ای کاش همه دیوارهای شهر، بنر و تراکت و دیوارنوشت بود، اما لبخند رضایت بر صورت کارگر مینشست، میتوانست عرق جبین بریزد و حاصل دسترنجش را خرج زندگی بیدغدغه کند، میتوانست استیصال و بلاتکلیفی را از چشمانش بیرون کند و از روی دیوارهای شهر شغلی انتخاب کند و آیندهاش را بسازد.
هم میهن نوشت: خبرگزاری ایرنا مجموعه عکسی با عنوان «دیوار کار» منتشر کرده است. در توضیح گزارش نوشته است «دیوارهای خیابانهای اصلی در برخی از شهرهای بزرگ به محلی برای نصب تبلیغات کاریابی تبدیل شده است. تبلیغاتی که چهره شهر را مخدوش میکند و یکی از عوامل نازیبایی است، اما نظر جویندگان کار را به خود جلب میکند.»
اول آنکه زیبایی یک امر نسبی است، یعنی همین تصویری که از نظر خبرگزاری ایرنا چهره شهر را مخدوش کرده است در نظر نگارنده بسیار یونیک و چشمنواز و زیبا است.
دوم اینکه آن چیزی که تصویر شهر را نازیبا میکند، استیصال و دربهدری جویندگان کار است که اگر سر هر کدام از این شغلها که روی دیوار کوبیده شده بروند از پسِ اجاره یک سوئیت بیستمتری هم بر نمیآیند. آن چیزی که نازیباست شرمنده اهل و عیال شدن کارگر جماعت است. آن چیزی که نازیباست صبح تا شب یک لنگه پا ایستادن در میدانهای شهر است.
ای کاش همه دیوارهای شهر، بنر و تراکت و دیوارنوشت بود، اما لبخند رضایت بر صورت کارگر مینشست، میتوانست عرق جبین بریزد و حاصل دسترنجش را خرج زندگی بیدغدغه کند، میتوانست استیصال و بلاتکلیفی را از چشمانش بیرون کند و از روی دیوارهای شهر شغلی انتخاب کند و آیندهاش را بسازد.