bato-adv
کد خبر: ۶۰۹۲۲۳

کلاهی که برسر مردم تهران رفت؛ مردم از چه زمانی لباس متحدالشکل می‌پوشیدند؟

کلاهی که برسر مردم تهران رفت؛ مردم از چه زمانی لباس متحدالشکل می‌پوشیدند؟
کفش و کلاه، بخش‌های اجباری دیگری از پوشش لباس مردان بود. معانی درباره نوع کفش و کلاه در آن دوره می‌گوید: «اهالی تهران با توجه به توان مالی‌شان گیوه، چارق یا نعلین به پا می‌کردند. البته کلاه بخش مهمی از لباس مردان در آن دوران به شمار می‌رفت. یعنی هیچ مردی بدون کلاه و سرپوش در کوچه و خیابان ظاهر نمی‌شد. »
تاریخ انتشار: ۱۶:۱۳ - ۲۳ بهمن ۱۴۰۱

لباس معمولی و محلی تهرانی‌ها را آقا محمدخان قاجار برتن مردم کرد. در واقع آقامحمدخان تلاش کرد که لباس مردان تهرانی را متحدالشکل و یکدست کند و ۳ بخش مهم برای لباس‌هایشان قائل شد. به همین خاطر به اجبار گفت وقتی مردان می‌خواهند از خانه خارج شوند باید این ۳بخش پوشیدن را رعایت کنند.

لباس مردان در تهران قدیم

به گزارش همشهری آنلاین، پوشش و لباس محلی زنان در تهران از دوره زندیه، تغییری نکرده و فقط بخش‌های دیگری به آن اضافه شده، اما برخلاف آن پوشش مردان تغییرات عمده‌ای کرده است. تا قبل از دوره قاجار، چون بیش از نیمی از جمعیت ساکن تهران در واقع تهرانی نبودند و از سایر شهر‌ها و روستا‌ها به تهران مهاجرت کرده بودند، به همین خاطر با لباس‌های محلی خودشان در شهر رفت و آمد داشتند.

«مریم معانی» باستان شناس، پژوهشگر و استاد دانشگاه می‌گوید: «البته برای این کار دلیل هم داشتند و می‌گفتند پوشش یکسان از اختلافات‌های قومی و طبقاتی و ... به ویژه در مدارس جلوگیری می‌کند. آقامحمدخان قاجار معتقد بود این متحدالشکل شدن لباس یک اتحاد ملی به وجود می‌آورد. او در آن دوره اعلام کرده بود مردان باید شال، کلاه و جبّه (تن‌پوش بلند و گشادی که مردان می‌پوشیدند) بپوشند، اما با توجه به طبقه اجتماعی شان، جنس جبّه هم تفاوت داشت. اگر شخص از طبقات اعیان و اشراف و ممتاز بود، از پارچه‌های ماهوت استفاده می‌کرد و اگر قدرت خرید ماهوت را نداشته از پارچه‌های دستبافت ایرانی جبّه را می‌دوخت. همه مردان بعد از اینکه جبّه را می‌پوشیدند روی لباس‌های زیری‌شان، یک شالی به کمرشان باید می‌بستند، که در واقع این شال دور جبّه، برایشان حکم جیب را داشت.»

کلاهی که برسر مردم تهران رفت؛ مردم از چه زمانی لباس متحدالشکل می‌پوشیدند؟

هر طبقه یک نوع کلاه و کفش

کفش و کلاه، بخش‌های اجباری دیگری از پوشش لباس مردان بود. معانی درباره نوع کفش و کلاه در آن دوره می‌گوید: «اهالی تهران با توجه به توان مالی‌شان گیوه، چارق یا نعلین به پا می‌کردند. البته کلاه بخش مهمی از لباس مردان در آن دوران به شمار می‌رفت. یعنی هیچ مردی بدون کلاه و سرپوش در کوچه و خیابان ظاهر نمی‌شد. نوع سرپوش و کلاه هم نشان‌دهنده شأن و طبقه اجتماعی آن شخص بود.

