پاندمی کرونا بزرگترین اختلال را در نیروی کار جهانی ایجاد کرد. همچنین وضعیت نابرابری در دنیا بدتر شد. در سه ماه دوم سال ۲۰۲۱ بیکاری جهانی معادل ۱۲۷ میلیون شغل تمام وقت بود. تعداد افرادی که شغل هم دارند، اما همچنان در فقر زندگی میکنند افزایش یافته است. در حالی که در برخی کشورها، تعداد مشاغل در حال بازگشت به سطوح قبل از پاندمی است، اما بیشتر کشورهای دنیا هنوز با بحران بیکاری یا اشتغال ناقص دست و پنجه نرم میکنند.
به گزارش دنیای اقتصاد، از طرف دیگر، امواج گرما، آتشسوزی، خشکسالی، سیل و توفان در سال ۲۰۲۱، آثار تغییرات اقلیمی را برای ما ملموستر کرد. «هیات بین دولتی تغییرات اقلیمی» سازمان ملل (IPCC) در گزارشی جدید، درباره شوکهای شدیدتر در آینده، هشدار داده است.
خوشبختانه، حل موضوع بیکاری و تغییرات اقلیمی به صورت همزمان امکان پذیر است. اگر شما یک سیاستگذار بودید و یک میلیون دلار برای سرمایه گذاری در توسعه و تقویت سیستم انرژی خود داشتید، آیا انرژی پاک را انتخاب میکردید یا سوختهای فسیلی را؟ با در نظر گرفتن آثار تغییرات اقلیمی، سرمایه گذاری در انرژی پاک یک تصمیم بدیهی است. اما اگر هدف شما، صرفا ایجاد هر چه بیشتر شغل باشد چه؟ خوشبختانه پاسخ همان است.
طبق تحلیل جدیدی که از تحقیقات «موسسه منابع جهانی» (WRI) منتشر شده، با در نظر گرفتن هزینهها، انرژی پاک و دیگر سرمایه گذاریهای سبز، نسبت به سرمایه گذاریهای غیرپایدار، بهطور کلی مشاغل بیشتری ایجاد میکنند. در مقایسه با گزینههای سنتی، دیگر سرمایه گذاریهای سبز مثل انرژی بادی، ارتقای شبکه برق، زیرساختهای پیاده روی و دوچرخه سواری و زیرساختهای شارژ خودروهای برقی هم به شکلی قوی اشتغال ایجاد میکنند.
فعالیتهایی مثل نصب پنلهای خورشیدی، احیای اکوسیستم آسیب دیده یا بازسازی ساختمانی که انرژی را بهینهتر مصرف کند، نیاز به نیروی کار دارند و برون سپاری آنها سخت است. این یعنی میتوان کلی مشاغل محلی ایجاد کرد. از طرف دیگر، صنعت سوخت فسیلی تا حد زیادی اتوماتیک سازی شده و سرمایه بر است. پروژههای شهری مثل زیرساختهای پیاده روی و دوچرخه سواری، در مقایسه با ساخت جاده که بیشتر سرمایه تخصص داده شده را صرف موادی مثل آسفالت و سنگ میکنند، به برنامه ریزان شهری، مهندسها و کارگران عمرانی بیشتری نیاز دارند.
اشتغالزایی مهم است، اما فقط بخشی از داستان است. باید اطمینان پیدا کنیم که مشاغل کیفیت بالایی هم دارند. چالشهایی که باید بر آنها غلبه کرد زیادند، اما با سیاستهای درست، این امکان وجود دارد که دستمزدها، مزایا، جامعیت و امنیت شغلی در بخشهای سبز افزایش یابند.
