محمدرضا زنوزی مالک باشگاه تراکتور گفت: شاید یکی، دو اشتباه مانند کنستانت داشتیم که مقصر آن هم من بودم. من احتمال نمیدادم که او نتواند بازی کند، چون بازیکن بزرگی بود و بدون تست پزشکی با او قرارداد بستیم.
طبق اعلام رسانه رسمی باشگاه تراکتور، محمدرضا زنوزی مطلق ظهر امروز (شنبه) در گفتوگو با رادیو ورزش، اظهاراتی داشت که گزیده آن را میخوانید:
*با توجه به اینکه پنجره نقل و انتقالات ما بسته بود، نتوانستیم بازیکن جدید جذب کنیم. دلیل این موضوع هم استوکس بود که جوابگوی ما نبودند تا پولش را بگیرد. ما طی روزهای آتی پول او را یا به حسابش میزنیم یا از طریق فیفا پول او را خواهیم داد تا پنجره باز شود.
*باید عامل مشکلات تراکتور را پیدا کنیم. فرض کنیم من اینجا مقصر هستم، اما چرا بخشهای خصوصی دیگر موفق نشدند؟ آیا آنها میتوانستند موفق باشند؟ هیچ موقع هیچ بخش خصوصی نمیتواند با بخشهای دولتی رقابت کند. بخش خصوصی محکوم به شکست است، چون در تیمهای دولتی پولهای بیحساب و کتاب پرداخت میشود، بدون اینکه آنالیز و بررسی کنند.
*با این شرایط من مانده و ایستادهام. بقیه چرا نتوانستند با بخش دولتی رقابت کنند؟ امیدوار بودیم که اجازه ندهند به این شکل قیمتها رشد کند. در باشگاههای صنعتی حساب و کتابی وجود ندارد و مشخص نیست که این پولها بازگشت و عابدی دارد یا خیر. مگر بخش خصوصی میتواند با این باشگاهها رقابت کند؟
*برخیها معتقدند که کرونا مشکلاتی برای ما به وجود آورده، اما این طور نیست. سازمان بازرسی کل کشور به موضوع قراردادهای بازیکنان ورود کرد، اما آیا اتفاقی افتاد؟
*من با ۴۵۰ هزار دلار بازیکن خارجی آوردم، اما آن موقع دلار چهار هزار تومان بود. بازیکنی مثل استوکس در مقابل بازیکنان ایرانی گران نبود. الان قیمت بازیکن ایرانی سه برابر بازیکن خارجی بالا رفته است. ما پیشبینی نکرده بودیم که قیمت دلار تا این حد رشد میکند و به ۲۶ هزار تومان میرسد. رشد قیمت ارز بود که باعث شد بدهیها به این شکل به نظر بیاید.
*شاید یکی، دو اشتباه مانند کنستانت داشتیم که مقصر آن هم من بودم. من احتمال نمیدادم که او نتواند بازی کند، چون بازیکن بزرگی بود و بدون تست پزشکی با او قرارداد بستیم. بقیه بازیکنان، اما بازیکنان خوبی بودند، اما در مورد بقیه بازیکنان ما فکر میکردیم توجیه اقتصادی داشته باشد. این بازیکنان را با سایر بازیکنان خارجی که در لیگ ایران بازی میکردند، مقایسه کنید که کیفیتشان چقدر با آنها فرق داشتند.
*وقتی اتفاقی میافتد، هم من و هم مدیران عامل باشگاه مقصر هستند. برخی سرمربیان را هواداران فشار آوردند و رفتند، اما با تمامی این تفاسیر، ما تراکتور را از جایگاه دوازدهمی تحویل گرفتیم اما در زمان ما تراکتور تک رقمی بود و قهرمان جام حذفی شد. با این حال، کارنامه خوبی بوده اما من و هواداران از این جایگاه راضی نیستیم. ما باید در جایگاههای بهتری قرار می گرفتیم. ما توانستیم جایگاه خوبی در جدول پیدا کنیم.
*در نیم فصل دوم سال گذشته، با بازیکنان جوان یک امتیاز بیشتر از نیم فصل اول گرفتیم. این فوتبال است، اما این را قبول میکنم که جایگاه تراکتور برای ما قابل قبول نیست.
*بخشی از تغییرات را هواداران فشار آوردند. یک سری مشکلات مدیریتی هم بود که اینها را پای من بنویسید. قبول دارم یک سری کاستیهایی از سوی مربیان بوده است. ما بخش خصوصی هستیم و به خاطر پیشرفتمان اگر مقصر باشیم، آن را گردن میگیریم.
*شما یک مدیرعامل به من معرفی کنید که هم در حوزه ورزش و هم در مسائل اقتصادی و فرهنگی خُبره باشد. ما باید تمامی جوانب را بررسی کنیم. در باشگاههای دولتی، مدیرانی انتخاب میکنند و سپس برای حضور اسپانسر در آنجا از بالا دستور میآید. باید مدیری روی کار باشد که هم در حوزه اقتصاد و هم در حوزه ورزش، شخصاً کارها را پیش ببرد. امکان ندارد چنین شخصی در ایران پیدا شود.
*از یک طرف، باشگاههای دولتی هستند که هزینههای آنچنانی انجام میدهند. آنها برایشان فرقی ندارد که از دولت یا صداوسیما پول بگیرند. برایشان هم مهم نیست که کسب درآمد میکنند یا خیر. صداوسیما که پول نمیدهد و برای باشگاههای دولتی فرقی ندارد. برای بخش خصوصی چنین امکانی وجود ندارد. آیا برای اسپانسری تراکتور هم کسی زنگ میزند که فلان شرکت، قرارداد ۱۵۰ میلیاردی با عنوان اقتصادی ببندد؟