هیچ چیز به عنوان یک ایده وجود ندارد. میتوانیم از «هیچ» برای حساب کردن استفاده کنیم: ایده «صفر» ۴۰۰۰ سال پیش مورد استفاده قرار میگرفت و نماد بیضی شکلی که امروز استفاده میکنیم بیش از ۱۰۰۰ سال پیش اختراع شد. شاید این تنها جایی باشد که «هیچ» وجود دارد: به عنوان یک ایده در ذهن مان.
فرارو- هیچ چیز به عنوان یک ایده وجود ندارد. میتوانیم از «هیچ» برای حساب کردن استفاده کنیم: ایده «صفر» ۴۰۰۰ سال پیش مورد استفاده قرار میگرفت و نماد بیضی شکلی که امروز استفاده میکنیم بیش از ۱۰۰۰ سال پیش اختراع شد. شاید این تنها جایی باشد که «هیچ» وجود دارد: به عنوان یک ایده در ذهن مان.
به گزارش فرارو به نقل از کانورسیشن، تصور کنید صدایی از بیرون پنجره میشنوید. فکر میکنید ممکن است پارس سگ باشد یا شاید کودکی که فریاد میزند. اما زمانی بلند میشوید و نگاه میکنید و میبینید سگ یا بچهای نیست. شما میگویید: «اوه، چیزی آنجا نیست».
ما اغلب میگوییم «هیچ چیز نداریم» یا «هیچ چیز وجود ندارد». با این وجود، منظور ما این است که چیز خاصی نداریم. وقتی به بیرون نگاه میکردید چیزهای زیادی آنجا بودند درختان، خانه ها، خودروها و دوچرخهها شاید، اما چیز خاصی که شما دنبال آن بودید آنجا نبود.
حتی اگر به یک اتاق کاملا خالی نگاه میکردید باز هم چیزهایی در آنجا وجود داشت. همیشه هوا وجود دارد و هوا از مولکولهایی تشکیل شده است مانند اکسیژن که برای زنده نگه داشتن ما ضروری است و ما نیاز به تنفس داریم.
با این وجود، در مورد فضا چطور؟ در فضا هوا وجود ندارد: به همین دلیل است که فضانوردان در صورت رفتن به «پیاده روی فضایی» باید لباس فضایی بپوشند که اکسیژن لازم برای تنفس را فراهم میکند. در واقع مولکولهایی نیز در فضا وجود دارند، اما به اندازهای اندک هستند که بیشتر فضای خالی است. این فضا «خلاء» نامیده میشود. ممکن است فکر کنیم که خلاء بین ستارهها در آسمان شب جایی که مولکولهای بسیار کمی وجود دارد جایی است که «هیچ» را پیدا میکنیم. زمان که به آسمان تاریک شب نگاه میکنید «هیچ» نمیبینید. این فضای خالی پر از انرژی است.
این چیزی است که وجود دارد حتی اگر نتوانید آن را در دست خود نگه دارید. انرژی چیزی است که باعث میشود همه چیز رخ دهد. انرژی هرگز از بین نمیرود و هرگز از هیچ ساخته نمیشود. هنگامی که میدوید انرژی در حرکت شما ناشی از انرژیای است که از غذایی که خوردهاید دریافت میکنید. هنگامی که شما توقف میکنید این انرژی به گرما تبدیل شده و در هنگام ترمز کردن پاهای شما روی حرکت زمین تاثیری جزئی میگذارد.
انیشتین متوجه شد که انرژی و ذرات (تکههای کوچک مواد) دو روی یک سکه هستند. کوچکترین چیزهایی که ما از آن میدانیم مانند ذرات که بیش از یک میلیون میلیارد بار کوچکتر از ما هستند از انرژی ساخته شده اند. دانشمندان حدود یک قرن پیش متوجه شدند که این چیزهای کوچک با چیزهای بزرگتر در جهان متفاوت عمل میکنند. رفتار آنها را نمیتوان به طور دقیق پیش بینی کرد و فقط میتوان آن را با چیزی به نام «مکانیک کوانتومی» توصیف کرد.
این هم چنین بدان معناست که محتوای خلاء دقیقا صفر نیست. ذرات ریز موجود در آن میتوانند دقیقا مخالف خود یعنی «ضد ذرات» را ملاقات کنند. زمانی که این موضوع رخ میدهد آنان یکدیگر را خنثی کرده و ناپدید میشوند، اما این انرژی که در وهله نخست آن ذرات را ساخته بود باقی میماند. خلاء در فضای سوپی از انرژی و جفت ذرات و ضد ذرات است.
«هندریک کازیمیر» دانشمند هلندی راهی برای اثبات این موضوع در سال ۱۹۴۸ میلادی پیشنهاد کرد و نیم قرن پس از آن ما متوجه شدیم که حق با او بود. این انرژی در خلاء همچنین باعث میشود که جهان با گذشت زمان بزرگتر شود مانند زمانی که یک بالون را منفجر میکنید. چیزهای دیگری نیز در خلاء فضا وجود دارند. فضا حاوی «میدانها» است که راهی برای توصیف تاثیری است که چیزی میتواند در سراسر یک منطقه از فضا داشته باشد. برای مثال، زمین از طریق میدانی به نام «گرانش» ماه را در فضا میکِشَد.
زمانی که فیزیکدان معروف «آلبرت انیشتین» در حال کشف چگونگی عملکرد گرانش بود دریافت که فضا در واقع شکل دارد. چیزی با جرم زیاد مانند یک ستاره یا یک سیاره فضای اطراف خود را خم میکند مانند زمانی که یک توپ سنگین که وسط یک پتوی کشیده نگه داشته میشود باعث تغییر شکل پتو میشود. اگر فضا شکل داشته باشد مطمئنا نمیتواند هیچ باشد.
به نظر میرسد که ما در هیچ کجای جهان خود «هیچ» را نخواهیم یافت. شاید جایی برای جستجوی هیچ چیز فراتر یا خارج از کائنات باشد. اگرچه این ممکن است یک پرسش غیرممکن باشد. کائنات جایی است که فضا جایی که مواد و انرژی در آن قرار دارد و جایی است که زمان در آن وجود دارد.
«استیون هاوکینگ» فیزیکدان توضیح داده بود که جهان هیچ مرزی چه در فضا و چه در زمان ندارد. زمانی که داخل خانه هستید دیوارها مرز هستند و میتوانید به آن چه در بیرون است فکر کنید شاید حتی آن را از پنجره ببینید. با این وجود، اگر جهان هیچ مرزی نداشته باشد پس چیزی به نام «بیرون» (یا «قبل») وجود ندارد و میتوانیم آن را «هیچ» بنامیم، اما بهتر است بگوییم که این فقدان چیزی است.
هیچ چیز به عنوان یک ایده وجود ندارد. میتوانیم از «هیچ» برای حساب کردن استفاده کنیم: ایده «صفر» ۴۰۰۰ سال پیش مورد استفاده قرار میگرفت و نماد بیضی شکلی که امروز استفاده میکنیم بیش از ۱۰۰۰ سال پیش اختراع شد. شاید این تنها جایی باشد که «هیچ» وجود دارد: به عنوان یک ایده در ذهن مان.