برخی فیلمهای جنگی آن قدر ویرانگر و ترسناک هستند که باید تنها یک بار تماشایشان کنید. اغلب اوقات با الهام از وحشتهای جنگهای واقعی و ترجمه بصری آن ها، ژانر فیلمهای جنگی به شکلی قابل درک تاریک و ترسناک میشود. در حالی که به نمایش گذاشتن این فیلمها اهمیت قابل توجهی دارد، اما این فیلمهای جنگی لحظات سختی را برای مخاطب در هنگام تماشا کردن رقم میزنند.
به گزارش روزیاتو، سکانس ابتدایی فیلم Saving Private Ryan یکی از بهترین نمونههای چنین مقولهای است، سکانسی که در آن لحظه ترسناک و ویرانگر پیاده شدن سربازان متفقین در ساحل نرماندی در روز موسوم به دی دَی را به تصویر میکشد. ویرانی آن روز به تنهایی بسیار قابل توجه و تکان دهنده است.
ژانر فیلمهای جنگی میتواند بسیار متنوع باشد، از پروپاگانداهای تاریخی تا داستانهای الهام بخشی از انعطاف پذیری و مقاومت انسانی. اما بهترین فیلمهای جنگی، آن انسانیتی که در قلب فیلمهای جنگی وجود دارد را به تصویر میکشند. فیلمهایی که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد به خوبی جنایتهایی که در تاریخ بشر در جنگها رخ داده را درک میکنند. در حالی که تماشایشان دشوار است، اما دستکم باید یک بار به تماشای این فیلمها بنشینید. بدین ترتیب در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۱۰ فیلم جنگی آشنا کنیم که تنها یک بار میتوانید تماشا کنید.
فیلم The Pianist یک درام جنگی زندگینامهای توسط رومن پولانسکی بزرگ با بازی آدرین برودی است. این فیلم یک داستان واقعی کابوس وار از یک موزیسین یهودی به نام ولادیسلاو اشپیلمن و زنده ماندن او در طول جنگ جهانی دوم است که به ویرانگرترین و غیرقابل باورترین شکل ممکن انجام میشود.
هم برودی و هم پولانسکی به خاطر نقش بازیگر و کارگردان این فیلم بسیار مورد تحسین قرار گرفتند، به ویژه به خاطر دقت و رویکرد مثبتی که در روایت جنین داستان تراژیکی در پیش گرفتند. هم برودی و هم پولانسکی در بخش بهترین بازیگر مرد نقش اول و بهترین فیلم برای این شاهکار برنده جایزه اسکار شدند.
فیلم The Pianist با یک موسیقی زیبا موفق شده وحشت و سبوعیت هولوکاست را جبران کند. این زیبایی با فیلمبرداری خیره کننده فیلم تکمیل میشود که باعث میشود تماشا نکردن و برای لحظهای غافل شدن از داستان فیلم پیانیست دشوار باشد. از جان سالم به در بردن از حمله نازیها به لهستان، فرار از یهودی نشینهای ورشو تا آخرین راهپیمایی آزادی بعد از شکست نازی ها، هر لحظه از فیلم پیانیست به یک اندازه زیبا و تکان دهنده است. بدون شک بعد از تماشای این فیلم دیدگاهتان نسبت به هولوکاست و نازیها تغییر خواهد کرد.
فیلم جنگی Schindler’s List شاهکار استیون اسپیلبر داستان واقعی اسکار شیندلر را به تصویر میکشد، یک کارخانه دار آلمانی که جان بیش از ۱،۰۰۰ یهودی آواره را در جریان هولوکاست در بحبوحه جنگ جهانی دوم نجات داد. با بازی لیام نیسن در نقش شیندلر، این فیلم برنده هفت جایزه اسکار از جمله بهترین فیلم و بهترین کارگردان شد. در حالی که Schindler’s List به شکلی غیرقابل انکار فیلمی تاثیرگذار و بی نقص است، اما به همان اندازه تماشای آن دشوار میباشد.
