فرارو- همزمان با اوج گیری "جنگ اوکراین"، این بحران بین المللی تاثیرات قابل توجهی را بر دیگر حوزهها نظیر اقتصاد و سیاست بین الملل، از خود برجا گذاشته است. در این راستا، شمار قابل توجهی از ناظران وتحلیلگران عرصه سیاست خارجی و روابط بین الملل بر این باورند که غرب و شرق جهان بار دیگر وارد دورهای از درگیری و تنش نظیر آنچه در دوران جنگ سرد شاهد آن بودیم، خواهند شد. در این راستا، یکی از موضوعاتی که به صورت ویژه تحت تاثیر جنگ اوکراین قرار گرفته، مساله مذاکرات اتمی وین و تلاشها جهت احیای توافق برجام است.
در این چهارچوب، روسها به عنوان یکی از طرفهای برجام، اندکی پس از آغاز جنگ اوکراین (و تحمیل تحریمهای جدید غرب علیه خود)، درخواست جدیدی را مطرح کردند و خواستار دریافت تضمین کتبی از آمریکا مبنی بر این مساله شدند که در صورت احیای برجام، همکاریهای آنها با ایران در حوزههای اقتصادی و فنیِ هسته ای، مشمول تحریمهای غرب نخواهد شد. درخواستی که در همان ابتدای مطرح شدنش، از سوی برخی به مثابه وارد شدن معادله برجام به سِیلی از کشمکشهای دیپلماتیک میان روسیه و غرب و به نوعی تداوم دامنه بحران اوکراین به معادله مذاکرات اتمی وین تفسیر شد. تفسیری که البته "حسین امیرعبداللهیان" در جریان سفر اخیر خود به مسکو آن را رد کرد و تاکید نمود که طرف روسی به هیچ عنوان در مسیر انعقاد یک توافق خوب قرار نمیگیرد (و مانع از آن نخواهند شد). در این راستا، فرارو در گفتگو با "امیر علی ابوالفتح"، کارشناس سیاست خارجی و روابط بین الملل، به واکاوی تاثیرات جنگ اوکراین بر مذاکرات اتمی وین و شانس دستیابی به یک توافق در روزهای آتی و همچنین سرنوشت روابط ایران و آمریکا (و به طور کلی روابط ایران با غرب) در پرتو جنگ مذکور و معادله برجام پرداخته است. مشروح گفتگو با امیرعلی ابوالفتح را در ادامه مطالعه فرمایید.
*همانطور که میدانید مدتی است که جهان با بحران جنگ اوکراین رو به رو شده است. این بحران در نوع خود آثار و تبعات جانبیِ قابل توجهی را بر حوزههای مختلف تجارت و اقتصاد بین المللی و همچنین دیپلماسی داشته است. کما اینکه حتی برخی از اوج گیری مجدد فضای جهان دو قطبی در پرتو جنگ اوکراین سخن میگویند. ارزیابی و تفسیر شما از اثرگذاری این جنگ، بر معادله مذاکرات وین و روند احیای برجام چیست؟
به نظر من پاسخ به سوال شما بویژه در شرایط کنونی، وضعیتی شفافتر را به خود گرفته است. در همان ابتدای حمله نظامی روسیه به اوکراین یک سوال مطرح شد و آن این بود که جنگ اوکراین چه تاثیری را بر معادله مذاکرات وین برجا خواهد گذاشت. در این راستا شاهد بودیم که اندکی بعد، دولت روسیه (توسط وزیر خارجه خود) اعلام کرد که در قالب توافق هستهای جدیدِ ایران، خواهان دریافت تضمین از غرب است و به این دلیل که "سرگی لاوروف" وزیر خارجه روسیه در ابتدای کار، به صورت شفاف موضع کشور خود را در این رابطه بیان نکرده بود، این شائبه ایجاد شد که روسها میخواهند کلِ برجام و روند مذکرات وین را گرو بردارند تا مشکلات خود بر سرِ تحریمهای ناشی از جنگ اوکراین را حل کنند.
با این حال، با گذشت زمان که شفاف سازیهایی انجام شد معلوم گشت که روسها فقط نگرانِ همکاریهای برجامی خود با ایران هستند (در چهارچوب برجام، روسیه نیز از برخی تکالیف برخوردار است. مثلا ایران اورانیوم مازادِ خود را به روسیه ارسال میکند و در ازای آن روسها به ایران اورانیوم طبیعی یا کیک زرد میدهند که البته قبل از خروج آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸، این کار به صورت طبیعی انجام میشد). الان مشخص شده که روسیه به طور خاص نگران همین بخشی است که به آن اشاره شد.
