رقابتهای جام جهانی فوتبال ۲۰۲۲ در قطر در شرایطی به مرحله نیمهنهایی رسیده که موج استعفای مربیان شکستخورده در این جام یکی پس از دیگری از راه میرسد. بعد از لوئیس انریکه، سرمربی نامآشنای اسپانیایی که نتوانست با تیمش به یکچهارم نهایی برسد، این بار تیته، پروفسور فوتبال برزیل، پس از شکستخوردن تیمش مقابل کرواسی در جام جهانی از هدایت این تیم کنارهگیری کرد.
اهمیت استعفای این دو در مقایسه با سایر مربیان از این نظر است که هر دو مربیان موفقی در عرصه باشگاهی و ملی نشان داده بودند؛ ولی از آنجا که نتوانستد به اهداف ملیشان برسند، لحظهای درنگ نکرده و با نوشتن استعفایشان راه را برای ورود چهرهای جدید باز کردند. به غیر از این دو، مربیان دیگری هم هستند که بعد از ناکامی در جام جهانی استعفا دادهاند؛ پائولو بنتو سرمربی پرتغالی کره جنوبی یکی از آنهاست. خراردو مارتینو که هدایت مکزیک را برعهده داشت و روبرتو مارتینس که سرمربی بلژیک بود، هم همینطور یا حتی لوئی فانخال بزرگ. مربی اروگوئه و غنا هم چنین کرد تا مشخص شود آنها به دلیل ناکامی در ترسیم اهداف، ترجیح دادند جای فرد دیگری را اشغال نکنند. بسیاری از همین چهرهها بعد از کسب نتایج دور از انتظار که گاهی حتی با اختلاف اندکی حاصل شد، صمیمانه و بهطور کاملا واقعی عذرخواهی هم کردند.
باوجوداین سؤالی که در روزهای اخیر در بسیاری از محافل خبری مطرح شده، این است که چرا کارلوس کیروش، سرمربی ایران، در جام جهانی استعفا نمیدهد یا اینکه عذرخواهی نمیکند؟ ایران با کارلوس کیروش به غیر از قطری که بهواسطه میزبانی، حضور در جام جهانی را تجربه میکرد، ضعیفترین تیم آسیا بود؛ ولی حتی متحملشدن سنگینترین شکست تاریخ فوتبال ایران و تحقیری عجیب در جام جهانی هم باعث نشد تا این مرد پرتغالی از مردم ایران عذرخواهی کند.
درباره عذرخواهی کردن یا نکردن، یک موضوع شخصی است که بسته به محیط و آموزشهای کسبشده، این موضوع متغیر است؛ ولی درباره استعفا، یک کار حرفهای است که اینجا اتفاقا اصلا درباره کارلوس کیروش صدق نمیکند. مسئله اینجاست که کارلوس کیروش نباید استعفا دهد؛ چون اصولا او قراردادی با فدراسیون فوتبال ایران ندارد که بخواهد استعفایش را بنویسد و برود. قرارداد او طبق چیزی که مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال ایران عنوان کرده تا پایان جام جهانی بوده و حالا که جام برای ایران تمام شده، قرارداد کارلوس هم تمام شده است. پس قاعدتا مطرحشدن بحث استعفا برای فردی که قراردادی با یک نهاد ندارد، امری باطل است.
دراینمیان پرسشهای مکرر به قوت خود باقی است. مثلا مشخص نیست که آیا فدراسیون فوتبال ایران در بحث تمدید قرارداد کارلوس در بازه جام جهانی، بهویژه زمانی که سرخوش از شکستدادن تیم ملی ولز بودند، اقدامی کرده است یا نه. فدراسیون هم که مطابق با رویه غلطی که از مدتها پیش داشته، در این زمینه سکوت کرده تا حالا آنها هم به نوعی شریک شکست سنگینی باشند که کارلوس برای ایران در جام جهانی رقم زده است. حالا چنین باشد یا نه، یعنی چه فدراسیون با کارلوس به توافق رسیده باشد یا نه، بهتر است در تصمیمی عاجل، سریعا وضعیت مشخص شود. اگر قرارداد او بهصورت توافقی حاصل شده، شجاعت به خرج داده و این مرد پرتغالی را از کار برکنار کنند و اگر هم توافقی صورت نگرفته، سریعا برای انتخاب جانشین او دست به کار شوند.
اینطور دستکم این فدراسیون از شر شایعات نهچندان خوشایندی که مدتهاست رواج یافته، نجات پیدا میکند. شایعاتی که میگویند رئیس فدراسیون در بحث تمدید یا عدم تمدید قرارداد کیروش کارهای نیست و بحث او از نهادی بالاتر، مشخص از سوی افراد وابسته به دولت دنبال میشود. کیروش در جام جهانی در بسیاری از مباحث، خوشایند دولتمردان ایرانی حرف زده و حالا همین موضوع باعث شده تا آنها با چشمبستن روی حقایق فنی و منفی کارلوس کیروش درصدد حفظ این سرمربی باشند.
اگر این شایعه صحت داشته باشد، بزرگترین خطر برای فوتبال ایران و نسلی است که به روزهای بهتر امید دارد. اگر کارلوس کیروش حتی تا همین جام جهانی هم به درد فوتبال ایران میخورد، بدونتردید از امروز به بعد حتی به اندازه سر سوزنی هم برای این فوتبال چه در جایگاه مدیر فنی و چه سرمربی دستاوردی نخواهد داشت. درست است که او شخصیت فوتبال ملی ایران را شکل و ارتقا داد؛ ولی مشخصا در عرصه نتایج، شکست خورده بزرگی است.
کیروش پنج جام مهم یعنی سه جام جهانی و دو جام ملتها را بهعنوان سرمربی تیم ملی ایران تجربه کرده که با وجود قرارداد مالی خوب، در هیچکدام از آنها دستاوردی نداشته است. در جام ملتهای آسیا که مغلوب رقبایی مانند عراق و ژاپن شد و در جام جهانی هم که اصلا موفق نشد ایران را به دور دوم برساند.
او در همین جام جهانی قطر هم به این دلیل انتخاب شد تا ایران را در گروهی سیاسی با کسب نتایجی آبرومند راهی مرحله بعدی کند؛ ولی هیچکدام از این موارد حاصل نشد. شکست تلخ برابر انگلیس و آمریکا از یکسو و صعودنکردن مجدد با ایران به دور دوم، به کارنامه عجیب کیروش با فوتبال ایران، در این جام پایان داد.
حال اگر جملات بهظاهر قشنگ این سرمربی در کنفرانسهای خبری باعث دلبریکردن از دولتمردان شده، به حدی که آنها چشم را به روی واقعیتها بسته، این موضوع دیگر بحثی تازه و نوین است که کارایی، اثر و اقتدارِ نداشته فدراسیون فوتبال را زیر سؤال میبرد. اگر هم که تصمیم برعهده فدراسیون فوتبال گذاشته شده، بعید است حتی فردی که یک سال بر صندلی مدیریت نشسته باشد، تردیدی در قطع همکاری با کارلوس کیروش به خودش راه دهد.