همانند پیانیست، فیلم فهرست شیندلر نیز سعی نمیکند مخاطبش را از اتفاقات ترسناک هولوکاست دور نگه دارد. یک سکانس به شدت ترسناک فیلم نیز لحظهای است که نابود سازی محله یهودی نشین کراکوف رخ داده و ساکنان منطقه تخلیه و کشتار میشوند. به طول ۱۵ دقیقه متوالی و بی پایان، این سکانس قتل دسته جمعی بدون تبعیض غیرنظامیان در طول جنگ جهانی دوم را به تصویر میکشد که تماشای آن برای هر کسی ساده نیست.
در حالی که فیلم Beasts of No Nation از محصولات نتفلیکس بر اساس یک داستان واقعی ساخته نشده، اما اتفاقاتی که در آن دیده میشود شباهت بسیاری با رخدادهای واقعی دارند که حسی مستند گونه به فیلم میدهد. فیلم Beasts of No Nation داستان تراژیک پسر نوجوانی از یک کشور نامشخص در غرب آفریقاست که برای شرکت در جنگ داخلی کشور توسط جنگ سالاران بیرحم به خدمت گرفته میشود. با بازی ادریس البا در نقش یک فرمانده آفریقایی بیرحم، این فیلم داستانی ترسناک از سوء استفاده از کودکان و بکارگیری کودک سربازان در جنگهای داخلی آفریقاست.
اگر چه داستانی ساختگی دارد، اما Beasts of No Nation بر اساس یک تز دانشگاه هاروارد ساخته شده که به بررسی کودک سربازان میپردازد. این موضوع باعث میشود که رئالیسمی که در بطن داستان و تصاویر آن موج میزند، بیش از پیش مخاطب را تحت تاثیر قرار دهد، رئالیسمی که با بازیهای بی نقص بازیگران نمود بیشتری پیدا میکند. فیلم Beasts of No Nation نشان میدهد که کودک سربازان عروسکهایی در دست جنگ سالاران و در بحبوحه جنگهایی هستند که هیچ درکی از آنها ندارند، موضوعی که بیش از پیش تماشای این فیلم جنگی را دشوار میسازد.
فیلم Dunkirk بازروایت تراژیک تخلیه نیروهای متفقین در ساحل دانکرک در سال ۱۹۴۰ در طول جنگ جهانی دوم است، عملیاتی که طی آن بیش از ۳۳۸،۰۰۰ نیروی متفقین به شکلی معجزه آسا و باورنکردنی از این ساحل مشهور در نرماندی، فرانسه تخلیه شدند. به نویسندگی، کارگردانی و تهیه کنندگی کریستوفر نولان، فیلم Dunkirk بازیگران ستاره بسیاری در خود دارد و مورد تحسین منتقدان قرار گرفت. کنت برانا که در این فیلم نقش شخصیت فرماندهی ساختگی به نام بولتون را بازی میکند، در مصاحبهای گفته است که کهنه سربازانی که در طول جنگ جهانی دوم در ساحل دانکرک حضور داشتند دقت و صحت این فیلم را تایید کرده اند.
فیلم دانکرک به خوبی توانسته درماندگی و خونریزی عملیات تخلیه نیروهای متفقین از ساحل دانکرک را به تصویر بکشد. فیلمهای جنگی مدرن از جلوههای ویژه کامپیوتری و طراحی صوتی سود میبرند که میتوانند مخاطب را به یک فضای جنگی واقعی منتقل کنند. اما همچنین این بدان معناست که فیلمهای جنگی مدرن آنقدر واقعی هستند که تماشای آنها اکثر اوقات دشوار میشود. فیلم Dunkirk به چنان سطحی از واقعیت نگاری رسیده که تماشای آن را به تجربهای هیجان انگیز و متفاوت، اما به شدت دشوار و تکان دهنده درست میکند.
فیلم Threads تنها فیلم ساختگی و فرضیهای این فهرست است، یک درام آخرالزمانی بریتانیایی استرالیایی که یک جنگ هستهای را به تصویر میکشد. بریتانیا در جنگ بین دو کشور درگیر ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی گرفتار شده و با یک حمله هستهای مواجه شده که این کشور را به نابودی کشانده است. فیلم Threads در زمان انتشار خود بسیاری را شوکه کرد و نقدهای منفی زیادی دریافت کرد، اما با گذشت زمان، اکنون یکی از بهترین، واقع گرایانهترین و تاثیرگذارترین فیلمهای جنگی تاریخ به شمار میآید.
