خلاقیتهایشان روزبهروز بیشتر و امیدشان، اما هر بار کمتر از گذشته میشود. تصور میکنند جاسازیهایشان به عقل جن هم نمیرسد، غافل از اینکه هیچکدامشان از چشمهای تیزبین پلیس دور نمیماند. قاچاقچیان موادمخدر این روزها همچنان راههای جدید، خلاق و عجیبوغریبی را برای پنهان کردن محمولههایشان پیدا میکنند؛ از معده انسان گرفته تا درون سنگ قبر. آنها در تازهترین ابداع خود، بدن حیوانات را برای جابهجایی مواد انتخاب کردهاند. بدن مرغ، اسب و گاو هم حتی موفقیتآمیز نبود و پلیس آنها را پیدا کرد.
به گزارش شهروندآنلاین، زیرکی تیم تجسس از ذهن خلاق قاچاقچیان جلو زده و همیشه برنده است. با اینحال، اما این مجرمان هنوز از پا نایستادهاند. هر بار خود را آماده میکنند برای خلاقیتی بیشتر؛ جاهایی را انتخاب میکنند که شاید عقل جن هم به آن نرسد. تصور میکنند مواد را پنهان که نه، غیب کردهاند. ولی همین مواد نیز از چشم پلیس دور نمیماند. لابهلای درزهای لباس، حوله را انتخاب میکنند. موادهایشان را مهمان، تار و پودهای فرش کردهاند. داخل خیار و هندوانه را پر از مواد کردند. حتی سلامت خود را به خطر انداخته و معدهشان را محلی برای حملونقل موادهایشان انتخاب کردند. ولی هربار با شکست مواجه شدند. پلیس در شکمشان هم مواد پیدا کرده است.
جدال میان قاچاقچیان و پلیس مبارزه با موادمخدر این روزها همچنان ادامه دارد. هرچقدر قاچاقچیان سعی میکنند که با ذهنی خلاق، پلیس را دور زده و موادهایشان را جابهجا کنند، ماموران، اما راههای خلاقانهتر و بهروزتر را در پیش میگیرند و همیشه یک قدم از این سوداگران مرگ جلوتر هستند. بهطوریکه آنها میتوانند یک ظرف چینی ساختهشده از شیشه را به راحتی تشخیص داده و آن را توقیف کنند. با اینحال هر روز ترفند قاچاقچیان عجیبتر و بهروزتر میشود. یکی از نمونههای عجیبوغریب به روز هفدهم دی امسال برمیگردد. قاچاقچیان به طرز ماهرانهای، تریاک را در نان برنجی جاسازی کرده بودند.
مردی ۵۲ ساله ۹ کیلو و ۲۰۰ گرم تریاک را با خود حمل میکرد. او در یک خودروی سواری پراید نان برنجیهایی داشت که بوی تریاک میداد. این مرد تریاکهایش را به شیوهای ماهرانه داخل بستههای نان برنجی جاسازی کرده بود. با این حال ماموران ایست و بازرسی شهید زنگنه هنگام کنترل محور مواصلاتی کرمانشاه – همدان به این خودروی پراید مشکوک شده و آن را برای بررسیهای بیشتر متوقف کردند. موادمخدر کشفشده در این خودرو، به شیوهای ماهرانه داخل بستههای نان برنجی جاسازی شده بود که از چشمهای تیزبین ماموران مخفی نماند و کشف شد.
هفتم آذر امسال نیز سردار حسین رحیمی، فرمانده انتظامی تهران بزرگ خبر از یک محموله موادمخدر با جاسازیهای عجیبوغریب داد. او در این رابطه گفت: «دهها کیلوگرم موادمخدر بهویژه شیشه در پوشش ظروف سفالی، لباس و پرده قرار بود از تهران به مقصد اروپا قاچاق شود که با زیرکی ماموران مبارزه با موادمخدر شناسایی و توقیف شدند.»
در نمونهای دیگر روز نهم مهر امسال، ماموران پلیس مبارزه با موادمخدر، سقف یک پراید را بررسی کرده و از داخل آن موادمخدر پیدا کردند. این جاسازی ماهرانه تریاک در سقف پراید از سوی مردی میانسال انجام شده بود. آن روز ماموران ایست و بازرسی شهید «جنتیفر» شهرستان خرمبید، هنگام کنترل خودروهای عبوری در محور مواصلاتی «شیراز-اصفهان» به یک سواری پراید مشکوک و آن را برای بررسی بیشتر متوقف کردند. در بازرسی از این خودرو ۹ کیلوگرم تریاک که به طرز بسیار ماهرانهای در سقف جاسازی شده بود، کشف شد. در این خصوص راننده دستگیر و برای سیر مراحل قانونی تحویل مراجع قضایی شد.
