مطمئنا همهی ما بارها به این اندیشیدهایم که اگر در آن بزنگاه تصمیم دیگری گرفته بودم، اگر این کار را میکردم یا آن کار را انجام نداده بودم شاهد چه اتفاقات متفاوتی در زندگی میبودیم. برای نخستینبار در دههی 60 قرن بیستم دانشمندی از وجود جهانهای موازی صحبت کرد و نظریهای دراینباره ارایه کرد که مثل توپ در محافل علمی صدا کرد و مدتی بعد پاسخهای متفاوتی به آن دادهشد. به هر حال این ایده ثبت شد و شاید اگر در جهان واقعی قابل اثبات نبود اما مطمئنا در دنیای تخیل و فیلم میشد از آن بهرهبرد و این چنین شد که فیلم «همهچیز، همهجا، بهیکباره» ساخته شد.
«همهچیز، همهجا، به یکباره» فیلمی است که ساختار بسیار باورپذیری دارد و در همان ابتدا ممکناست تماشاگر غرق در داستان ابتدایی فیلم شود اما به ناگهان فیلم وارد مقولهی «جهان موازی» میشود و ایدهی خود را به مخاطب بیان میکند. در این فیلم بازیگرانی همچون «میشل یئو»، «استفانی شو»، «جاناتان کی کوان»، «جیمز هنگ» و «جیمی لی کرتیس» ایفای نقش میکنند و گرچه برخی از آنها چندان بازیگران مشهوری نیستند اما به خوبی در این تقشها ظاهر شدهاند. در ادامه با پلانو همراه باشید تا در مورد این فیلم بیشتر صحبت کنیم.
کارگردانهای همنام اما ناخویشاوند
کارگردان این فیلم «دنیل کوان» و «دنیل شاینر» هستند که در عالم سینما از آنها با عنوان «دنیلها» یاد میشود؛ پدیدهای هچون «برادران واچوفسکی» که با ساخت مجموعه فیلمهای ماتریکس شهرتی جهانی کسب کردند. از قضا «دنیلها» هم توانستند به اسکار دست یابند و این نه به دلیل ساخت فیلم پرهزینهای چون «ماتریکس» میسر شد بلکه از سر نوآوری و خلاقیت بود.
«دنیلها» برادر نیستند و به جز همنامبودن در طرز تفکر و ساخت آثار سینمایی و موزیک ویدئو اشتراکات بسیاری دارند. آنها کارشان را با موزیک ویدئو شروع کردند و پس از مدتی وارد عرصهی سینما شدند. آنها در کنار سینما علاقهی فراوانی به فلسفه و مکاتب فلسفی دارند و در این فیلم نیز تلاشکردهاند این مقولات را لابهلای صحنههای اکشن بگنجانند. با تماشای این فیلم مخاطب علاوه بر لذت بردن از تماشای صحنههای اکشن، به کرات به مکالمههای فلسفی شخصیتها فکر میکند.
وقتی یک ژاپنی الهامبخش فیلم بود
«مانابو ایکدا» از آن هنرمندان ژاپنی است که به دلیل نقاشیهایش شهرت جهانی دارد و برای کشیدن یکی از آثارش سه سال تمام روزی 10 ساعت کار کردهاست. این نقاشی که «تولد دوباره» نام دارد بسیار تحسین شد زیرا المانهای زندگی ژاپنی در آن دیدهمیشد.
این نقاشی تأثیر زیادی روی «دنیلها» داشت و از ایدهی آن برای ساخت فیلم خود استفاده کردند. همین امر موجب شدهاست تا در فیلم شخصیت اصلی با ظاهرهای متفاوتی ظاهر شود که نشان از جهان موازی شکل گرفته پیرامون اوست.
نگاهی به داستان فیلم «همهچیز، همهجا، بهیکباره»
فیلم «همهچیز، همهجا، بهیکباره» ماجرایی بسیار رئال و عادی را دنبال میکند. «اولین» زنی است که با شوهر و دخترش به نام «جوی» زندگی میکند. او که با همسرش در یک خشکشویی مشغول به کار است درگیر مشکلات مالیاتی است و برای این منظور به ادارهی مالیات مراجعه میکند اما به ناگهان در آسانسور آن محیط اداری و خشک با مفهومی به نام جهان موازی آشنا میشود. او در برخورد با شخصیتی متوجه میشود که باید جهانِ در آستانهی خطر را نجات دهد.
«اولین» زندگی چندان سادهای ندارد: از سویی دیگر او با درخواست طلاق همسرش مواجه میشود که این روزها چندان به هم علاقه ندارد و از سوی دیگر قادر به پذیرفتن دختر خود در خانواده نیست زیرا دخترش گرایش جنسی متفاوتی دارد و رفتارهای او مورد پسندش نیست.
