bato-adv
کد خبر: ۵۸۴۶۶۷

معمای ناپدیدشدن مرموز یک خواهر و برادر خردسال

معمای ناپدیدشدن مرموز یک خواهر و برادر خردسال
ماجرای این کودک‌ربایی وحشتناک عصر روز چهارشنبه رخ داد. زمانی که زنگ خانه یک خانواده افغانستانی را زدند. زن جوان در را باز کرد و با دو زن مواجه شد. زنانی که مدعی بودند خیر هستند و می‌خواهند از وضعیت مالی این خانواده باخبر شوند. زن جوان حالا سر درددلش باز شده بود. اینکه نمی‌تواند برای بچه‌هایش خرید کند و وضعیت مالی خوبی ندارند.
تاریخ انتشار: ۰۸:۳۱ - ۱۵ آبان ۱۴۰۱

وقتی دو زن خیر را دید، خوشحال شد. تصور می‌کرد که می‌تواند برای لحظاتی هم که شده فرزندان خردسالش را خوشحال کند. به خانه برگشت تا کفش‌های دختر و پسر کوچکش را بیاورد و به زنان خیر نشان دهد تا آن‌ها از روی سایز کفش‌ها، برای این خواهر و برادر خرید کنند. برگشت و با خوشحالی دم در رفت.

به گزارش شهروند، اما نه از آن زنان خبری بود و نه از بچه‌ها؛ کودکان سه و پنج ساله این زن به طرز مرموزی ناپدید شدند و هیچ آثار و نشانه‌ای از آن‌ها نبود. این کودک‌ربایی پایانی تلخ و دردناک داشت.

دو روز بعد بود که جسد دختر سه ساله در بوستان پیدا شد. این در حالی است که بدن نیمه‌جان برادرش هم آن طرف‌تر پیدا شد و او حالا تحت درمان قرار دارد.

کسی نمی‌داند چه بلایی سر این بچه‌های کوچک آمده است. ولی آثار ضرب و جرح روی بدن‌شان مشهود است. جانی در بدن دخترک نبود و حالا تن کوچک پسربچه نیز رمقی برای روایت آنچه به سرشان آمده، ندارد. روی تخت بیمارستان تحت مداوا قرار دارد. اما مشخص است که او تحت شکنجه قرار گرفته بود.

مراجعه خیران قلابی

ماجرای این کودک‌ربایی وحشتناک عصر روز چهارشنبه رخ داد. زمانی که زنگ خانه یک خانواده افغانستانی را زدند. زن جوان در را باز کرد و با دو زن مواجه شد. زنانی که مدعی بودند خیر هستند و می‌خواهند از وضعیت مالی این خانواده باخبر شوند. زن جوان حالا سر درددلش باز شده بود. اینکه نمی‌تواند برای بچه‌هایش خرید کند و وضعیت مالی خوبی ندارند.

زنان خیرنما به بهانه خرید کفش، از این زن خواستند به خانه برگردد و کفش بچه‌ها را بیاورد. در همین فاصله کوتاه، وقتی زن جوان به داخل خانه رفت و برگشت، کسی جلوی در نبود. حتی بچه‌هایش که برای دیدن این زنان خیر به جلوی در آمده بودند.

مادر این دو کودک وقتی در مقابل پلیس پایتخت قرار گرفت، هنوز خبری از سرنوشت کودکانش نداشت. او و شوهرش تا صبح روز پنجشنبه تمام خیابان‌ها را زیر پا گذاشتند و وقتی هیچ آثاری از کودکان‌شان پیدا نکردند، به پلیس مراجعه کردند.

ناپدیدشدن مرموز یک خواهر و برادر

این زن در توضیح ماجرا گفت: «در خانه‌مان در جنوب تهران نشسته بودم. عصر بود. زنگ در خانه را زدند. در را باز کردم و دو زن جوان را مقابلم دیدم. آن‌ها گفتند که خیر هستند. از وضعیت مالی ما سوال پرسیدند. به آن‌ها گفتم که با چه سختی زندگی می‌کنیم و روزگار می‌گذرانیم. آن‌ها پرسیدند بچه دارم یا نه. من هم گفتم دو کودک خردسال دارم. گفتند بچه‌ها را بیرون بیاورم تا آن‌ها را ببینند. من هم دختر و پسرم را جلوی در آوردم.

گفتند می‌خواهند برای بچه‌هایم کفش بخرند. خوشحال شدم. آن‌ها از من خواستند به داخل خانه بروم و کفش‌های بچه‌ها را به آن‌ها بدهم تا از روی همان کفش‌ها برای بچه‌هایم کفش نو بخرند. من هم به داخل خانه رفتم.

