احسان سپهوند*ٰ؛ انتخابات پارلمانی لبنان (۱۵ مه ۲۰۲۲) در شرایطی برگزار گردید که عموم شاخصها از هر نظر حکایت از وجود شرایط بحرانی و بغرنج درکشوری که به ویترین کشمکشهای سیاسی خاورمیانه شهرت دارد، مینمود. انفجار بیروت در ۴ اوت ۲۰۲۰ گویی از آنچه نزاعِ میان جریانی در لبنان بود، هرچه بیشتر پرده برداشت و در روند سقوط اقتصادی این کشور تاثیر بسزایی ایجاد کرد.
لبنان به گواه تاریخ کشوری است که اقتصاد آن بسیار شکننده و وابسته به حمایتهای خارجی است. با این پیش فرض مهم، فشار همه جانبه کشورهای حوزه همکاریهای خلیج پس از استعفای نخست وزیر اسبق سعد حریری را میبایست ذیل همکاری ایالات متحده آمریکا و دیگران لحاظ کرد تا دریافت چگونه بر فشارها به دولت و ساختار سیاسی لبنان افزوده گردیده است.
محصول این فشارها اینک کوچک شدن بی سابقه اقتصاد این کشور و تورم بیش از ۱۵۰ درصدی، نرخ بیکاری ۳۸ درصدی، سقوط بیش از ۹۰ درصدی ارزش لیره در قبال دلار و افزایش هر چه بیشتر تعداد شهروندان زیر خط فقر در این کشور است.
ساختار سیاسی و تقسیمی بین الطوایفی فعلی در لبنان محصول پیمان طائف (۱۹۸۹) میباشد. بر اساس همین قرارداد بود که جنگهای داخلی این کشور که از ۱۹۷۵ آغاز گردیده بود، پایان یافت. این پیمان در واقع گام نهادن به سمت و سوی تطابق نسبی مدل دموکراسی اجتماعی است که هدف کلان آن ایجاد نوعی ثبات سیاسی و ترویج میانه روی از طریق بوجود آوردن حالتی از توازن بین مسیحیان و مسلمانان در ساختار قدرت بود.
ترکیب بنیادین پارلمان لبنان در همین راستا قابل توجیه است که متشکل ۱۲۸ نماینده میباشد و از این جمع ۶۴ نماینده از مسیحیان و ۶۴ نماینده از مسلمانان در پارلمان حضور خواهند داشت. در قسمت نمایندگان مسیحیان ۳۴ کرسی که اکثریت را شامل میشود از آن مارونی هاست و در قسمت کرسیهای مسلمانان ۲۷ کرسی از آن نمایندگان شیعه، ۲۷ کرسی نمایندگان اهل سنت و ۸ کرسی متعلق به دروزیها در نظر گرفته شده است.
آرایش و صف آرایی سیاسی در این انتخابات کماکان بر مدار تقسیم بندیهای پس از ترور نخست وزیر رفیق حریری در سال ۲۰۰۵ در جریان بود، یعنی حکمرانی جریانهای ۸ مارس و ۱۴ مارس. ائتلاف ۸ مارس در عمل محصول بیانیه مار میخائیل در ۶ فوریه ۲۰۰۶ است که منافع جنبش آزاد میهنی به رهبری ژنرال میشل عون از طوایف مسیحی مارونی را به حزب الله و جنبش اَمل از تشیع پیوند زد.
این جریان در پارلمان پیشین حائز نمایندگان بیشتر با ۷۱ کرسی در پارلمان بود. از سوی دیگر ائتلاف ۱۴ مارس را به لحاظ ماهوی، مخالفان حزب الله تشکیل میدهند. شخصیتهای اهل تسنن از جنبش المستقبل و جریان نیروهای لبنانی از مسیحیان شاخصترین تشکلهای این ائتلاف هستند که در پارلمان پیشین ۴۸ کرسی را در اختیار داشت.
