برخی هستند که معتقدند عوامل اصلی ترور صیادشیرازی دستگیر نشدهاند؛ سال ۱۴۰۰، روزنامه جامجم متعلق به صدا و سیما، با فردی به نام «حسین قاسمی» با عنوان «تحلیلگر و کارشناس مسائل امنیتی» گفتوگویی میکند که در خلال آن، او مدعی میشود که خبر دستگیری عوامل ترور شهید صیادشیرازی «پوچ بوده و هیچ وقت عوامل ترور دستگیر نشدهاند.» البته که این ادعا از سوی وزارت اطلاعات واکنشی به همراه نداشت.
۲۱ فروردین ۱۳۷۸؛ یکی از مناطق شمالی تهران؛ علی صیادشیرازی، جانشین رییس ستاد کل نیروهای مسلح قصد داشت مانند هر روز راهی محل کار شود. فردی مسلح با پوشش رفتگر شهرداری به خودروی صیاد نزدیک میشود و ۴ گلوله به سمت او شلیک میکند. صیاد که شیشه خودرو را پایین داده بود، هر ۴ گلوله به سر و گردنش اصابت میکند و در دم به شهادت میرسد. او ۵ روز قبل از ترورش به درجه سرلشکری ارتقا یافته بود.
به گزارش اعتماد، آنها نام این عملیات را به نام «طاهره طلوع» از فرماندهان کشته شده در عملیات مرصاد گذاشته بودند. این فرمانده منافقین (مجاهدین خلق) ششم مرداد ۱۳۶۷ در جریان حمله آنها به ایران و عملیات مرصاد یا به قول خودشان «فروغ جاویدان» در گردنه حسنآباد کشته شده بود.
برخی معتقدند این نامگذاری مشخص میکند که هدف از ترور صیاد، نه فقط ترور یک شخصیت نظامی، بلکه انتقامی بود از فرماندهی صیادشیرازی در جریان عملیات مرصاد؛ عملیاتی برای مقابله با حمله نظامی منافقین به ایران که با کمک دولت عراق صورت گرفته بود؛ آن هم پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران به منظور آتشبس میان تهران و بغداد.
اما محمد درودیان، پژوهشگر جنگ ایران و عراق در یادداشتی به عدم حفاظت از صیاد اشاره میکند و نوشته: «صیاد در حالی ترور شد که تنها یک سرباز به عنوان راننده در اختیار داشت که آن هم در روز ترور، همراه وی نبود و هیچ فرد دیگری از وی محافظت نمیکرد.»
درودیان، ترور صیادشیرازی با انگیزه انتقام از نقش او در مرصاد را رد میکند و آورده: «در تمام این سالهای پس از عملیات مرصاد، سازمان مجاهدین خلق به شهید صیاد دسترسی داشت، اما نه تنها علیه ایشان، بلکه هیچ عملیاتی را با هدف انتقام از کسانی که در عملیات مرصاد شرکت داشتند، انجام نداد، زیرا رفتار این سازمان تحت کنترل عراق بود و صدام به دنبال اقدام امنیتی در ایران نبود. با این توضیح، ترور شهید صیاد از سوی منافقین، ارتباط مستقیم با نقش ایشان در عملیات مرصاد نداشت. برابر اسنادی که با دستگیری عامل ترور شهید صیاد و بعدها با سقوط صدام به دست آمد، اقدام منافقین برای ترور شهید صیاد، سفارش صدام و در واکنش به اقدامی بود که با ترور فرزند وی «عدی» صورت گرفت. برابر این اسناد، صدام ترور آیتالله هاشمیرفسنجانی را پیشنهاد میکند که منافقین به دلیل ناتوانی برای عبور از حلقه حفاظتی ایشان، ترور شهید صیاد را به عنوان یک هدف انتخاب کرد.»