محموله عجیبوغریب دیگری هم روز نهم تیرماه از سوی ماموران پلیس موادمخدر کشف شد. جاسازی تریاک در مجسمههای چوبی و جاسازی تریاک به شکل کمربند، نمونهای از کشف این محموله بود. قاچاقچیان، اما به این دو روش بسنده نکرده و آغشته کردن شالگردن زنانه به موادمخدر تریاک یا جاسازی شیشه در کاپشن را هم انتخاب کرده بودند که ماموران پلیس با اشرافیت مانع کار قاچاقچیان شدند. روی شالگردن آغشته به تریاک نیز نوشته شده بود، همسر مهربانم تولدت مبارک؛ قاچاقچیان به طرز ماهرانهای مواد خود را در این جاها، پنهان کرده بودند به امید اینکه بتوانند به هدف خود برسند، اما موفق نشدند.
یکی از ماموران تجسس مبارزه با موادمخدر پلیس پیشگیری پایتخت، در گفتگو با خبرنگار «شهروند» روایتی عجیب، متفاوت و خواندنی از محمولههای موادمخدر دارد. او درباره یکی از شگفتانگیزترین محمولههای کشفشده میگوید: «یکی از شگفتانگیزترین محمولههایی که اخیرا کشف کردیم، جاسازی کوکایین در بدن مرغ زنده بود. یک کامیون پر از مرغ زنده از یکی از شهرستانهای جنوبشرقی کشور به تهران وارد میشد. قاچاقچیان به طرز ماهرانهای کوکایین را داخل شکم مرغ جاسازی کرده بودند.
این کامیون بیش از ۵-۴ هزار مرغ داشت که در بدنشان از پشت موادها را جاساز کرده بودند. قاچاقچیان خودشان کاملا به این موضوع مسلط هستند و میدانند که حیوانات تا چه زمانی میتوانند این مواد را در بدن خود نگهداری کنند. معمولا یکی دو ساعت بیشتر نمیتوانند آن را نگه دارند. ولی خب، دمدست است و میتوانند به راحتی آن را از بدن حیوانات خارج کنند. با این حال این موضوع از چشم پلیس دور نماند. ما محمولههای دیگری هم داشتیم که به همین شیوه، در بدن گاو و اسب جاساز شده بود که البته همه اینها از سوی پلیس کشف شد.»
او در ادامه صحبتهایش، به چند نمونه دیگر اشاره میکند و میگوید: «به جز کامیون حامل دام، کامیونتهای حامل مرکبات را هم داشتیم. یعنی مواد را در مرکبات و صیفیجات جاساز کرده بودند. کیفدستی، کفش، کلاه و زنبیل را هم آغشته به مواد کرده بودند که البته این روشها قدیمی است. ما در آخرین عملیات خود، محمولهای عجیب کشف کردیم. قاچاقچیان، کوکایین را داخل سنگ قبر جاساز کرده بودند. یک اسم جعلی هم روی آن حک شده بود. یک سنگ قبر ضخامت ۱۵-۱۰ سانتیمتری داشت که داخلش را خالی کرده و کوکایین گذاشته بودند. یک هفته پیش نیز محمولهای از ترکیه به فرودگاه امام خمینی (ره) وارد شد که مواد را داخل مایکروفر جاساز کرده بودند. به این امید که به آنها گفته بودند، مواد و طلا داخل مایکروفر نشان داده نمیشود. درحالیکه دستگاههای ما نشان داده و قاچاقچیان دستگیر شدند.»
این مامور، تجسس به انواع موادمخدر و نوع جاسازیهای آنها اشاره میکند و میگوید: «معمولا موادی که داخل تار و پود لباس و کلاه و کفش جاساز میشود و مقدار کمی هم نیاز دارد، اکثرا شیشه و تریاک هستند. ما داخل لوازم خانگی، هندوانه، خربزه، پرتغال، تخته الوار، صابون، شامپو، صنایعدستی، داخل سیمان، گچ و موازییک هم جاساز داشتیم. اینها معمولا شیشه و تریاک هستند، اما محمولهای که در بدن حیوانات و سنگ قبر کشف کردیم، کوکایین بود. این نوع مواد، چون گرانتر از بقیه است برای همین قاچاقچیان ریسکش را میپذیرند و آن را انجام میدهند.
