آتش خشم ناصر و منصوره را بیشتر خواهد کرد. آنها پیش از این ماجرا هم تشنه خون مالک بودند و حالا این عطش بیشتر خواهد شد.
مالک در این سیزده قسمت لحظه به لحظه بیپناهتر و تنهاتر میشود. هرچه پیشتر میرویم مخاطب با او همدلی بیشتری پیدا میکند و خودش را جای او میگذارد که در چندین و چند نقطه عطف میتوانست راه پیش رویش را نرود و خود را بیشتر در این منجلابی که هست، غرق نکند. حکایت مالک یک انتحار تدریجی است و سمیرا او را مجاب به این انتحار کرده است. جایی که در مقابل ترس مالک از کشته شدن با صراحت به او میگوید: اگر بمیرد برای بچههایش بوده و چه چیزی بهتر از این است!
زخم کاری بدون افت در روایتش و با عادت دادن مخاطبانش به برخی بازیها و ضعفهایش با خیال راحت و به تاخت پیش میرود. جنجالهای سطحی هم هنوز به کمکش میآیند و آن را سر زبانها میاندازند و برجسته میکنند. موفقیتی از جنس موفقیت همان شخصیتهای داستان.