چند ثانیه بیشتر طول نکشید. وقتی برگشتم هیچ‌کس جلوی در نبود. خیلی شوکه شدم. بچه‌هایم هم نبودند. هرچه اطراف را گشتم فایده‌ای نداشت. انگار آب شدند و رفتند زیر زمین. هیچ نشانه‌ای از بچه‌هایم نبود. تا صبح به دنبال‌شان گشتیم تا اینکه پلیس را در جریان ماجرا قرار دادیم.»

تماس مرموز با صدای کامپیوتری

با اعلام این شکایت بود که موضوع در دستور کار ماموران پلیس پایتخت قرار گرفت و کارآگاهان اداره یازدم پلیس آگاهی تحقیقات خود را در این‌خصوص آغاز کردند. چند ساعت از اعلام شکایت گذشته بود که مادر این دو کودک باز هم به پلیس مراجعه و اظهارات عجیبی را مطرح کرد.

او به پلیس گفت: «فردی با ما تماس گرفت و درخواست یک‌میلیارد تومان کرد. می‌گفت اگر بچه‌هایمان را می‌خواهیم باید این پول را برایشان تهیه کنیم.

هرچه گفتیم که ما وضع مالی خوبی نداریم، ولی انگار از تمام زندگی ما خبر داشتند. آن‌ها گفتند می‌دانیم که در افغانستان یک خانه قدیمی دارید و باید آن را بفروشید و این پول را خیلی زود تهیه کنید. از روی این تماس متوجه شدیم که انگار افرادی که بچه‌هایمان را ربودند، از قبل تمام زندگی‌مان را بررسی کرده بودند. در ضمن فردی که با ما تماس گرفته بود، صدایش کامپیوتری بود. اصلا مشخص نبود که زن است یا مرد. برای همین تشخیص اینکه چه کسی با ما تماس گرفت امکان نداشت.»

مرگ تلخ

با این اظهارات تحقیقات در این‌باره ادامه یافت تا اینکه درنهایت عصر روز جمعه اتفاق تلخی رخ داد. رهگذران در بوستان ولایت تهران دختربچه‌ای نیمه‌جان را یافتند. آن‌ها بلافاصله ماموران کلانتری ۱۵۲ خانی‌آباد را در جریان موضوع قرار دادند. وقتی ماموران به بوستان رسیدند، پیکر نیمه‌جان پسربچه‌ای پنج ساله را یافتند. هردو بچه به بیمارستان منتقل شدند. اما دختر سه ساله بر اثر شدت جراحت جان باخت.

این دو کودک، فرزندان همان زن افغانستانی بودند که از سوی افراد ­­ناشناس ربوده شدند. در حالی که آثار ضرب و جرح روی بدن هر دو بچه مشهود بود، بررسی‌های نخست نشان داد که آن‌ها احتمالا بر اثر مصرف بیش از حد موادمخدر یا خفگی به این حال‌وروز افتاده‌اند. در حال حاضر پسربچه تحت درمان قرار دارد.

با دستور محمدتقی شعبانی، بازپرس ویژه قتل شعبه دهم دادسرای امور جنایی، جسد دختر خردسال به پزشکی‌قانونی و پسر پنج ساله برای سیر مراحل درمان به بیمارستان منتقل شد. همچنین کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی برای دستگیری عاملان این جنایت وارد عمل شده‌اند.

bato-adv
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۲۴ - ۱۴۰۱/۰۸/۱۵
طفل معصوم ها چه گناهی داشتن.خدا لعنتشون کنه. آدم این همه سنگدل
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۰۲ - ۱۴۰۱/۰۸/۱۵
کار خودشونه خخخخخ حمال عنترنشنال
امیر
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۳۷ - ۱۴۰۱/۰۸/۱۵
منم خیلی جاها فکر میکنم که با دروغ میخوان هر چیزی رو بندازند گردن پلیس اما خدایی تو کامنت یه همچین خبر هولناکی جای شوخی با این موضوع نیست.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۵۹ - ۱۴۰۱/۰۸/۱۵
کثافت بزنه این پولو
حسین
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۴۷ - ۱۴۰۱/۰۸/۱۵
چه امنیتی
خانی اباد که وسط تهرانه با اون حجم شلوغی
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۳۹ - ۱۴۰۱/۰۸/۱۵
قال سعوی اینترنشنال:
احتمالا پلیس اونها را کشته
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۸
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۳۶ - ۱۴۰۱/۰۸/۱۵
اشد مجازات و به نظر من بدون اندکی درنگ اعدام شوند
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۵۸ - ۱۴۰۱/۰۸/۱۵
نه دیگه نشد نه به اعدام .بعضی ها ناراحت میشنا
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین