عباس عبدی در اعتماد نوشت: بسیاری از ناظران مواجه شدند با آنچه نگرانش بودند. محدودیت تولید و به ویژه انتشار آمار و اطلاعات. واقعیت این است که چندین آمار مهم داریم که باید بهطور مستمر تولید و عرضه شود. آمارهای جمعیتی (تولد، مرگ، ازدواج و طلاق) البته با ذکر جزییات آنها، آمار رشد اقتصادی، آمار اشتغال و فعالیت، آمار پولی و نقدینگی، آمار بازرگانی خارجی، آمار هزینه و درآمد خانوار، آمار تورم و انواع آمارهای تولیدی و آموزشی و بهداشتی و... همه این آمارها جزییاتی دارد که به درک کارشناسان از مسائل کمک میکند.
بهطور مشخص گرچه در ایران ضعفهای مشهود آماری داریم ولی در مجموع عملکرد مهمترین نهاد متولی تولید آن یعنی مرکز آمار ایران خوب و قابل قبول بوده است و گزارشهای مستمری از برخی موارد را در زمانهای تعیینشده ارایه میکند. از جمله گزارش فصلی نیروی کار و فعالیت و اشتغال، گزارش ماهانه تورم، گزارش فصلی رشد اقتصادی، گزارشهای هزینه و درآمد خانوار و... از مجموعه گزارشهای معتبر و قابل استفاده این مرکز هستند. استقلال حرفهای خود را هم حفظ کردهاند بهطوری که در زمان احمدینژاد که مدعی ایجاد ۶/۱ میلیون شغل در سال بود، آمار سالانه ۱۴ هزار شغل را رسما اعلام کردند.
مرکز آمار در تمام این سالها توانسته است نقش مفید خود را در ارایه آمار به نسبت درست و بهروز ایفا کند، ولی ظاهرا این دوره در حال پایان یافتن است، زیرا گزارش تورم اسفند ۱۴۰۱ ارایه نشد، سپس تورم فروردین ۱۴۰۲ نیز ارایه نشد که برای آن توجیهات آوردند که اکنون معلوم شد فقط توجیه بوده است و اکنون و با تاخیر زیاد دو گزارش بیخاصیت هر کدام شامل یک جدول که فاقد وضوح کافی است و از جزییات نیز عاری است به عنوان آمار تورم این دو ماه منتشر کردهاند که باعث تاسف است. این در حالی است که رهبری نظام دو هفته پیش بر این مساله تاکید کردند که: «باید در اعلام هرگونه آمار بهخصوص در موارد مهمی همچون اشتغال، مسکن و بیمه دقت کامل کرد تا برخلاف برخی دولتهای قبلی، همه آمارهای ارایهشده دقیق و بدون مسامحه و سهلانگاری باشد.» حال چگونه است که این دولت برخلاف تمام دولتهای قبلی این راه محدود را مسدود میکند؟
واقعیت این است که جلوگیری از انتشار آمار نتیجه معکوسی برای دولت دارد زیرا بهطور عادی مردم حتی آمار تورم بانک مرکزی را قبول ندارند و آن را کم میدانند، ولی کارشناسان کمابیش آن را میپذیرند. مردم چرا قبول ندارند؟ چون فکر میکنند که تورم بالای ۱۰۰ درصد است ولی کارشناسان در فضای عمومی همان ارقام مرکز آمار را میگویند. حالا با این وضعیت کارشناسان نیز مجبورند همان حرف مردم یعنی بالای ۱۰۰ درصد را بزنند. اگر دولت این رقم مورد ادعای جامعه را رد کند، باید به آمار رسمی استناد کند آماری که مانع از انتشارش شده است و این پذیرفتنی نیست. مساله این است که آمار بانک مرکزی یا مرکز آمار هیچ تغییری در واقعیت نمیدهند، فقط آن را میسنجند مثل دماسنجی که تب بیمار را اندازه میگیرد. با نابود کردن دماسنج، تب کم نمیشود فقط آگاهی رسمی و دقیق از آن زایل میشود. این مساله درباره آمار ثبت احوال هم هست که تاکنون آمار جمعیتی سال گذشته را منتشر نکرده است و اصولا دسترسی به بخش آماری آن دچار اختلال است.
آمار دقیق و بهروز، ابزار مهم و ضروری برای هر گونه برنامهریزی است. دولت محترم گمان نکند که راه مهار تورم حذف گزارشهای آماری آن است. تورم عینیتی دارد که در مغازه خود را نشان میدهد. اصولا اغلب مردم درکی یا حتی اطلاعی از رقم تورم ندارند. اجازه ندهید که با منع انتشار گزارشهای معتبر درباره تورم، اشتغال، تولید، هزینه و درآمد و جمعیت و... گزارشها و اخبار غیرواقعی جایگزین آمار معتبر شود. بیش از آنکه مردم گمراه شوند، مدیران کشور دچار انحراف تحلیلی خواهند شد. امید است که خیلی سریع دستور داده شود که گزارشهای اصلی تورم و سایر امور مطابق قاعده قبلی منتشر شود. لطفا خود و جامعه را از نعمت آمار صحیح و به موقع محروم نکنید.