فیلم Threads به معنای واقعی کلمه تصویری از نکبت، بیچارگی و رنج است. در حالی که در مقایسه با دیگر فیلمهای این فهرست کمی قدیمی و کم کیفیت به نظر میرسد که از حالت شبه مستند فیلم و فیلمبرداری آن نشأت میگیرد، این فیلم بسیار قابل درک و ملموس است، به ویژه در شرایطی که اتفاقات جهانی باعث شده سایه یک نابودی هستهای همواره بر سر مردم جهان حاضر باشد. پس یک جنگ هستهای که همواره امکان آن وجود دارد و هر وقت نزاع بزرگی در جهان شکل میگیرد بیش از پیش خطر آن حس میشود، همواره قابل درک است، موضوعی که باعث شده داستان این فیلم دههها بعد از تولید نیز همچنان ملموس بوده و تماشای آن دشوار باشد.
فیلم Come and See یک فیلم ضد جنگ ساخته اتحاد جماهیر شوروی است که اشغال بلاروس توسط آلمانهای نازی در طول جنگ جهانی دوم را به شکلی هولناک به تصویر میکشد. بر اساس کتاب خاطراتی به نام I Am from the Fiery Village که در سال ۱۹۷۷ منتشر شد، این فیلم داستان یک نوجوانا بلاروسی به نام فیلورا را روایت میکند که به نیروهای مقاومت بلاروس پیوسته و قساوتی که علیه مردم ساکن منطقه به اجرا گذاشته میشود را از نزدیک نظاره میکند.
فیلم Come and See یک تصویر تکان دهنده از قساوتی است که توسط نازیها در اروپای شرقی صورت گرفت. این روایت که از دریچه نگاه یک نوجوان نقل میشود، بسیار تکان دهنده است به ویژه وقتی شخصیت فلیورا خود هدف این عداوتها و شکنجهها قرار گرفته و تصاویری خلق میشود که تماشای آن برای مخاطب دشوار است. فیلم بیا و ببین حاوی برخی از سوررئالترین سکانس هاست که پوچی و عبث بودن جنگ را به تصویر میکشند، سکانسهایی که اغلب با سکانسهای تراژیک واقعی ترکیب شده و یک زیبایی ترسناک را خلق میکنند.
فیلم جنگی Men Behind The Sun به شکلی دقیق یکی از تاریکترین اتفاقات تاریخ ژاپن را به تصویر میکشد، ماجرای مشهور واحد ۷۳۱. واحد ۷۳۱ سریترین واحد آزمایشهای تسلیحات بیولوژیکی ارتش امپراطوری ژاپن بود که با قساوت و بیرحمی تمام روی انسانها آزمایشهای ترسناک بیولوژیکی انجام میداد. به کارگردانی تی اف مو، فیلم Men Behind The Sun بسیار بحث برانگیز بود، اما به شکلی دقیق قساوتهایی که ژاپنیها علیه اسرای چینی و سیبریایی در طول جنگ جهانی دوم انجام میداد را به تصویر میکشد.
این فیلم به خاطر تصویرسازی بی پروا و گاه غلو شده اش از قساوتهای ژاپنیها مورد انتقاد قرار گرفت، اما بخشی از این بی توجهی و آزادی در نمایش خشونت نمایانگر بی توجهی واحد ۷۳۱ به زندگی انسانی است. به همین ترتیب، منتقدان به سکانسهای شکنجه این فیلم اشاره کردند که به تصویر کشیدن آن و تماشایش برای مخاطب را درست ندانسته و ترویج دهنده خشونت تلقی کردند. البته این سکانسها به درستی و با دقت زیاد آزمایشاتی که توسط نیروهای ژاپنی روی اسرا در دوران جنگ جهانی دوم انجام میشد را به تصویر میکشند. خشونت فزاینده و محضی که در فیلم Men Behind The Sun به تصویر کشیده میشود بسیار دقیق است و به همین خاطر تماشای این فیلم چندان ساده نیست.