با این حال این افراد دستگیر میشوند. اخیرا حرکت خوبی که پلیس انجام داده، این است که ایست بازرسیها را هم کاملا به دستگاه ایکسری تجهیز کردند که این دستگاه بهطور کامل همه چیز را نشان میدهد. یعنی ۹۹ درصد را نشان میدهد. حتی داخل معده هم مواد وجود داشته باشد، نشان میدهد و مشخص میشود. افرادی هم که دستگیر میشوند، معمولا حمال مواد هستند. یعنی سرکرده و قاچاقچی اصلی نیستند. آدمهای ضعیفی هستند که بهخاطر پول، ریسکش را میپذیرند. سرکرده، اسمش پشت پرده است که او نیز با عملیاتهای مختلف دستگیر خواهد شد، اما این افراد وقتی بازداشت میشوند، میگویند که به راحتی فریب خوردهاند و بهخاطر مبلغ پول خوبی که میگرفتند این کار را قبول کردند. مثلا میگویند در یک ماه یک میلیارد پول گیرشان میآمده است. در نهایت اینها موفق نمیشوند و در دام پلیس میافتند. برای همین قاچاقچیان خیلی بهخودشان زحمت ندهند و راههای مختلف را امتحان نکنند.»
سرهنگ ضرغام آذین، رئیس پلیس مبارزه با موادمخدر تهران بزرگ نیز در گفتوگویی با خبرنگار «شهروند» از محمولههای عجیبوغریب دیگری میگوید و عملیاتهای سختشان را روایت میکند: «معمولا پلیس با توجه به تجارب و سیستمهایی که دارد میتواند به راحتی این قاچاقچیان را دستگیر کند. همیشه برعکس آن چیزی که در اذهان عمومی است، ما جلوتر از قاچاقچیان هستیم. به جرأت میتوانم بگویم که آنها تا حالا موفق نشدهاند و همیشه به دام ماموران ما گرفتار میشوند، با اینحال متوقف نمیشوند. ما از پنهان کردن مواد در تار و پود لباس، مهمتر و عجیبتر نداریم. ولی آن را هم پیدا کردیم.
اخیرا نیز موردی داشتیم که مواد را در حوله جاسازی کرده بودند. یعنی وقتی آن را نگاه یا لمس میکردی، حوله بود، ولی داخلش به طرز ماهرانهای مواد جاسازی شده بود. یا مثلا محمولهای داشتیم که ظروف چینی از شیشه ساخته شده بود. یعنی خود ظرف، چینی بود، ولی عینا شیشه و بدون روکش شیشه بود. یعنی شیشه را به شکل ظرف درآورده و آن را با دستگاه منجمد کرده بودند.»
سرهنگ آذین در ادامه صحبتهایش میگوید: «به جز تار و پود حوله، محمولهای هم داشتیم که با گریس، مواد را در کف ماشین مخفی کرده بودند. با این حال ما با تجهیزات و سگهای موادیاب آنها را کشف کردیم. برای همین قاچاقچیان هر بار ناامیدتر از قبل میشوند. آنها حتی سلامت خود را به خطر میاندازند و مواد را میبلعند که البته این نوع حمل بیشتر در زندانها اتفاق میافتد که همه اینها را کشف میکنیم. ماموران ما به وسیله دستگاهها و وضعیت روحی و روانی و اشراف اطلاعاتی که دارند، همه این محمولهها را شناسایی میکنند. ما موردی نداشتیم که موفق شده باشد، چون بدون شک کشف میشوند. متاسفانه، اما برای بعضیها هم درس عبرت نمیشود.
کارهای خود را تکرار میکنند و هربار دستگیر میشوند. با این حال پیگیریهای ما پیدرپی و قاطع است. اخیرا نیز با تشدید مجازات مواجه میشوند. ما خیلی موارد و قاچاقچیانی داشتیم که ناامید شده و فهمیده که دیگر راهی برایش نیست. دیگر از تار و پود لباس و معده پیچیدهتر چیزی نداریم، اما آنها را هم کشف کردیم و به همین دلیل نیز قاچاقچی ناامید شده است. یعنی آنها فقط درصورتی ممکن است موفق شوند که موادها را غیب کنند که این کار هم غیرممکن است. برای همین نسبت به قبل ناامیدتر شدند، چراکه پلیس خیلی حرفهای عمل میکند. دستگاههای جدیدی هم اضافه شدند که همان اول شناسایی میشوند.»
