فرارو- گلن گرینوالد مفسر سیاسی، بلاگر و ستون نویس، مجله «فارین پالسی» او را در زمره یکی از صد متفکر برجسته سال ۲۰۱۳ قرار داد. گرینوالد اطلاعات ارائه شده از جانب «ادوارد اسنودن» درباره جاسوسی غیرقانونی آژانس امنیت ملی آمریکا را در «گاردین» منتشر کرد. در سال ۲۰۱۴ رشته کارهای گرینوالد در خصوص افشاگریهای ادوارد اسنودن در خصوص شنود آژانس امنیت ملی آمریکا برنده جایزه پولیتزر برای خدمات عمومی شد.
«جو اسکاربورو» و «کلر مک کاسکیل» از شبکه خبری «ان بیسی» در جریان گزارش خبری ادعایی درباره پرونده رسیدگی به اتهام «جولیان آسانژ» در تاریخ ۱۰ دسامبر ۲۰۲۱ یکی پس از دیگری دروغ گفتند.
جنگ علیه اطلاعات نادرست اکنون به یکی از اصلیترین اولویتهای تشکیلات سیاسی و رسانهای تبدیل شده و برای توجیه تحمیل رژیم سانسور آنلاین مورد استفاده قرار میگیرد. در سراسر جهان قوانین تازهای با هدف به اصطلاح توانمندسازی دولت وضع میشوند.
با سوء استفاده از این قوانین، تعداد اندکی از میلیاردرها همصدا با آژانسهای دولتی – امنیتی غربی در ظاهر بیطرف مانند اندیشکده «شورای آتلانتیک» کار میکنند تا حد و مرزهای فکری مجاز را تعیین کنند و تعیین کننده چارچوب درست و نادرست باشند. رسانههای «شرکتی» در تلاش هستند با نشان دادن خود به عنوان سنگری در برابر موج فزاینده اطلاعات نادرست وجهه در هم شکستهشان را بازسازی کنند.
با این وجود، این بهانه آنان برای اعمال قدرت و کنترل بر گفتار و اندیشه برای از بین بردن مخالفت و بیاعتبار کردن رقبا به جای تلاش شرافتمندانه برای کشف و بیان حقیقت است. بدیهی است که هیچ نهاد انسانیای به دلیل قدرت ذاتا ظالمانهای که برای مصادره مسائل به نفع خود دارد قابل اعتماد نیست. این رسانهها درست و نادرست را با چنان اقتداری مطرح ساختهاند که دیدگاههایی که «کاذب» اعلام کردهاند را ممنوع و حتی شایسته مجازات معرفی میکنند.
محور اندیشه عصر روشنگری این بود که حقیقت و دروغ به بهترین شکل ممکن توسط انسانهایی کشف میشوند که در حال جستجوی آزادانه و توسل به خرد باشند نه آن که اسیر احکام عجیب و غریب اقتدارگرایانه باشند و به شهروندان دیکته کنند که مجاز هستند به چیزی باور داشته باشند.
معتقدم در قلب هر سانسوری غرور نهفته است. این باور که آنان چنان تکامل یافته روشنفکر و برتر هستند که از تمایل ابدی انسان به ارتکاب خطا فراتر رفتهاند باعث اعمال سانسور میشود. این موضوع آنان را قادر میسازد تا حقیقت جهانی را که از دیدشان اعتبار آن غیر قابل تعرض است را به نفع خود کسب کرده و هیچ کس نباید اجازه داشته باشد آن را مورد تردید قرار دهد چه برسد به مخالفت با آن.
کاملا درست است که گفتمان سیاسی امریکا در کارزار عمدی اطلاعات نادرست و جعلی و دروغ غرق شده است. هم چنین، درست است که این اپیدمی اطلاعات نادرست یک تهدید جدی است یک طاعون سمی برای دموکراسی و جامعه ما. در این زمینه حق با رسانه هاست. جایی که آنان بسیار اشتباه کردهاند شناسایی مضرترین منابع این اطلاعات است. این اطلاعات نادرست از طرفداران ترامپ در فیس بوک یا نوجوانان شرور نشئت نمیگیرد.