Johnny Got His Gun رمانی از دالتون ترومبو است که اولین بار در سال ۱۹۳۸ منشتر شد. ترومبو ۳۲ سال پس انتشار این رمان فیلمی به همین نام را نویسندگی و کارگردانی کرد. فیلم Johnny Got His Gun یک سرباز جوان آمریکایی به نام جو بونهام را در طول جنگ جهانی اول به تصویر میکشد. بونهام در طول جنگ دچار معلولیت شده، صورتش به شدت آسیب دیده و به خاطر یک انفجار ناشی از توپخانه، کور، کر و لال میشود.
این فیلم ضد جنگ تکان دهنده، داستانی دارد که به خود به اندازه کافی ویرانگر و ترسناک است، که بدشکلیها و صدمات ناشی از جنگ جهانی اول که سربازان متحمل شده اند را به تصویر میکشد. اگر این تصاویر به اندازه کافی تکان دهنده نباشد، بخش زیادی از فیلم Johnny Got His Gun به تمایل و تلاش شخصیت اصلی فیلم برای پایان دادن به زندگی اش میپردازد. فیلم ترومبو توانسته تقلاها و رنجهای یک سرباز جان سالم به در برده را با جراحتهای جدی و بسیار و اختلال روانی پس از حادثه به تصویر بکشد که به نتایج و عواقب ویرانگر جنگ میپردازد.
فیلم The Painted Bird به نویسندگی، کارگردانی و تهیه کنندگی واکلاو مارهول فیلمی است که تماماً به شکل سیاه و سفید فیلمبرداری شده است. داستان این فیلم جنگی در مورد یک پسربچه یهودی تبار از یک کشور نامشخص در اروپای شرقی است که در جریان جنگ جهانی دوم آواره شده و به دنبال پناهجویی است. فیلم The Painted Bird با سکانسی آغاز میشود که در آن پسربچهای به نام جوسکا تنها عضو باقیمانده خانواده اش را نیز از دست میدهد و از آنجاست که اوضاع برای او بدتر از قبل نیز میشود.
فیلم The Painted Bird یک تجربه سینمایی ویرانگر و تکان دهنده است. در حالی که این فیلم وحشت و قساوت نیروهای آلمان نازی را به تصویر میکشد، به همان اندازه نیز بیرحمیها و سبوعیت نیروهای ارتش سرخ شوروی و از همه مهم تر، تاثیری که این قساوتها بر غیرنظامیان اروپای شرقی دارد را نیز در برابر چشمان بهت زده مخاطب روایت میکند. ترسناکترین کارها و اعمالی که در فیلم The Painted Bird به تصویر کشیده میشوند آن اعمالی هستند که توسط افراد غیرنظامی انجام میشوند، کسانی که جنگ آنها را به دیوانگی کشانده است.
فیلم The Boy in the Striped Pajamas یک درام تکان دهنده و ویرانگر است که داستان آن در یک کمپ اسرا در لهستان اشغال شده توسط نازیها در دوران جنگ جهانی دوم و ماجرای هولوکاست روایت میشود. به کارگردانی مارک هرمان، فیلم The Boy in the Striped Pajamas دوستی بین یک پسربچه یهودی زندانی شده در این کمپ اسرا و پسر یک افسر اس اس که نظارت بر کمپ را بر عهده دارد را به تصویر میکشد. این فیلم نقدهای متفاوتی دریافت کرد، تا حدودی به خاطر بی دقتیهای تاریخی که داشت، اما اگر این بی دقتیها را نادیده بگیریم، پسری با پیژامه راه راه یکی از تکان دهندهترین پایان بندیهای تاریخ ژانر جنگی را دارد.
همانند فیلمهای Come and See و The Painted Bird، این فیلم نیز از دریچه نگاه پسربچهها روایت میشود و معصومیت آنها را در مقایسه با بیرحمی مطلق هولوکاست به تصویر میکشد. نتیجه این تصویرسازی، یک نمایش قدرتمند و واقع گرایانه از بی توجهی و قساوت ماجرای هولوکاست است.
فیلم The Boy in the Striped Pajamas تفسیر یک پسربچه معصوم از جنگ جهانی دوم را نشان میدهد که به شکلی هولناک در سکانسهای پایانی محقق میشود. همانند بسیاری از دیگر فیلمهای جنگی، این فیلم نیز به شدت تکان دهنده بوده و اگر چه حتماً توصیه میکنیم یک بار به تماشای آن بنشینید، اما تماشای آن بیش از یک بار تقریباً غیرممکن است.