در واقع آنها بر آن بوده اند که همکاریهای فنی و صنعتیشان با ایران مشمول تحریم نشود. در مقابل، آمریکاییها هم اعلام کرده اند که این موضوع مشمول تحریم هایشان نخواهد شد و اساسا این نگرانی رفع شده است. از این رو، از اثرپذیریِ معادله مذاکرات وین از جنگ اوکراین تا حدود زیادی کاسته شده است (حداقل تا زمانی که مصاحبه فعلی در حال انجام است). در این راستا، اگر اختلافات میان ایران و آمریکا حل شوند، روسها مانع از دستیابی به یک توافق نخواهند بود. با این حال، این خطر هم وجود دارد که اگر سطح تنشها میان آمریکا و روسیه بویژه در شرایط کنونی با محوریت جنگ اوکراین بالا بگیرد، دامنه این تنشها به مذاکرات وین و معادله برجام نیز کشیده شود و عملا پیچیدگیهای قابل توجهِ جدیدی به این معادله تحمیل شود. با این حال، در شرایط فعلی این نگرانی تا حدودی برطرف شده و روسها نیز منتظرند تا رویکرد آمریکاییها در قالب مذاکرات وین را ببینند. اگر رویکرد آنها (آمریکایی ها) سازنده باشد و تا حدی درخواستهای طرف ایرانی را نیز در چهارچوب یک توافق جدید لحاظ کنند، روسها مانع از شکل گیری یک توافق در وین نخواهند شد.
*پس در واقع شما شانس دستیابی به یک توافق اتمی و به ثمر رسیدن تلاشها در قالب مذاکرات وین را بیشتر از احتمال شکست تلاشها در این رابطه میدانید؟
ببینید اگر ۹۹.۹ درصد احتمال دستیابی به یک توافق وجود داشته باشد، آن یک دهم درصد اگر محقق نشود، احتمالا توافقی در کار نخواهد بود یا رسیدن به توافق، زمانبَر خواهد شد. اکنون که ما صحبت میکنیم به نسبتِ مثلا ۱۰ روز قبل، امکان دستیابی به یک توافق بیشتر است با این حال این بدان معنا نیست که حصول توافق قطعی است. در این رابطه یک جمله مشهور نیز وجود دارد که میگوید: "توافقی به دست نخواهد آمد مگر اینکه در مورد همه چیز توافق شود. "
در شرایط کنونی حتی اگر به اندازه یک نصف پاراگراف هم در متن توافق جدید مشکل جود داشته باشد، این مساله بدون تردید مانع از حصول توافق خواهد شد. در این راستا، حسین امیرعبداللهیان میگوید که از چهار موضوع محلی اختلاف، دو موضوع حل شده است. البته وی اشارهای به موضوعات مورد نظر هم نکرده است. در این رابطه مثلا گفته میشود که رایزنیها جهت خارج کرده نام سپاه پاسداران از لیست سازمانهای تروریستی آمریکا و تحریمهای این کشور در حال بررسی است. به طور کلی امکان دارد مسائل باقی مانده نیز در دو سه روز آینده حل و فصل شوند و یا فرایند حل شدن آنها تا دو سه ماه هم به طول انجامد. بدون تردید پروسه مذاکرت آتی، بسیار دقیق، جزئی و البته زمانبَر است.
*با توجه به آنچه گفته شد و به طور خاص سیر تحولات در قالب معادله برجام و بویژه تحولات جانبیِ متاثر از جنگ اوکراین، آیا شما کفه ترازو در بحث روابط ایران و آمریکا را در آینده، بیش از همه توام با تنش زایی میبینید یا تنش زدایی؟
پاسخ من به سوال شما این است که اساسا ما هر چه از توافق برجام دورتر شویم، تنش در روابط تهران-واشینگتن نیز تشدید خواهد شد. یکی از پایههای اصلی اختلافات میان ایران و آمریکا، همین مساله اتمی است که البته در کنار بحث هسته ای، مسائل دیگری نیز از سوی آمریکاییها مطرح میشوند (نظیر حقوق بشر، توان موشکی و یا حضور منطقهای ایران). با یان حال، اگر مساله اتمی میان ایران و آمریکا حل شود میتوان گفت گه دو طرف در حال حرکت به سمت مدیریت تنشها و نَه افزایش آنها حرکت میکنند.
در این راستا به نظر من اکنون باید منتظر بمانیم و ببینیم تکلیف برجام چه خواهد شد. اگر توافقی حاصل شود و ایران و آمریکا بار دیگر تعهدات خود را از سر بگیرند، قاعدتا فضای کلی مناسبات تهران و واشینگتن نیز به سمت آرامش پیش خواهد رفت و حتی این مساله میتواند روابط ایران با برخی بازیگران منطقهای نظیر عربستان سعودی را نیز به سمت تنش زدایی و آرامش بیشتر سوق دهد.