ترور با هر انگیزهای که بوده، ساعتی بعد از سوی گروه منافقین (مجاهدین خلق) قبول مسوولیت میشود. آنها در تماسی با دفتر خبرگزاری فرانسه در نیکوزیا، مسوولیت این ترور را بر عهده گرفتند. مشخصا این عملیات از پادگان اشرف هدایت میشد؛ آن زمان صدام رهبر عراق بر مسند کار بود. فردای ترور، وزارت امور خارجه ایران کاردار عراق در تهران را احضار کرد. «علیاصغر خاجی»، مدیرکل وقت خلیج فارس وزارت خارجه «نسبت به حمایتهای دولت عراق از اقدامات تروریستی این گروهک» اعتراض دولت ایران را ابلاغ میکند و میگوید که «اینگونه وقایع تاثیرات سوء و جبرانناپذیری بر روابط دو کشور خواهد داشت.» او همچنین خواستار توضیح دولت عراق در این زمینه شد.
چند هفته بعد الراوی، کاردار عراق در تهران در گفتگو با خبرگزاری دولت ایرنا میگوید: «ما این جنایت ناجوانمردانه یعنی به شهادت رساندن تیمسار صیادشیرازی را به شدت محکوم میکنیم.» او در این گفتگو تاکید کرده بود که «عاملان ترور شهید صیادشیرازی از عراق نفوذ نکردهاند و امیدوارم عاملان این جنایت بازداشت شوند تا ادعا و دلایل ما اثبات شود.»
این سخنان کاردار عراق، با واکنش مسعود رجوی رهبر منافقین (مجاهدین خلق) روبهرو میشود. موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی در مطلبی بخشهایی از کتاب «برای قضاوت تاریخ» را منتشر کرده که به اسناد زمان صدام میپردازد. در این کتاب متن مذاکراتی میان ژنرال طاهر حبوش فرمانده استخبارات عراق و مسعود رجوی را ذکر کرده است.
بنا به نوشته این کتاب، رجوی در دیدار با ژنرال حبوش میگوید: «کاردار شما در تهران علیه ما صحبت کرده، در مصاحبه مطبوعاتی علیه ما حرف زده است.» حبوش از رجوی ماجرای کاردار را میپرسد. طبق این متن، رجوی میگوید: «من فقط دنبال این مطلب هستم که این مصاحبه بعد از جریان صیادشیرازی شده است و این عملیات را تروریستی و ناجوانمردانه علیه صیادشیرازی خوانده که در این عملیات صیادشیرازی کشته شده و آن را محکوم کرده است. من در آن زمان با استاد طارق [عزیز]تماس گرفته و این مطلب را گفته ام و ایشان از من عذرخواهی کردند.»
اما شامگاه ۲۰ خرداد ماه ۱۳۷۸ و دو ماه پس از ترور صیاد، نیروی هوایی سپاه پاسداران با همکاری وزارت اطلاعات، یک عملیات موشکی را اجرا میکند و در عملیاتی با نام «رضوان» پادگان اشرف را موشکباران کرد. ۳ سال پیش، امیرعلی حاجیزاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه در گفتوگویی گفت که «ماموریت انتقام خون شهید صیاد را به نیروی هوایی سپاه آن زمان واگذار کردند که فرمانده نیرو شهید احمد کاظمی و بنده هم مدیر موشکی عملیات نیرو بودم. در آن زمان، چون سیستم هدایت و کنترل دقیقی نداشتیم، تعداد زیادی موشک را شلیک کردیم تا بتوانیم اهداف را بزنیم. امروز به مرحلهای رسیدهایم که با یک موشک یک نقطه را میزنیم، اما در آن زمان باید تعداد زیادی شلیک میکردیم تا احتمال اصابت بالاتر برود.» در این مصاحبه گفته میشود که چند ماه بعد مرحله دوم عملیات انتقام ترور صیاد اجرا میشود. سالها بعد یحیی رحیمصفوی، فرمانده کل وقت سپاه، در گفتوگویی به حملات موشکی فروردین ماه ۱۳۸۰ به مقرهای منافقین (مجاهدین خلق) اشاره کرد و گفت که «با گرفتن مصوبهای از شورای امنیت ملی در یک روز از ساعت ۴ تا ۷ صبح از غرب کشور یعنی از قصرشیرین تا بصره همه پایگاههای منافقین را بیش از هزار موشک از برد بلند تا کاتیوشا زدیم.»
