جام جهانی ۲۰۲۲ قطر خیلی زود و در همان پایان مرحله گروهی برای ایران به اتمام رسید تا تیم ملی بعد از سه بازی با کسب سه امتیاز، هفت گل خورده و چهار گل زده به کارش در این تورنمنت پایان دهد. این عملکرد در شرایطی برای ایران رقم خورد که با توجه به نسل کنونی فوتبال ایران، تصور میشد برای اولین بار فرصت تاریخسازی دست داده و قرار است ایران به مرحله دوم جام جهانی صعود کند.
فارغ از اتفاقاتی که پیش از این جام رخ داد و ذهن بازیکنان تیم را درگیر خود کرد، مباحث دیگری هم در این ناکامی دخیل بود که دست بر قضا بیشتر آنها فنی و در ارتباط مستقیم با تصمیماتی بود که کارلوس کیروش برای فوتبال ایران در این جام جهانی گرفت. نتایج هم بهگونهای نشد که بتوان از آن دفاع کرد؛ چون متحملشدن سنگینترین شکست تاریخ ایران در این جام، اندک خوشبینیها را هم از بین برد و حتی ایران در مقایسه با جام جهانی روسیه امتیازات کمتری گرفت و عملکرد ضعیفتری داشت.
البته بحث نتایج تنها موضوعی نیست که کارنامه کارلوس کیروش را زیر سؤال میبرد؛ چون برخلاف گذشته، او در این جام جهانی نهتنها دستاوردی نداشت، بلکه چهرهای از فوتبال ایران به دنیا معرفی نکرد تا این امید وجود داشته باشد که یکی از بازیکنان ایرانی بتواند بعد از جام جهانی سر از باشگاهی بزرگ درآورد.
در این مورد تصمیمات کارلوس کیروش مشخصا مورد بحث است. او تیمی مسن را روانه جام جهانی کرد که با اختلاف در صدر جدول مسنترینها قرار گرفت. پس از همان ابتدا، فرصت درخشش یک جوان در این جام و معرفی او به فوتبال اروپا را گرفت. سبک و فلسفه بازی ایران در این جام هم چنان چشمگیر نبود که حتی همین کهنهسربازها نیز شانسی برای ارتقای تیم کنونی داشته باشند. دقیقا به همین خاطر است که محصولات ایرانی در عرصه فوتبال حالا مشتری خارجی ندارند یا اینکه اگر دارند، نمیتوان از آن بهعنوان اروپای واقعی نام برد.
دراینبین و با توجه به تصمیماتی که گرفته شده، همه هم بازنده نبودهاند. مثلا خود کارلوس کیروش و مهدی طارمی برندههای احتمالی ایران در جام جهانی هستند که اتفاقا حضور و توفیق نسبیشان در این جام، بدون دیگری شاید میسر نمیشد. اول اینکه باید قبول کرد اگر مهدی طارمی و حلقه احتمالی دوستانش در تیم ملی نبودند، کارلوس کیروش در رؤیا هم فکر بازگشت مجدد به فوتبال و حضور دوباره در جام جهانی را نمیدید. اصرار طارمی به «نامناسب»بودن دراگان اسکوچیچ و «مناسب»بودن کارلوس کیروش کاری کرد تا نهایتا مسئولان فدراسیون و وزارت ورزش برای بازگشت کارلوس کیروش راضی شوند.
کارلوس هم که راضی از هدیه ناخواسته بود، با تغییر رویهای آشکار به ایران برگشت تا با ثبت چهارمین حضورش در جام جهانی تبدیل به یکی از سه مربی دنیا شود که بیشترین حضور در جام جهانی را دارند. این به آن معناست که حتی اگر ایران مثل مصر و کلمبیا، کیروش را به دلیل کسب نتایج ضعیف نخواهد، تیمی احتمالا بهسرعت پیدا خواهد شد تا کیروش را به پشتوانه حضور و احتمالا فریب چهار دوره حضورش در جام جهانی به کار گمارد. پس کیروش سودش را از حضور در ترکیب ایران در جام جهانی برده و میبرد.
سوی دیگر این رویه برد–برد هم مهدی طارمی است. طارمی هم با برگشتن کارلوس به تیم ملی آنقدر انگیزه برای درخشیدن در ترکیب تیم ملی به دست آورد که حتی مدافعان و دروازهبان گرانقیمت انگلیس هم نتوانستند مانعش شوند. طارمی دو بار دروازه این تیم را فروریخت که روی صحنه گل نخست، کلاس بالای کار او، طارمی را همردیف مهاجمان سرشناس دنیای فوتبال قرار داد. در ادامه و در برتری ۲ بر صفر ایران مقابل ولز، مهدی طارمی یک پاس گل داد تا این بازیکن بوشهری بهتنهایی روی ۷۵ درصد گلهای تیم ملی در جام جهانی اثر گذاشته باشد.
اینطور شد که طارمی، شاید مطابق با انتظار، تبدیل به برجستهترین چهره فوتبال ایران در قطر شد و همین حالا هنوز جام تمام نشده، از غولهای انگلیسی و یکی، دو تیم ایتالیایی بهعنوان مشتریان جدید این بازیکن ۳۰ساله نام برده میشود؛ چلسی و آرسنال در انگلیس و میلان در ایتالیا.
با این حال، مسئله اینجاست که آیا حضور و درخشش نسبی مهدی طارمی در جام جهانی باعث فراهمشدن چنین پیشنهادهایی حتی در حد همین شایعه شده است؟ پاسخش منفی است. طارمی پیش از آنکه برای ایران در جام جهانی به میدان برود و آنطور با ذکاوت و خونسردی دروازه جوردن پیکفورد را فروبریزد، زیر ذرهبین تیمهای بزرگ بود. اصولا یکی، دو سالی میشود که قرار است او پورتو را به مقصد یکی از تیمهای مطرحتر در اروپا ترک کند و چنین نمیشود. با این حال، به نظر میرسد درخشش نسبی مهدی طارمی در جام جهانی باعث شده این علاقه تشدید شود و شاید این بار برخلاف یکی، دو سال اخیر، شایعات مربوطه به واقعیت نزدیکتر شوند.
گو اینکه همین حالا هم دلیل لینکشدن طارمی به تیمهایی مثل چلسی و آرسنال، مصدومیت مهاجمان عنوان شده و این به آن معناست که اگر مصدومیتی پیش نمیآمد، شاید حتی با گلزنی در جام جهانی، باز هم اسمی از هیچ بازیکن ایرانی در بازار نقلوانتقالات ازجمله همین مهدی طارمی شنیده نمیشد. دراینبین البته باید یک پرانتز گشود و اسم علی قلیزاده را در آن گنجاند؛ بازیکنی که فارغ از سبک و نتایج ایران در جام جهانی، خودش بود و نمایشی بهتر از خودش هم داشت. شاید قلیزاده در نقلوانتقالات پیشرو بتواند جور دورشدن بازیکنان ایرانی از بازار اروپا را بکشد و از بلژیک به لیگ و از شارلوا به تیم بهتری برود.