اما علاوه بر این سطح بررسی، طبق معمول متغیر مستقل دیگر در انتخابات پارلمانی لبنان از منظر طوایف مذهبی خواهد بود. در میان مسحیان، جنبش تیار الوطنی الحر به رهبری جبران باسیل که هم اکنون کرسی ریاست جمهوری را در اختیار دارد در تضاد جدی با جریان القوات البنانیه به رهبری سمیر جعجع قرار گرفته بود که اینک جریان القوات البنانیه با ۲۰ کرسی در برابر ۱۸ کرسی جنبش تیار الوطنی الحر در اکثریت قرار دارد که این مهم در انتخاب رئیس جمهور از میان مسیحیان مارونی در اکتبر ۲۰۲۲ نمود هرچه بیشتری خواهد یافت.
به این دو در این انتخابات میبایست جریان المرده به رهبری سلیمان فرنجیه را نیز اضافه کرد که تا پیش از این مواضعی نزدیک به جنبش تیار الوطنی الحر را دنبال میکرد و حائز ۲ کرسی در این انتخابات گردید. در میان مسیحیان در عمل رقابت برای کسب کرسی ریاست جمهوری است که بر اساس پیمان طائف به صورت عرفی از میان مسیحیان مارونی انتخاب میشود.
ائتلاف ۱۴ مارس از ریاست جمهوری سمیر جعجع نه به سبب خوشنامی وی، بلکه به جهت کنار زدن ائتلاف ۸ مارس استقبال میکرد بر همین اساس ناظران معتقدند جعجع بدنبال ایجاد فراکسیونی جهت کسب کرسی ریاست جمهوری است و با توجه آنچه جابه جایی قدرت از عون به باسیل در جریان تیار الوطنی الحر نامیده میشود، این اختلاف، نزاع جایگزینی ریاست جمهوری در نظر گرفته شده است.
در میان مسلمانان، دوگانه تشیع و اهل سنت پابرجاست. حزب الله به رهبری سید حسن نصرالله و جنبش اَمل به رهبری نبیه بری به طور نسبی در یک مدار در حال حرکتند و مجموع آرأ تشیع مشتمل برکسب ۳۲ کرسی است که نسبت به انتخابات ۲۰۱۸ کاهش داشته است.
در طرف مقابل پس از کناره گیری و سکوت سیاسی سعد حریری در قبال این انتخابات، سایر شخصیتهای جریان المستقبل شامل تمام سلام، نجیب میقاتی و بها حریری از کاندیدا شدن برحذر گردیده اند که در این بین بها حریری برخلاف رویه برادر خود سعد حریری شهروندان لبنانی را به مشارکت در انتخابات دعوت نموده است. پیرامون جریان المستقبل شنیدهها از حمایتهای سعودیها از فواد سینیوره و لیست ارائه شده توسط وی حکایت داشت.
به این ترتیب تشکلهای اهل سنت دچار خمودجدی در این انتخابات بودند که رفتار سیاسی حامیان عرب این جریان در این زمینه بی تاثیر نبوده است. بطور مشخص عملکرد عربستان سعودی در قبال سعد حریری که به تضعیف نمودن وی تعبیر شده، نمونه آشکار این روند است. سعد حریری بلافاصله پس از اعلام نتایج انتخابات با دفاع از تصمیم خود اذعان داشت که خروج وی از صحنه سیاسی در عمل راه را برای تغییر باز کرده است. در میان دروزیها تمیور جنبلاط از حزب سوسیال ترقی خواه بنظر حائز اکثریت سنتی میباشد که در انتخابات فعلی حائز ۹ کرسی گردیدند.
مولفه بسیار مهم و تعیین کننده این انتخابات در ارتباط با نحوه صف آرایی جریانهای سیاسی نوظهور لبنان موسوم به جناح سوم یا جریان مستقل برآمده از اعتراضات اکتبر ۲۰۱۹ در لبنان به وضعیت اقتصادی و معیشتی در این کشور بود. این اپوزیسیون شالوده شکن در واقع بر محور “شعار همه آنها یعنی همه آنها” بر کلان ساختار سیاسی لبنان شورید و توانست ۱۳ کرسی را بدست آورد.
اما آنچه در خصوص این جریان هر چه از ظهور آن میگذرد بیشتر خودنمایی میکند این مهم است که جناح سوم از توانایی مناسبی در ایجاد گفتمان سیاسی چشمگیر و جریان ساز بی بهره است. در واقع اردوگاه اپوزیسیون فعلی از استراتژی وسازماندهی مناسب برخوردار نیست که از این طریق بتواند خود را بعنوان جایگزین مناسبی برای نخبگان سیاسی فعلی لبنان معرفی نماید.
نقطه اشتراک تمامی جریانها در انتخابات حاضر ارائه برنامه و شعارهای اقتصادی از سوی عموم احزاب و جریانها با توجه به بروز بحرانهای اقتصادی و سیاسی بود. نرخ مشارکت عمومی در این انتخابات ۴۱ درصد اعلام شد که پائینتر از انتخابات پیشین بود. این مشارکت نه چندان مناسب در انتخابات به مشکلات اقتصادی و معیشتی این کشور ارتباط پیدا میکند.
به نقل از میدل ایست نیوز اینک فراکسیون حامی حزب الله یا ائتلاف وفاداران به مقاومت اکثریت پارلمان را از دست داده و حائز ۶۲ کرسی است. اما این عدد کماکان نزدیک به ۶۵ کرسی که اکثریت را تشکیل میدهند خواهد بود. نکته مهم پیرامون این فراکسیون اکثریت یافتن گروه القوات البنانیه از جمعیت مسیحیان مارونی است که در عمل جدیترین مخالفان حزب الله را به رهبری سمیر جعجع شامل میشود.
از سوی دیگر این جنس از چینش که جریان نزدیک به رئیس جمهور فعلی میشل عون را در اقلیت قرار داده، پیمان مار میخائیل که عامل پیوند حزب الله و جنبش آزاد میهنی بوده را نیز به خطر میاندازد.
پارلمان آتی در ابتدا میبایست رئیس خود را برگزیند که با توجه به ضرورت انتخاب از میان شعیان بنا بر عرف ساختاری حاصله از پیمان طائف، گزینه ابقا نبیه بری از جنبش اَمل محتمل به نظر میرسد. پس از آن نوبت به انتخاب نخست وزیر از میان اهل سنت خواهد رسید که نتایج انتخابات ونوع نقش آفرینیها نظرها را به سمت و سوی فواد سنیوره از جریان المستقبل میکشاند. نهایتا اکتبر سال جاری میلادی و انتخاب رئیس جمهور که بنظر بزرگترین چالش پیش روی پارلمان فعلی خواهد بود.
آنچه از نتایج فعلی هویداست چند قطبی بودن پارلمان و درعین حال تعیین کنندگی آرأ مستقلین در تصمیمات اساسی پارلمان خواهد بود، به این دلیل که در عمل آرأ جریان سوم به هر کدام از دو ائتلاف ۸ مارس و ۱۴ مارس متمایل گردد آن ائتلاف پیروز خواهد بود. صد البته که این نمود، خطر بروز آبستراکسیونهای متعدد و دشواری رأی گیریها را نیز به دنبال دارد که میبایست منتظر ماند و دید ویترین تحولات خاورمیانه توانایی ایجاد یک همزیستی بین طایفهای را خواهد داشت یا کماکان دستان بیگانه لبنان را به وادی نزاعهای نیابتی و بحران زا خواهد کشاند.
در انتها پیرامون لبنان اگر نظم پدید آمده از پیمان طائف را در ساختار سیاسی لبنان به مثابه یک گفتمان در نظر بگیریم، با درصد اطمینان بالایی میتوان چنین مفروض داشت که قدرت طایفهای کماکان دال مرکزی این گفتمان است. بر همین اساس در مباحث درون گفتمان سیاسی حاکم بر لبنان، سوژه و کارگزار انسانی در لحظههای خاص تاریخی و با قرار گرفتن در جایگاه و موقعیت سوژگی میتوانند منشا وسرچشمه آثاری باشند که انتخابات فعلی پارلمان لبنانی در تصویری از آینده این کشور بنظر از این جنس لحظهها بوده است.
*کارشناسی ارشد دیپلماسی و سازمانهای بین المللی