محمد شریعتمداری، وزیر کار دولت دوازدهم طی یادداشتی برای روزنامه اعتماد نوشت: «با مرور تجربه سالهای اخیر میتوان نشان داد که چگونه منازعه خرمن امید را به آتش میکشاند و بیاعتمادی میان حکومت و ملت، همه سرمایهها را بر باد فنا میدهد.» این عبارت به عنوان یک باور قطعی، بخشی از متن اعلام حضور اینجانب در عرصه انتخابات ۱۴۰۰ بود. امروز که بیش از یکسال از آن ایام میگذرد بیش از پیش معتقدم که کیمیای امروز ایران، کاهش منازعات و پایان مخاصمات در ایامی است که سختترین و پیچیدهترین شرایط را تجربه میکنیم.
«ولاتنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم و اصبروا انّالله مع الصابرین» روایت صریح قرآن مجید است. در تفسیر این آیه گفته شده است که «اگر به نزاع با یکدیگر برخیزید سست میشوید و «قوت و عظمت» و جریان امور بر وفق مرادتان از میان خواهد رفت.» برای این روایت، مصادیق تاریخی فراوانی در تاریح جهان، اسلام و ایران میتوان برشمرد. از اندلس تا مسائل فعلی جهان اسلام در افغانستان، لبنان و عراق. روایت سقوط اصفهان در دوران صفوی هم مصداق روشن و مشخص دیگری است.
رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز در سخنرانی نوروزی امسال خود به درستی بر موضوع تنازعات تاکید داشتهاند. ایشان در این بیانات به تفکیک سه نوع نزاع فرمودند: «گاهی انسان تنازعهایی مشاهده میکند بین آحاد ملت یا بین بعضی مسوولان با یکدیگر یا بین مسوولان و آحاد ملت، غالبا پوچ؛ انسان نگاه میکند، غالبا برخاسته از تخیلات و توهمات و در مواردی از بیتقوایی.»
واقعیت هم این است که مردم از کشمکش مداوم خسته و فرسودهاند، مردم میخواهند برای مشکلات اصلی و ضروری آنها راهحل ارایه و به سمت تحقق آن گام برداشته شود. در این چارچوب باید با اصالت دادن به گفتگو، مدارا و تحمل، به منازعات و جدلهایی که امید به آینده را میکشد، پایان دهیم و گفتوگوی اجتماعی فراگیر، اصلاحگر و کارآفرین با توان حل منازعات را شکل دهیم. باور دارم تا زمانی که محیط عمومی کشور مملو از جدال و منازعه است و امید و اعتماد در حال فروپاشی است هیچ برنامه و وعده سیاسی اقتصادی به کمال محقق نخواهد شد.
پیش از این هم گفتهام: «تاریخ ما آکنده از اگرهاست» اگرهایی که متمرکز بر این است که اگر فلان بازیگران و کنشگران میتوانستند اختلاف خود را کنار بگذارند، اگر مشروطهخواهان چند شقه نمیشدند، اگر منافع ملی در دام اختلافات جناحی نمیافتاد و اگرهای مشابه فراوان. بر همین اساس مهم است که امروز به گونهای عمل نکنیم که فردای تاریخ گفته شود اگر امروز این منازعات وجود نداشت آن اتفاق تلخ نمیافتاد.
باید با همه توان در مقابل تشدید و گسترش منازعات بایستیم. در منازعاتی که متاسفانه هر ابزاری مجاز تلقی میشود؛ از توطئههای کثیف سیاسی تا ترور رسانهای. کافی است مروری گذرا داشته باشیم تا ببینیم منازعه چه بر سر اخلاق عمومی، اعتماد و سرمایههای اجتماعی آورده است. در این چارچوب است که معتقدم ما به کارآفرین سیاسی نیاز داریم.
کارآفرینی فقط صفت مردان اقتصاد نیست. کارآفرین سیاسی صحنه بازی را تغییر میدهد. تخیل را خلاقانه به صحنه عمل میآورد. کارآفرین اقتصادی خاک را به نظر کیمیا میکند و کارآفرین سیاسی رقابت سیاسی را جایگزین منازعه میکند.
بپذیریم سیاستگذاری در محیط منازعه ناممکن است. نسبت به هزینههای سنگین اختلاف و منازعه واقف باشیم. باید اقرار کنیم که در یک کشتی توفانزده نشستهایم. راهزنانی بیرحم کمین کردهاند، میخواهند کشور را به تاراج ببرند و منازعه بیش از هر چیز دیگر آنها را به طمع انداخته است.
بر سر نقاط مشترک تاکید کنیم و بدانیم میتوانیم بسط قدرت را جایگزین توزیع قدرت سازیم. بر سر سفره کوچک نزاع نکنیم و به بزرگ شدن قدرت ایران اسلامی بیندیشیم. باید همکاری برای حل مسائل پیچیده کشور یک اصل شود. مساله عدالت، شفافیت، توانمندسازی مردم و دهها مساله دیگر که هر روز حل آنها مشکلتر میشود، باید محور گفتوگوی اجتماعی شود تا ببینیم چگونه میتوانیم برای حل آنها نیروهای خود را سازماندهی کنیم. جدا از هر تفکر سیاسی دور یکدیگر جمع شویم و بر سر این مسائل گفتگو کنیم.
مرزهای مشترک ما تنها مرزهای جغرافیا نیست. همانگونه که برای حفظ مرزهای کشور همه در یک جبهه خواهیم بود برای بهبود معیشت مردم متحد شویم. منازعه از سیاست شروع میشود و سپس نظام اداری را تبدیل به صحنه نبرد قدرت میسازد. نظام اداری پس از سیاسی شدن خود به عنوان عامل تشدیدکننده منازعه تبدیل میشود.
در خصوص الزامات ضروری برای حرکت به سمت پایان منازعات در آینده نکاتی خواهم گفت، اما در این متن میخواهم تاکید کنم که شکلگیری یک گفتوگوی اجتماعی پیرامون اهمیت، چرایی و چگونگی پایان منازعات، گام اول است که امیدوارم بتوان در این خصوص قدم برداشت.