بدیهی است که شهروندان عادی به اندازه هر فرد دیگری قادر به باور و انتشار ادعاهای نادرست هستند. با این وجود، کارزار مخرب تر، سازمان یافتهتر و هماهنگ شدهتر اطلاعات نادرست از سوی خود رسانههای شرکتی بزرگ و شرکای امنیتی آنان است به ویژه آن دست از رسانههای شرکتی که صریحا ادعا میکنند به قدری عمیق نگران اطلاعات نادرست هستند که میخواهند رسانههای به زعم خود نادرست را سانسور کنند.
در پنج سال گذشته، این رسانهها با طرح توطئههای جنونآمیز ساخته شده توسط سیا از تسلط کرملین بر امریکا میگویند و مدعی هستند که عوامل روسیه زیر تخت هر سیاستمداری پنهان شده اند. این رسانهها با قدرتی که دارند دروغ را تحت عنوان افسانهها منتشر میکنند و انتخاب بدترین دروغهای گفته شده از سوی آنان کار دشواری است.
مسلما مضرترین کارزار اطلاعات نادرست سازماندهی شده مربوط به اطلاعات نادرست منتشر شده توسط شبکه خبری «ان بیسی» است. ما چندین ماه گذشته را صرف کار بر روی مستند کوتاهی کردیم که نشان میدهد چگونه بیشترین دروغهای هماهنگ شده از سوی دولت امنیتی امریکا توسط تعداد کمی از کارشناسان منتشر شده است.
این هفته بخش دو دقیقهای خاص که «ان بیسی» پخش کرد را تولید کردیم تا نشان دهیم پردرآمدترین شخصیتهای آن شبکه تا چه حد به شکلی تهاجمی به مردم دروغ میگویند. رسانههای شرکتی لیبرال از «نیویورک تایمز» گرفته تا «ان بیسی»، نشریه «آتلانتیک» و شبکه خبری «سی ان ان» در طول پنج سال گذشته گفتهاند هر آن چه ترامپ و حامیاناش گفتهاند دروغ بوده و هر آن چه مخالف جزمهای لیبرال باشد دروغ قلمداد میشود.
در تاریخ ۱۰ دسامبر «جو اسکاربرو» نماینده سابق کنگره حزب جمهوری خواه از فلوریدا و «کلر مک کاسکیل» سناتور سابق دموکرات دو دورهای از میسوری قصد داشتند پیامدهای حکم هفته گذشته دادگاه بریتانیا مبنی بر تایید درخواست وزارت دادگستری بایدن برای استرداد «جولیان آسانژ» به امریکا به منظور محاکمه به اتهام جاسوسی در ارتباط با مطالب منتشر شده سال ۲۰۲۰ توسط «ویکی لیکس» را توضیح دهند. در عرض دو دقیقه آنان چهار دروغ آشکار را در مورد پرونده آسانژ گفتند.
این دروغها نه تنها گمراه کننده بلکه زیان بار هستند، زیرا نه صرفا برای گمراه کردن افکار عمومی بلکه یکی از شدیدترین حملات به آزادی مطبوعات در سالیان اخیر هستند. دروغهایی درباره زندانی شدن یک روزنامه نگار که تنها به جرم گزارش درست و دقیق بازداشت شده است. این در حالی است که افشاگری درباره جرائم رخ داده توسط مراکز قدرت چیزی است که باید به جای محکوم کردن افشاگر را تشویق کرد.
آنان دروغ میگویند به گونه که پیش فرض ایدئولوژیک بینندگان «ان بیسی» در نفرت از آسانژ را تقویت کنند آن هم به دلیل نقشی که یک گزارش او در آسیب رساندن به حزب دموکرات در جریان انتخابات ۲۰۱۶ میلادی ایفا کرد.