اما در روزهای بعد از ترور، در رسانهها هنوز خبری از بازداشت یا تعقیب عاملان ترور منتشر نشده بود. تنها محمد نیازی، رییس سازمان قضایی نیروهای مسلح در اظهاراتی هرگونه ارتباط ترور صیادشیرازی با قتلهای زنجیرهای که آن زمان در ادبیات رسمی مقامات «قتلهای مشکوک» گفته میشد را رد کرد. نهایتا یکم تیر ماه ۱۳۷۸ علی یونسی، وزیر اطلاعات وقت در سخنانی اعلام کرد که «کارکنان وزارت اطلاعات در یک عملیات مهم، دقیق و اطلاعاتی موفق شدند چند نفر از عوامل اصلی ترور صیادشیرازی را شناسایی و دستگیر کنند.» یونسی همچنین گفت که «در عملیات شناسایی و دستگیری عوامل ترور، اطلاعات بسیار مهمی از جنایتهای گذشته منافقین و هدفهای شوم آنان به دست آمده است که موجب خنثی شدن توطئههای جدید منافقان شد.» وزیر اطلاعات وقت افزوده بود که «عاملان ترور شهید صیادشیرازی در جنوب کشور شناسایی و دستگیر شدند و یکی از منافقین در درگیری با ماموران وزارت کشته شد.»
پس از این سخنان، خبر دیگری درباره عوامل ترور صیادشیرازی منتشر نشد تا یکسال بعد؛ وزارت اطلاعات ۱۷ فروردین ماه ۱۳۷۹، یعنی یکسال بعد از ترور صیادشیرازی، در بیانیهای اعلام کرد که دو تن از مشارکتکنندگان در ترور شهید صیادشیرازی بازداشت شدند. بنا بر این اطلاعیه، «دو تن از اعضای تیم انتقال عوامل ترور شهید صیادشیرازی به داخل کشور که توسط سازمان اطلاعات عراق به منافقین وصل و در خدمت اهداف پلید آنان قرار گرفته بودند، با تلاش پیگیر سربازان گمنام امام زمان، در وزارت اطلاعات دستگیر شدند.» در ادامه اطلاعیه آمده: «این افراد که نصیر (حسین شریفات) و عبدالزهرا تمیمی نام دارند، در چند نوبت مبادرت به ورود و خروج غیرقانونی از مرزهای جمهوری اسلامی کرده و اوایل سال گذشته نیز عوامل جنایتکار ترور شهید صیادشیرازی را به داخل کشور منتقل کردند.»
بنا بر این اطلاعیه، «افراد مزبور در جریان انتقال یک تیم دو نفره از منافقین که قصد ترور یکی از مسوولان قضایی را داشت، پس از تلاشهای به موقع و پیگیریهای مستمر اطلاعاتی و عملیاتی سربازان گمنام امام زمان در استان خوزستان دستگیر شدند. دستگیرشدگان با رویت تصویر برخی عوامل نفاق به انتقال آنان به داخل کشور توسط خویش به منظور انجام اقدامات خرابکارانه و تروریستی اعتراف کردهاند.» این بیانیه همچنین گفته بود که «متهمان دستگیر شده توسط دادگاه به حبسهای طویلالمدت محکوم و هماکنون در حال گذراندن محکومیت خود هستند.» این بیانیه وزارت اطلاعات زمان دستگیری دو فرد را مشخص نکرده؛ چراکه بعد از دستگیری قاعدتا پروسه قضایی و امنیتی را پیشرو داشتهاند. تنها در شهریور ۱۳۹۲ پس از درگیریهای گسترده در محل استقرار منافقین (مجاهدین خلق)، آنها کشته شدن فردی با نام «زهره قائمی» را تایید کردند؛ فردی که رسانههای داخلی از او به عنوان «مسوول عملیات ترور» یاد کردند.
با این حال برخی هم هستند که معتقدند عوامل اصلی ترور صیادشیرازی دستگیر نشدهاند؛ سال ۱۴۰۰، روزنامه جامجم متعلق به صدا و سیما، با فردی به نام «حسین قاسمی» با عنوان «تحلیلگر و کارشناس مسائل امنیتی» گفتوگویی میکند که در خلال آن، او مدعی میشود که خبر دستگیری عوامل ترور شهید صیادشیرازی «پوچ بوده و هیچ وقت عوامل ترور دستگیر نشدهاند.» البته که این ادعا از سوی وزارت اطلاعات واکنشی به همراه نداشت.