در ادامهی فیلم وارد جهانهای موازی «اولین» میشویم که در هر کدام از آنها به شکلی ظاهر میشود. یکی از این جهانهای موازی «پدرش است که «اولین» به دلیل اختلافنظر با پدر و تعصبات او از چین به آمریکا مهاجرت کرد و رابطهی سردی با پدرش داشت که منجر به شکلگیری جهان موازی شده است. اما داستان به اینجا ختم نمیشود بلکه دیگر جهانهای موازی که او برای خود ساختهاست در فیلم نمایش دادهمیشود و فراتر از همهی اینها او باید جهان را از دست خطری نجات دهد که در آستانهی وقوع است.
بازگویی مفاهیم مختلف در فیلم
همانطور که تا اینجا گفته شد داستان فیلم گرچه در ابتدا به صورت خطی است اما در ادامه به صورت سیال ادامه مییابد و در هر لحظه به رنگی در میآید. همچنین فیلم «همهچیز، همهجا، بهیکباره» مملو از مفاهیم گوناگون است و کارگردان تلاش کردهاست در کنار روایت داستانی علمی-تخیلی و اکشن مفاهیمی همچون «مشکلات زن و شوهر»، «روابط مادر و دختر»، «شکاف نسلها»، «ترومای بین نسلی» و «روانشناسی» را به مخاطب نشان دهد.
فیلمی که برای «جکی چان» نوشته شد
نخستین بار ایدهی نگارش فیلمنامهای دربارهی جهانهای موازی در سال 2010 به ذهن «دنیلها» خطور کرد و چند سالی به تحقیق دربارهی این ایده پرداختند تا فیلمنامهای آماده کنند.
در سال 2020 بود که فیلمنامه کامل شد و بازیگران برای فیلم انتخاب شدند. نکتهی جالی در طول این یک دهه این بود که ابتدا قرار بود شخصیت اصلی آن یک مرد باشد و حتی «جکی چان» به عنوان بازیگر نقش اول انتخاب شد. در ادامه نقش اصلی به یک زن سپرده شد و به همین دلیل نقش برای یک زن نوشته شد و اینبار «میشل یئو» بازیگر اهل مالزی برای بازی در این فیلم انتخاب شد. او که در دههی 90 میلادی با بازی در فیلمهای هنگکنگی به شهرت رسید به «میشلخان» شهرت دارد و در بیش از 30 فیلم ایفای نقش کردهاست.
بودجهی اندک اما پُر افتخار
فیلم «همهچیز، همهجا، بهیکباره» محصول کمپانی ای24 آمریکا است که با بودجهی 25 میلیون دلار ساخته شد و پس از اکران توانست 136 میلیون دلار فروش داشته باشد. از این نظر این فیلم عملکرد بسیار خوبی در گیشه داشت.
علاوهبراین فیلم توانست جوایز بسیاری را به خود اختصاص دهد و در نودوپنجمین دورهی جایزهی اسکار توانست هفت جایزه را در بخشهای مختلف از جمله کارگردانی و بهترین فیلم دریافت کند.
خلاصهی داستان: فیلم «همه چیز، همه جا، به یکباره» دربارهی زنی به نام «اولین» است که در گیرودار برطرفکردن مشکلات مالیاتی خود در ادارهی مالیات متوجه میشود باید جهان را از خطری نجات دهد و بهیکباره جهانهای موازی او بر «اولین» مکشوف میشود.
فیلم «همهچیز، همهجا، بهیکباره» را چطور ببینیم؟
این فیلم را میتوانید در سایت پلانو با دوبله اختصاصی و کیفیت HD تماشا کنید. پلانو به عنوان یک بستر VOD تلاش کرده است تا سینما همیشه در دسترس شما باشد و فیلمهای انتخابی شما در هر زمانی که بخواهید به راحتی یک کلیک آنلاین پخش شوند و در دسترستان باشند. در پلانو در ژانرهای مختلف سینمایی میزبان شما هستیم. اگر از طرفداران فیلمهای ابرقهرمانی باشید و فیلم بتمن از انتخابهای شما باشد، یا انتخابتان درامی مانند فیلم شاه ریچارد باشد، دستتان برای انتخاب در پلانو باز است و با افتخار میزبان شما هستیم. پلانو تلاش کرده است مخاطب ایرانی همزمان با اکران جهانی به فیلمهای روز سینمای دنیا دسترسی داشته باشد، چنانچه طرفدار فیلم مورد انتظاری مانند فیلم اوپنهایمر باشید می توانید روی سایت پلانو حساب کنید.