محمدرضا نیکوکلام؛ پرسش مهمی که باید بدان پرداخت این است که چرا ایران تحریم است و چرا این تحریم از بین نمیرود! صرف نظر از تمام ژستهای سیاسی دولتمردان کشورهای دوست و غیر دوست و نیز برخی خودیها باید این حقیقت را پذیرفت که تحریم کشوری غنی با منابع فراوان به سود و منفعت همهی دنیاست.
اگرچه پیچیدگیهای سیاسی منطقه و صفحهی شطرنجِ بازی خاورمیانه هم نیازمند چنین تحریمی هستند.
شما با پاسپورت ایرانی نمیتوانید در آزمونهای بین المللی مهم شرکت کنید یا در برخی شرکتها یا مجامع علمی کار کنید مگر اینکه کارت اقامت یا پاسپورت شهروندی از کشوری به جز ایران داشته باشید.
امکان پرداخت هزینه در خارج از کشور با کارتهای اعتباری مرسوم در دنیا برای ایرانیها امکانپذیر نیست.
تجارت با دنیا و صادرات و واردات معمولا از طریق حسابهای ویژه اعتباری صورت میپذیرد، ولی امکان استفاده از LC برای اغلب تجار وجود ندارد بنابراین هزینه و ریسک معاملات دو چندان میشود. همچنین قیمت تمام شدهی بسیاری از کالاها چند برابر حد معمول خواهد بود.
اکثر کالاها را باید با یک یا چند واسطه خریداری کرد؛ و برخی کالاها نیز امکان فروخته شدن را به کشور تحریم شده ندارند. از دارو و خودرو گرفته تا تجهیزات صنعتی و ترابری و نظامی و رفاهی و غیره.
انتقال پول از روشهای متداول بانکی امکانپذیر نیست و گاهی مجبور به تهاتر کالا به کالا هستیم. این یعنی مجبور به خرید از بازار کشور دیگر و رونق دادن به صادرات آن کشور.
در یک کلام؛ این مردم عادی هستند که باید هزینه تحریم را بپردازند و تحریمها فقط و فقط مردم عادی کوچه و بازار را هدف قرار داده است.
سهم آمریکا از اقتصاد جهانی ۴۰٪ است و اگر کشورهای اروپایی و ژاپن و استرالیا و کانادا و دیگران را نیز اضافه کنیم آنگاه به قدرت تاثیرگذاری و اثربخشی تحریمها پی خواهیم برد؛ و در مقابل سهم ایران از اقتصاد جهانی حدود نیم درصد است.
همچنین فقدان کالای استراتژیک برای ایران را نیز باید بدان اضافه کرد. عملا هیچ کالایی وجود ندارد که اگر ایران صادر نکند٬ دنیا معطل و لنگ آن بماند.
چهار دسته بیشترین منفعت و سود را میبرند.
اول؛ کشورهای همسایه که مجاری تنفس ایران هستند و هر یک به نوعی از این آب گل آلود در حال شکار شاه ماهیهای اقتصادی و سیاسی خود هستند.
دوم؛ کشورهای دوست، چون هند و چین و روسیه و دیگران که با تخفیفهای خوب از جیب ملت ایران نفت را میخرند و در ازای آن کالای کشور خود را نیز میفروشند.
سوم؛ کشورهای تحریم کننده غربی و در راس آنها آمریکا که با کنترل منابع عظیم نفت و گاز ایران و با ایجاد تنگناهای اقتصادی و سیاسی توانستهاند هژمونی خود را بر منطقه و دنیا تحکیم بخشند و از ایران به مانند کارت بازی در معادلات سیاسی و اقتصادی بهره گیرند.
چهارم؛ کاسبان داخلی تحریم خوب میدانند که برای دور زدن تحریمها نیاز به عدم شفافیت است؛ و این عدم شفافیت در بروکراسی و مبادلات مالی میتواند دستاویز مناسبی برای سودجویی هرچه بیشتر آنها باشد.
جلوگیری از صنعتی شدن ایران٬ پی ریزی نقشه راه جدید خاورمیانه؛ فروپاشی داخلی؛ جایگزینی کشورهای دیگر به عنوان هاب انرژی و هاب ترانزیت منطقه. جذب حداکثری نخبگان و نفوذ فرهنگی. رونق بخشیدن به بازار داغ خرید و فروش تسلیحات در منطقه. منافع سیاسی و اقتصادی بسیار در حوزه نفت و گاز منطقه و ...
در کوتاه مدت گشایشهایی حاصل خواهد شد، ولی در بلند مدت همین آش و همین کاسه است. منافع کشور چین همانقدر که توسط ایران تامین میشود از سمت عربستان و اسراییل و امارات و بسیاری کشورهای دیگر نیز تامین میشود؛ و نیز ایرانی که از فشار اقتصادی و تحریم نجات یافته باشد چندان به کار چین و روسیه نخواهد آمد.
اینکه فکر کنیم کاسبان داخلی تحریم در کنار کشورهای ذینفع حاضرند از این سفرهی رنگین دست بکشند کمی دور از ذهن به نظر میرسد، ولی در عالم سیاست غیر ممکنی وجود ندارد.
ممکن است روزی قدرتهای بزرگ به این نتیجه برسند که ایران در حال اتمی شدن است و با حمله نظامی نمیتوان جلوی آنرا گفت؛ و یا برای مهار بازیگرانی، چون ترکیه و روسیه و چین و عربستان بخواهند به ایران امتیاز دهند؛ و یا کار به جایی برسد که ترس از بی ثبات شدن خاورمیانه و هجوم چند برابری مهاجرین به سمت غرب شکل بگیرد آنگاه باید به نحوی آتش را مهار یا کنترل کرد پس ممکن است از این سود هنگفت تحریمها چشم بپوشند؛ و نیز دهها احتمال دیگر که در دنیای امروز قادر به وارونه کردن معادلات بین المللی هستند.
قطعا پرداختن به همهی ابعاد تحریم در اینجا ممکن نیست و خسارتهای مادی و انسانی آن ورای حد تصور است. از چشمان گریان مادران کودکان سرطانی و بیماریهای خاص که درگیر داروهای نایاب و گران قیمت بودهاند تا مردانی که زیر بار فشار اقتصادی جلوی زن و بچه هایشان آب شدند همگی اثرات تحریم و سوء مدیریتها را با گوشت و پوستشان درک کردهاند.
منفعت در جامعه جهانی حرف اول و آخر را میزند و در چنین کارزاری نیاز به سیاستمدارانی خبره و دلسوز است تا نگذارند بیش از این حق ملت ایران پایمال شود.