در عین حال اگر روابط ایران با بازیگران دیگر منطقهای نظیر کشورهای عربی نیز بهبود یابد، به نسبت، فعالیتهای لابی گرانه آنها در آمریکا علیه ایران نیز تا حد قابل توجهی کاهش خواهد یافت و به طور کلی این مساله منجر به بهتر شدن و آرامتر شدن فضا خواهد شد. با این حال، در نقطه مقابل اگر برجام وضعیت بهتری پیدا نکند، به احتمال زیاد ما شاهد تشدید تنشها میان ایران و آمریکا و به تبع آن، تسری این تنشها و بحرانها به حوزههای مختلف دیگر خواهیم بود.
*عدهای از ناظران و تحلیلگران بر این باورند که ایران در بحبوحه جنگ اوکراین باید استفاده حداکثری از فرصتهای ایجاد شده ناشی از تحریمهای غرب علیه روسیه را در دستور کار قرار دهد و منافع خود بویژه از حیث جایگزینی حضور روسها در بازارهای انرژی را با جدیت تمام دنبال کند. این در حالی است که منتقدان این مساله بر این باورند که اساسا این رویکرد ضامن منافع کوتاه مدت ایران خواهد بود و با توجه به عمیق بودن ریشههای اختلافات ایران و آمریکا، بهتر است که ایران همچنان در چهارچوب اتحاد راهبردی خود با چین و روسیه بماند و چشم اندازههای منافع بلند مدتش را مد نظر قرار دهد. ارزیابی شما از این دیدگاهها چیست؟
طبیعی است که هر کشوری منافع خاص خود را داشته باشد و آنها را دنبال کند. در تمامی دورهها همین معادله برقرار بوده است. البته که در مدت اخیر نیز چه نهادهای رسمی نظیر مواضع رهبر معظم انقلاب اسلامی و یا وزیر خارجه که خواستار پایان جنگ اوکراین و حل و فصل دیپلماتیک مساله (جنگ اوکراین) شده اند هم لزوما همراه با رویهها و خواستهای روسیه نبوده است. در این میان، مواضع این افراد به مثابه مواضع رسمی کشور تفسیر میشوند و چندان در این میان مباحث رسانهای و یا نظرات برخی افراد دیگر به مثابه موضع رسمی کشور مطرح نیست.
از این رو ما در مورد مواضع ایران هم این را اکنون مشاهده میکنیم که رویه و سیاست خاص خود را در قالب جنگ اوکراین دارد کما اینکه ما الان روابط خود را با اوکراین همچنان حفظ کرده ایم و حتی وزیر خارجه این کشور (دیمیتری کولبا) اخیرا پیش از سفر حسین امیرعبداللهیان به مسکو از وی خواست که به نوعی این پیام را به کرملین برساند که باید هر چه سریعتر این جنگ را متوقف کنند.
در نقطه مقابل ما روابط خود با روسیه را نیز همچنان داریم و در این رابطه فقط ما تنها کشوری نیستیم که یک چنین رویهای را اتخاذ کرده ایم. در این راستا شاهد بودیم برخی مقامهای عربی و حتی نخست وزیر پاکستان "عمران خان" نیز در روزهای نخست شروع جنگ اوکراین به روسیه سفر کردند. از این رو، اساسا طرح این گزاره که اکنون ما باید تکلیف خود را مشخص کنیم و بگوییم که یا باید با آمریکا باشیم یا روسیه، چندا طرح مساله درستی نیست. ما جنگ را محکوم میکنیم، از تلاشها جهت خاتمه این بحران و جنگ حمایت میکنیم، و از طرفی دیگر روابط خود با روسیه را هم داریم و در عین حال سعی میکنیم منافعمان در بازارهای انرژی را نیز تا جای ممکن تقویت کنیم. حالا در این میان اینکه برخی میگویند که ایران باید از وضعیت فعلیِ جنگ اوکراین استفاده کند و وارد بازارهای انرژی شود، اساسا طرح گزارهای است که کلیت آن و تحققش صرفا منوط به خواست ایران نیست.
ما تحریم هستیم و باید بدانیم که اگر بخواهیم نفت و گاز خود را صادر کنیم اساسا خارج از چهارچوب دور زدن تحریمها قادر به انجام این کار نیستیم. وقتی تحریم باشیم و کسی نفت و گاز ما را مثلا در اروپا و آمریکا خریدار نباشد، اساسا مبحث استفاده از فرصت و حضور فعال در بازارهای انرژی بی معنا میشود. به طور کلی، ما طرفدار این هستیم که در بازارهای انرژی نقش بیشتری بازی کنیم و دیدگاهی عملگرایانه هم در این رابطه داشته باشیم با این حال همانطور که گفتم با توجه به وجود تحریمها علیه کشورمان، اساسا اینکه ما تا چه اندازه امکان دستیابی به این هدف را خارج از معادله دور زدن تحریمها داشته باشیم، به نظر من شانس چندانی از حیث موفق شدن نخواهد داشت.