شعری از محمدعلی بهمنی شاعر و ترانه سرای مشهور شعرهای فارسی از زبان خودش میشنوید.
او این شعر را به مناسبت تولدش برای دکلمه کرده است.
باران پرندهای ست که بی بال و بی پر است
باور نکرده - خاک برایش قفستر است
بر عکس من که با همه رویای خاکی ام
رویای آسمانی ام از جنس دیگراست ...
و
حال من خوب است حال روزگارم خوب نیست
حال خوبم را خودم باور ندارم خوب نیست
آب و خاک و باد و آتش شرمسارم میکنند
این که از یاران خوبم شرمسارم خوب نیست...