این روزها ایجاد تَرَک در کوهستان جاده هراز در محدوده روستای آباسک خبرساز شده است زیرا بهدلیل سقوط بخشی از کوه احتمال بروز فاجعه انسانی در این جاده وجود دارد. اما سوال اینجاست که آیا این ترک را میتوان به عنوان یک مخاطره جدی درنظر گرفت؟
گفت و گوی همشهری آنلاین را با فرهاد انصاری، معاون دفتر بررسی مخاطرات زمینشناسی، زیستمحیطی و مهندسی سازمان زمینشناسی کشور میخوانید.
تا چه حد میتوان ترکی که در کوهستان جاده هراز ایجاد شده است را مربوط به زلزله سالهای دور دانست؟
وجود این ترکها اصلا موضوع تازهای نیست و همیشه این ترکها وجود داشتهاند. جاده هراز کوهستانی است و در منطقه مرتفعی واقع شده است. این منطقه در یک زون فعال زمینساختی با خطر بالا قرار دارد. یعنی همیشه حرکتهای زمین ساختی در این منطقه سبب ایجاد گسل و چین شده است.
این گسلها همچنان فعال هستند؟
بله. این گسلها سنگها را خرد میکنند و مستعد حرکت و ناپایداری هستند. از طرفی چون این کوهستان مرتفع و با شیب تند است بارشها نیز نقش زیادی در ایجاد این ترکها و ریزش سنگ دارند. اوایل دهه ۷۰ در منطقه آب اسک جاده به دلیل ریزش مسدود شد. هماکنون نیز در این منطقه حوضچهای وجود دارد که به سبزآب معروف است و از بقایای ریزش دامنه تشکیل شده و اکنون محلی برای پرورش ماهی است.
اگر از اساس این منطقه مستعد ریزش بوده، چرا پس در آن جاده کشیده شده است؟
موضوع زمین لرزه مربوط به امروز و دیروز نیست، بلکه از گذشته خیلی دور وجود داشته است. سنگها همیشه مستعد لغزش هستند. کشیدن جاده هم از ملزومات است و چارهای نیست. اما باید این ناپایداریها را همیشه رصد کرد. ما باید بدانیم که جادههایی مثل هراز یا چالوس همیشه دستخوش ریزش سنگها هستند و باید پایش شوند. وقتی چنین کوهستانی داریم که کف آن هم رودخانه قرار دارد باید این خطرات را پیشبینی کنیم. این ترکها در سنگهای تراورتن ایجاد میشوند که طبیعی است و از حدود ۲۰ سال قبل نیز این شکافها و ترکها وجود داشتند. چشمههایی که حاوی املاح معدنی هستند سبب جابه جایی این سنگها میشوند، چون محکم نیستند. در نتیجه روی شیب میلغزند و خطر ایجاد میکنند.
تردد خودروها چطور، در ریزش سنگها تاثیرگذار است؟ یا فصلها؟
بله. ارتعاش خودروها خود عاملی در جابه جایی سنگهاست. از طرفی ما در فصلهای پربارش بیشتر با این مخاطرات رو به رو هستیم.
راه چاره چیست؟
حجم لغزشها بالاست و جزء مواردی نیست که ما بتوانیم این منطقه را به پایداری کامل برسانیم، اما میتوانیم آن را کنترل کنیم. مهمترین کاری که میتوان کرد جلوگیری از ورود آب به ترکهاست و این کار با زهکشی سطحی و با هزینه بیشتر زهکشی عمیق قابل کنترل است. این تودهها باید خشک بمانند. با سنگی که خرد میشود مگر چه کار میتوان کرد، اما آب را میشود کنترل کرد. باید کانالهایی تعبیه شود تا خطر را کاهش دهد.
پس نمیتوان دنبال علاج قطعی بود؟
علاج قطعی وجود ندارد، مگر مسیرجاده هراز عوض شود یا تونلهایی تعبیه شود که هزینه بالا میطلبد. با عواملی که ذاتا وجود دارند شاید نتوان کاری کرد، اما کنترل آب شدنیتر است. الان که زمینلرزهای وجود ندارد، اما تصور کنید مانند سال ۸۲ که در جاده چالوس اتفاق افتاد در این جاده نیز رخ دهد. حتما تلفات جبران ناپذیری خواهیم داشت. آب باید مهار شود و تا جای ممکن شیب این کوهستان با ایجاد معادن دستکاری نشود. البته در این زمینه کارشناسان دیگر هم باید نظر بدهند. از طرفی کنترل فرسایش رودخانه هم اهمیت دارد. بهطور کل مرمت مهم است و برای حفظ جان مردم مانیتورینگ و رفتارشناسی این منطقه باید در صدر کارها قرار گیرد تا اگر اتفاقی در حال رخ دادن باشد از پیش بتوانیم جلوی تردد مردم را در این جاده بگیریم.