دو مرد با در دست داشتن اسلحه وارد خانههای مجردی دختران شده و دست به سرقت مسلحانه در غرب تهران میزدند.
به گزارش ایران، چندی قبل پرونده سرقتهای مسلحانه ۲ مرد از خانههای دختران تنها که به صورت مجردی زندگی میکردند، به پلیس مخابره شد و با توجه به حساسیت موضوع تیمی از اداره یکم پلیس آگاهی تهران مأموریت پیدا کردند تا این سارقان مسلح را زمینگیر کنند.
کارآگاهان در گام نخست پی بردند که دزدان با در دست داشتن کلتکمری وارد خانههای مجردی دختران شده و با تهدید اسلحه اقدام به سرقت پول، طلا و گوشی موبایل کردهاند.
تجسسهای پلیسی ادامه داشت تا اینکه مأموران در تحقیق از شاکیان پرونده پی بردند که دزدان در آخرین سرقتشان خودروی دختر جوانی را از خانهاش دزدیدهاند و در همین راستا شماره پلاک خودروی سرقتی در سیستم گشتهای پلیس ثبت شد.
ردیابیها ادامه داشت تا اینکه کارآگاهان در آخرین روزهای اردیبهشتماه موفق به شناسایی سارقان مسلح شدند و در یک عملیات غافلگیرانه هر ۲ متهم را در جنوب تهران دستگیر کردند و در بازرسی از مخفیگاه دزدان اسلحه کلتکمری و بخشی از وسایل سرقتشده به دست آمد.
امیر ۳۲ ساله که تا به حال دست به سرقت نزده و در نخستین اقدام مجرمانه خود دست به اسلحه شده است، میگوید بهخاطر رهن یک خانه دست به این سرقتها زدم.
سابقه داری؟
نه.
شغل؟
تازه از شهرمان به تهران آمدهام و میخواستم کار خرید و فروش وسایل تأسیساتی را راهاندازی کنم و پول حلال به دست بیاورم.
پس چرا دزدی کردی؟
برای زندگی در تهران نیاز به پول داشتم تا یک خانه رهن کنم.
برای شروع کار پول داشتی؟
نه، پول آن را هم باید تهیه میکردم.
از راه دزدی؟
بله.
شگرد؟
خانههایی که دختران به صورت مجردی در آن زندگی میکردند را شناسایی میکردیم و بعد وارد ساختمان شده و با اسلحه وارد خانههای دختران میشدیم و با تهدید اسلحه طلا، پول و وسایل باارزششان را به سرقت میبردیم.
کسی مقاومت نمیکرد؟
نه، از ترس سکوت میکردند و حتی برای اینکه اگر کسی خواست جیغ و فریاد بزند، با خودمان چسب و طناب برده بودیم.
خانهها را چطور شناسایی میکردید؟
در غرب تهران پرسه میزدیم و مجتمعها را شناسایی میکردیم و رفت و آمدهای داخل ساختمانها را زیر نظر میگرفتیم و خیلی زود مشخص میشد که خانواده در آن خانه است یا نه و بعد از اطمینان تصمیم به سرقت میگرفتیم.
چطور وارد خانهها میشدید؟
چون مجتمعها ورود و خروج زیادی داشت، ما هم به عنوان میهمان وارد ساختمانها میشدیم.
چند سرقت انجام دادی؟
دو سرقت کردیم که دستگیر شدیم.
آزاد شوی، چه کار میکنی؟
به شهرمان بازنمیگردم و در همین تهران به دنبال کار میگردم و دور خلاف را خط میکشم.
سیروس ۳۳ ساله که همسر و فرزند دارد، میگوید بهخاطر پول این کار را کردم و پشیمانم.
سابقه داری؟
نه.
شغل؟
۱۱ سال در یک شرکت کار میکردم و بعد تصمیم گرفتم یک دستگاه بستنیساز بخرم که کرونا آمد و، چون از شرکت بیرون آمده بودم، دیگر نتوانستم آن دستگاه را بخرم.
چطور با امیر آشنا شدی؟
با هم در یک پانسیون زندگی میکردیم که امیر پیشنهاد داد و من هم، چون میخواستم یک دستگاه بستنیساز بخرم، تصمیم گرفتم با او همکاری کنم، اما پشیمانم وای کاش هیچوقت دست به این کار نمیزدم.
چه نقشی در این باند داشتی؟
من فقط همراه امیر وارد ساختمان میشدم و نقش مهمی نداشتم.
بنا بر این گزارش، متهمان برای تحقیقات بیشتر و شناسایی دیگر جرایم احتمالیشان در اختیار کارآگاهان اداره یکم پلیس آگاهی تهران قرار دارند.