در کشورهای کمدرآمد یا با درآمد متوسط، مشاغل رسمی در بخشهای سبز، دستمزدهای خوبی دارند. اما این مشاغل اغلب بخشی از اقتصاد غیررسمی هستند و بنابراین با دستمزدهای پایین، دسترسی محدود به امنیت شغلی و تامین اجتماعی ضعیف مواجه هستند. به عنوان مثال، در بخش انرژیهای تجدیدپذیر هند و نیجریه، ۶۰ تا ۷۰ درصد مشاغل غیررسمی هستند. البته این مشکل فقط منحصر به انرژی پاک نیست. برای مشاغل سبز و کلیه مشاغل مشابه، دولتها باید نیروی کار را رسمی سازی کنند و پیشرفت شغلی را با آموزش، ظرفیت سازی و تایید مهارتها ارتقا دهند. در کشورهایی که درآمد بالا دارند، مشاغل سبز میتوانند برای قشر متوسط مفید باشند، از جمله کارگرانی که تحصیلات دانشگاهی ندارند. در آمریکا، کارگران انرژی پاک، ۲۵ درصد بیشتر از متوسط کارگران درآمد دارند. البته میزان دستمزدها در انرژی پاک، هنوز کمتر از مشاغل سوختهای فسیلی است، چون دههها است که اتحادیهها در این زمینه تلاش و چانهزنی کرده اند. مشاغل سبز جدید، فعلا چنین مزیتها و حق و حقوقی ندارند و کارگران آنها از قدرت کمتری برای دفاع از تغییر برخوردارند.
کشورها میتوانند برخی مدلها را دنبال کنند تا کیفیت مشاغل سبز را ارتقا دهند. مثلا در سال ۲۰۱۸ اسپانیا موافقت کرد معادل زغال سنگ خود را تعطیل کند و ۲۸۰ میلیون دلار در مناطقی که تحت تاثیر این معدن کاویها بودند سرمایه گذاری کند؛ از جمله آموزش برای صنایع سبز، بازنشستگی زودهنگام کارگران معادن و ایجاد اشتغال در احیای محیط زیست. در ایالت ایلینوی آمریکا، نمایندههای کنگره با جدیت تصویب طرحی را دنبال کردند که انتشار کربن را به صفر برساند. این قانون استانداردهای قوی نیروی کار و مفاد عادلانه زیست محیطی را دربرمیگیرد.
اطمینان از اینکه مشاغل سبز برای همه افراد در دسترس است، ضروری است؛ به ویژه برای گروهها و جوامعی که همواره از فرصتهای اشتغال محروم بوده اند. سبز شدن میتواند برای اشتغال زنان هم یک مزیت باشد. حدود ۳۲ درصد مشاغل انرژی پاک در کل جهان، در اختیاز زنان است که این سهم در بخش نفت و گاز، ۲۲ درصد است. البته که این رقم همچنان بسیار پایین است.
صنایع تولیدی و عمرانی که از سرمایه گذاریهای انرژی و حمل ونقل بهره میبرند، از قدیم بیشتر در اختیار مردان بوده اند. موانع بر سر راه مشارکت زنان، میتواند از طریق آموزش برای افزایش آگاهی و توسعه شبکههای حمایتی، برداشته شود. در این زمینه نمونههای بسیار خوب هم وجود دارند. مثلا برنامه «کار برای تامین آب» آفریقای جنوبی، به هدف ایجاد نیروی کاری شروع شده که ۶۰ درصد آن را زنان، ۲۰ درصد را جوانان و ۵ درصد را افرادی با ناتوانیهای جسمی تشکیل میدهند.
در نهایت، مشاغل سبز بهطور کلی ایمنتر از مشاغلی هستند که در سوختهای فسیلی و دیگر صنایع غیرپایدار وجود دارند. زغال سنگ در مقایسه با انرژیهای خورشیدی یا بادی، ۵۰۰ برابر بیشتر منجر به مرگ میشود و کشاورزانی که از تکنیکهای پایدار استفاده میکنند، کمتر در معرض آفت کشها و دیگر مواد شیمیایی هستند.
ظاهرا بیشتر دولتها هنوز این پیام را دریافت نکرده اند. کشورها در واکنش به کووید، پولهایی را به سمت زیرساختهای سبز سرازیر کردند، اما بیشتر از آن را برای زیرساختهای غیرپایدار و آلوده کننده صرف کردند. این یعنی آنها یک فرصت ناب اشتغالزایی را برای شهروندانی که بیش از همیشه به آن نیاز دارند نادیده میگیرند.