بخش مهمی از اصولگرایان از نفوذیبودن تندروها دم میزنند و رسما به اعلام برائت از این طیف پرسروصدا پرداختهاند. تا جایی که دیروز عزتالله ضرغامی، وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، با انتشارِ توییتی موضع خود را نسبت به عملکرد ستاد امر به معروف و نهی از منکر مشخص کرد.
اصولگرایان اعتدالی یا قائل به عقلانیت سیاسی در مناسبات حکمرانی در روزهای بحرانی کشور درحال کشیدن ترمز تندروهایی هستند که در چند سال اخیر نقش مهمی در ایجاد خشم اجتماعی داشتهاند.
به گزارش شرق، خشمی که این روزها برای خاموشکردن آن نیاز به گفتگو و فهم مشترکی است که تندروها از آن گریزاناند و با اظهارنظرهای نسنجیده بارها هیزم در آتش خشم افکار عمومی معترض ریختهاند و همچنان به دنبال راهکار اعمال محدودیت هستند. چهرهها و رسانههای تندرو بدون توجه به شرایط فعلی کشور و خواست افکار عمومی، بر طبل دوقطبیسازی میکوبند.
حال اینکه در پس این رفتارهای غیرمعقول که مورد حمله همفکرانشان هم قرار گرفته، چه نهفته است، هنوز مشخص نیست؛ اما حداقل بخش مهمی از اصولگرایان از نفوذیبودن تندروها دم میزنند و رسما به اعلام برائت از این طیف پرسروصدا پرداختهاند. تا جایی که دیروز عزتالله ضرغامی، وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، با انتشارِ توییتی موضع خود را نسبت به عملکرد ستاد امر به معروف و نهی از منکر مشخص کرد که دو نکته مهم در خود داشت.
او نوشته بود: «مدتی پیش درمورد ستاد امر به معروف توییتی زدم و مورد گله قرار گرفتم که چرا این نهاد مقدس را تضعیف میکنم؟ امروز که ظاهرا همه آن دوستان به همین نتیجه رسیدهاند، میگم: «بابا جون مردم اگر نخوان امر به معروف بشن باید کیو ببینن؟». یک نکته تأیید پذیرش رفتار اشتباه ستاد امر به معروف در یک سال اخیر از سوی اصولگرایان است و دومین نکته ضرورت تغییر رفتار با مردم است که نیازی به هدایتهای اجباری که تندروها تعریف میکنند، ندارند.
در همین راستا نورنیوز، رسانه نزدیک به دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی مدتی است با توییتها و گزارشهای خود رسما به تفکیک مواضع سیاسی حاکمیت با تندروها پرداخته و خط مستقیم بازگشت عقلانیت سیاسی به جبهه اصولگرایی را نه از جهت رفتار حزبی بلکه در راستای منافع ملی پی گرفته است. مطلب نورنیوز به مواضع شورای امنیت ملی تعبیر میشود؛ از این جهت بسیار قابل تأمل و توجه است. چه زمانی که از حسن عباسی که سالهاست با زبان و ادبیات منحصر به خودش، اعلام برائت کرد و چه اکنون که از رائفیپور و صداوسیما و حتی مسئولانی که گذرنامه سلبریتیها را توقیف کرده بودند، به تندی یاد کرده است.
نورنیوز دیروز در مطلبی با انتقاد از رفتار یکجانبهگرایانه در توقیف گذرنامه برخی چهرههای هنری و ورزشی که پس از فوت مرحومه مهسا امینی با اظهار تأسف و بیان برخی انتقادات نسبت به وقوع این رخداد غمانگیز واکنش نشان دادند، نوشته است: «این امر نشانگر آن است که توجه برخی مسئولان در این حوزه، یکجانبه بوده و میان تحریک احساسات مردم با همراهینکردن و سکوت و حتی تلاش در جهت ایجاد وفاق ملی بدون جانبداری از اغتشاشات، تفاوت ماهوی قائل نشدهاند. چنین رویکردی که دارای ملاحظات حقوقی نیز هست، اگر با هدف اعمال ممنوعالخروجی بوده، باید براساس ضوابط قضائی خاص انجام شود».
شاید این اولین بار است که یک رسانه آنهم نزدیک به شورای امنیت ملی منتقد رفتارهای فراقانونی نهادهای خاص شده و خواستار اصلاح چنین برخوردهای حاشیهساز شده است. این رسانه در یک توییت انتقادآمیز هم به صداوسیما تاخته و نوشته است: «گرچه صداوسیما با برنامه شیوه شکل و محتوای امیدوارکنندهای را در برنامههای گفتوگومحور در معرض نگاه مخاطبان قرار داد؛ اما رپرتاژ دیشب ثریا برای فردی که با اظهارات غیرکارشناسی و بعضا کذب شعور مخاطب را به سخره گرفت نشان داد که تشخیص منافع ملی در رسانه ملی همچنان یک آرزوست».
اشاره نورنیوز به حضور علیاکبر رائفیپور در برنامه ثریا است و سخنانی که واکنش منفی بسیاری داشت، بهخصوص وقتی فردی از تریبون صداوسیما به انتشار اخبار کذب میپردازد و باعث تشویش اذهان عمومی میشود، حداقل انتظار برخورد قضائی است که با این حمله نورنیوز میتوان مطمئن شد قرار نیست حاکمیت دیگر تبعات تندرویهای بیحساب و کتاب افراد اینچنینی «که معمولا بر پایه سرچهای اینترنتی اطلاعاتی به دست میآورند و مرجع علمی خاصی ندارند و فقط در حاشیهسازی تبحر دارند» را بر گردن بگیرد.
دراینبین عطاءالله مهاجرانی هم با بیان خاطرهای نکته ظریفی را اشاره کرده که مخاطب آن همین طیف منتقد اصولگرایی به رفتار تندروهاست، او نوشته است: «سال ١٣٦٠ برای شرکت در اجلاس مجلس ملی فلسطین به الجزایر رفته بودم. همه بودند! عرفات و ابوجهاد و ابوایاد و محمود درویش و خالد فاهوم و... شبی در ویلای ابوایاد تا دیر وقت با او گفتگو میکردیم. گفت: در انقلاب ایران مراقب افراطیها باشید. ما تجربه کردیم. افراطیها یا خائناند یا احمق!».