فراروـ قسمت اول سریال میدان سرخ به نویسندگی سارا سلطانی و علی مسعودی نیا، کارگردانی ابراهیم ابراهیمیان و تهیه کنندگی جواد نوروزبیگی جمعه ۲۶ شهریور ۱۴۰۰ وارد شبکه نمایش خانگی شد.
در خلاصه داستان قسمت اول سریال میدان سرخ آمده است:
«شیدا به دنبال درمان دخترش قصد سفر به خارج از کشور را دارد؛ اما به واسطه پنهان کاری و دروغهای شوهرش با اتفاقی هولناک روبرو میشود که زندگی او را برای همیشه تغییر میدهد...»
ابراهیم ابراهیمیان کارگردان فیلمهای سینمایی پیلوت و آدت نمیکنیم در اولین تجربه سریال سازیاش برای شبکه نمایش خانگی به سراغ یک داستان اکشن و جنایی دشوار رفته است و جواد نوروزبیگی به عنوان تهیه کننده در کنار او هم اولین تجربهاش را در این شبکه پشت سر میگذارد. میدان سرخ که سریال پر ستارهای است، جایگزین سریال موفق و پر طرفداری به نام زخم کاری شده است که این کار را برای جلب رضایت مخاطبانش دشوارتر هم میکند.
در این سریال حمید فرخ نژاد، مهتاب کرامتی، علی مصفا، کاظم سیاحی، بهرام افشاری، رضا یزدانی، مسعود کرامتی، سعید داخ، مهدی حسینی نیا، امید روحانی، سوگل قلاتیان، ستاره اسکندری، لیندا کیانی و... به ایفای نقش میپردازند. از دیگر عوامل تولید سریال نیز میتوان به احسان رفیعی جم فیلمبردار و ژینوس پدرام به عنوان تدوینگر نام برد. همچنین تیتراژ پایانی سریال نیز با صدای فرزاد فرزین و ترانهای از روزبه بمانی منتشر خواهد شد که در حضور رضا یزدانی به عنوان بازیگر سریال از نکات جالب توجه است.
اما در قسمت ابتدایی با شخصیتهای اصلی سریال آشنا میشویم. شخصیتهایی که هریک مشغول به کارها و پروژههای خودشان هستند و به صورت اتفاقی بر سر یک اتفاق به هم مرتبط میشوند. پاپ (حمید فرخ نژاد) عبد (سعید داخ) و تورج (علی مصفا) سه دوست و شریک هستند که در مسیر پیدا کردن کسی که به آنها خیانت کرده است و پولی دزدیده است، به خانه منصور (مهدی حسینی نیا) میرسند. منصور و شیدا (مهتاب کرامتی) زن و شوهر هستند و دختری به نام شادی دارند که دچار یک بیماری است.
شیدا تمام فکر و ذکرش درمان شادی است، درحالی که منصور نقشه فرار با چمدانهایی پر از شمش طلا و یک الماس گرانبها را میکشد. منصور با عدهای کار میکند که خودش رئیسش را ارباب صدا میکند و همه خانه را تحت نظر دارد. پاپ و دوستانش زمانی به خانه منصور میرسند که او در حال فرار است و دوربینها را قطع کرده است. او در جریان درگیری و تعقیب کشته میشود و پاپ، عبد و تورج با چمدانهایی پر از شمش طلا تنها میمانند و به دنبال رسیدن به پولشان به پولهایی بسیار بیشتر میرسند.
حال آنها از یک سو و شیدا از سویی دیگر پا در ماجرای پیچیدهای میگذارند که این تازه ابتدای راهش است. میدان سرخ در قسمت اول شروع بدی را تجربه میکند. داستانی که میتواند شروعی هیجان انگیز و پر اضطراب داشته باشد، تعمدا از جدیت خارج میشود و از چشم میافتد. ماجرای حسابهای مالی تروریستها و سر شاخ شدن پاپ با تبه کاران دم کلف آن قدر سهل انگارانه مطرح میشود که گویی این شوخی میان پاپ و گارو است. در این میان سکانسهای برخورد شیدا با قتل شوهرش هم مخاطب را به نقطه جوش میرساند.
شیدا شوک و غمگین شدن برای شوهرش را ظرف چند ساعت به پایان میرساند و با حضور دختر خردسالش در خانه جنازه منصور ساعتها کف استخر میماند تا شبانه در باغ دفن شود. سرعت عمل شیدا و آمادگیاش برای این که خودش را کنترل کند، عجیب و مثال زدنی است و وای به وقتی که در چند قسمت آینده متوجه میشویم این بخشی از شخصیت پردازی شیدا نبوده است.