آزاده رضایی، کارشناس انتظامی است که در رابطه با شناسایی و انواع محمولههای موادمخدر اطلاعاتی ارائه میدهد و در اینباره به خبرنگار «شهروند» میگوید: «انواع جاسازی موادمخدر در خودرو، لباس، کفش و حتی در بدن متهمان به گمان اینکه پلیس در کشت و شناسایی موادمخدر ناتوان است، تصوری باطل و صرفا فریبی از سوی قاچاقچیان موادمخدر است تا حاملان خود را به قاچاق مواد افیونی از این طریق مجاب کنند.
این درحالی است که بهخصوص در سالهای اخیر پلیس بااستفاده از تجربه و دانش و تجهیزات پیشرفته، کمترین خطا در کشف انواع جاساز را دارد. جاسازی و حمل موادمخدر ارتباطی با میزان راه پیمودهشده ندارد و مجازات افرادی که اقدام به جاسازی و حمل این مواد میکنند، یکسان است. فرد نمیتواند از زیر بار مسئولیت انتقال موادمخدر شانه خالی کند، اما گاهی این جاساز و حمل برای حامل آن علاوه بر مجازات و گیرافتادن در دام قانون و دستگیری و … خطرات جانی نیز خواهد داشت، چراکه قاچاقچیان موادمخدر با طعمه قرار دادن افرادی که بهدنبال کسب درآمدهای خارج از عرف و حتی ناچیز هستند، از بدن این افراد برای انتقال موادمخدر استفاده میکنند.»
این کارشناس، بلع موادمخدر را یکی از شیوههای معمول و بهشدت خطرناک میداند و ادامه میدهد: «این شیوه بهشدت خطر دارد، چراکه هر لحظه امکان پاره شدن بستهبندی موادمخدر در شکم فرد وجود دارد و میتواند منجر به مرگ او شود. البته قسمت سیاه ماجرای جاسازی موادمخدر در مجاری انتهایی بدن و مثانه است. این مسأله سلامتی فرد و جان او را تهدید میکند و فرد مجبور به مراقبت بیشتری است. متاسفانه اکثر قاچاقچیان با درگیر کردن خانواده خود و سوءاستفاده از آنان در گمان عدمکشف از سوی پلیس، به جاسازی موادمخدر در بدن آنها مبادرت میورزند. عدهای معتقدند برخی از جاسازیهای موادمخدر به عقل جن هم نمیرسد، اما با وجود خلاقیتهای زیاد قاچاقچیان، بازهم انتهای کار، پلیس باهوش است که بستههای موادمخدر را یکی پس از دیگری کشف کرده و تجربه و تجهیزات خود را بهکار میگیرد. این تیر قاچاقچیان است که همواره به سنگ میخورد.»
او نوع تشخیص حمل موادمخدر را نیز روایت میکند و میگوید: «اکثر حاملان موادمخدر را میتوان از روی ظاهر و زبان بدنشان شناخت چراکه با مشاهده پلیس و گشتهای انتظامی خود را لو داده و با تغییر ظاهرشان گرفتار میشوند. ماموران باتجربه ما با طرز رفتار و حرکات قاچاقچی میتوانند او را شناسایی کنند. یا حتی از نوع حرکت وسیله نقلیه و … میتوانند تشخیص درست بدهند. اینها ترکیبی از تجربه و خلاقیت است که باعث شناسایی چنین مواردی میشود. تجهیزات بهروز هم باعث میشود این تجربهها و تواناییها بهموقع و درست مورد استفاده قرار بگیرد. معمولا فشار روانی و استرس حمل موادمخدر روی قاچاقچیها تاثیر زیادی میگذارد.
عرق، لرزش دست و صدا و نگاههای نگران باعث لو رفتن آنها میشود. البته در غیراین صورت هم پلیس با تکیه بر تجربه و دانش خود میتواند این افراد را شناسایی کرده و در بیشتر موارد حتی جان حاملان موادمخدر را نجات دهد. به هرحال جاسازها انواع مختلف داشته و یکبار مصرف هستند، چراکه با لو رفتن هر جاساز و اشرافیت پلیس به دیگر تکنیکهای مورد استفاده خلافکاران، قاچاقچیان زمانی را صرف کشف راهکار جدید و جاساز عجیبوغریبتر میکنند، اما از یک نکته غافل هستند. اینکه میگویند مجرمان همواره یک گام از پلیس جلوتر هستند سخنی گزاف است، چراکه پلیس با توان پیشبینی و کنار هم قرار دادن تکههای پازل حتی میتواند گامهای بعدی خلافکاران را نیز حدس زده، خود را بهروزرسانی کرده و خلاقیت مجرمان را در نطفه خفه کند.»