معروف‌ترین کلاه‌هایی که مردان در آن دوره سر می‌گذاشتند کلاه‌های نمدی، پوستی و مقوایی بود که بعد از هماهنگ کردن لباس در سال ۱۲۹۹ در دوره پهلوی اول، کلاه پهلوی و کلاه اجباری، جای همه آن‌ها را گرفت. محمد شاه اولین بار دستور داد که کلاه کوتاه شود. کلاه دوره قاجار عبارت بوده از یک مخروط مجوف به ارتفاع سی و پنج سانتی متر که انتهای بالای آن به داخل تا شده بود.»

اشراف با کلاهی از جنس پوست بره

«یاکوب ادوارد پولاک» پزشک اتریشی و بنیانگذار طب نوین ایران در کتاب سفرنامه خود نوشته است: «کلاه اعیان و متمولان از بهترین پوست بخار است آن هم از قسمت‌های دست چین و منتخب پشت بره. برای مردم با درآمد بالاتر، این کلاه را از پوست زیبای بره‌های محلی و بخصوص بره‌های شیراز و قم تهیه می‌کنند به قیمت ۲ تا ۵ تومان. ایرانی‌ها همچنین، زیر کلاه «عرقچینی» به سر می‌گذاردند که زنان و بخصوص زنان اصفهان به نقوش مختلف و با هنرمندی تمام آن را می‌دوزند.»

کلاهی که برسر مردم تهران رفت؛ مردم از چه زمانی لباس متحدالشکل می‌پوشیدند؟

قسم به کلاه مردان

«جعفر شهری» نویسنده کتاب ایران قدیم و تهران شرح جالبی درباره «کلاه نمدی ها» و کلاً فرهنگ کلاه بین ایرانیان دارد: «صحبت درباره کلاه مردم ایران بود، در آن زمان اگر کسی استطاعت خریدن کلاه را نداشت، سرخود را با دستمال و شال و مانند آن‌ها می‌پوشانید، خلاصه به سر نگذاشتن کلاه یک نوع توهین و بی‌حرمتی بود. چنانچه یکی از سوگند‌های متداول به کلاه بود که می‌گفتند به کلاه مردانه قسم و از دشنام‌های هم این بود که اگر چنان و چنین نکنم کلاه را می‌دارم و لچک زن‌ها را به سر می‌گذارم.

قبل از هرکلاه و زیادتر از همه کلاه نمد بود در شکل و جنس و انواع مختلف مانند (کلاه نمدی) کلاهی مانند عرقچین با لبه‌ای کوتاه که می‌توانسته تا شده دو نیمه‌اش داخل هم فرو برود، در قیمتی ارزانتر از دیگر کلاه‌ها، دیگر کلاه با لبه‌ای بلندتر از لعایب عینی آهار خورده بشکل نصف هندوانه گرد ساخته می‌شد. کلاه (فراشی) درازتر از کلاه قبلی و شکلی استوانه‌ای، کلاه (تخم مرغی)، شبیه تخم مرغی که سرش بریده شده باشد.

کلاه تخم مرغی نزدیک به نیمچه بختیاری و بعد از این‌ها کلاه (فینه) از رنگ‌های قرمز و سیاه به منگوله‌ای که از وسط طاقش آویزان می‌شد و دور آن‌را شال سبز یا سیاه یا (شیر شکری) می‌بستند که سبز و سیاهشان مخصوص مداح و نوحه خوان‌ها و شیر شکری‌اش را تجار و حج گذارده‌ها می‌بستند. قیمت این کلاه‌ها از پنج شش شاهی تا دو قران بود که اعلای آن‌ها را از کُرک خالص می‌ساختند و شهری پسند گفته می‌شد و داش مشدی‌ها و (لوطی باشی‌ها) مشتری آن بودند.»

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین