بدون شک مهمترین فیلمی که درباره واقعه عاشورا و پرداخت غیرمستقیم به آن در سینمای ایران ساختهشده تا این لحظه، فیلم «روز واقعه» شهرام اسدی است که البته نام بهرام بیضایی بهعنوان فیلمنامهنویس، اعتبار آن را صدچندان میکند؛ فیلمی که تحسین منتقدان و دیدگاههای مثبت مخاطبان را با خود بههمراه داشت و تکرار تماشای آن، نامکرر نیست؛ فیلمی که هیچگاه برچسب سفارشی یا ایدئولوژیک نخورد و طیفهای مختلفی از مخاطبان با عقاید متضاد از تماشای آن لذت بردند و میبرند.
به گزارش برترینها، بعضی از فیلمها به مرور زمان به معیار تبدیل میشوند بهطوری که هنگام بحث در مورد هر فیلم همدستهای، نام آن اثر معیار هم بیان میشود. روز واقعه هم چنین فیلمی است. این که سینمای ایران در دهههای اخیر فیلمهای اندکی در ارتباط با واقعه کربلا تولید کرده به دلایل فراوانی بستگی دارد. اما کمبود فیلمهایی در ارتباط با این واقعه مهم، به ماندگاری روز واقعه کمک کرده است. اما اگر نزدیک به ۳ دهه بعد از ساخت روز واقعه، هنوز از آن بهعنوان یک اثر عاشورایی شاخص یاد میشود، تنها به این دلیل نیست. مسلما خود فیلم هم از ویژگیهایی برخوردار است که به ماندگاریاش کمک کرده است. شاید مروری بر نقدهای قدیمی نوشتهشده بر روز واقعه بتواند بخشی از دلایل این اهمیت را نشان دهد.
خلاصه داستان فیلم روز واقعه به این شرح است: زید از بزرگان عرب، سرانجام پس از ۳۷ بار به درخواستهای مکرر عبدالله -جوان نصرانی تازهمسلمان شده- برای ازدواج با دخترش راحله پاسخ مثبت میدهد و پسران سرسخت خود را نیز راضی میکند، زیرا از اسلام او بوی تازگی میشنود و از مسلمانی پسرانش بوی غرور جاهلی. در روز مراسم عروسی، کسی از کوفه میآید و از آنچه بر امام حسین (ع) و خانواده و یارانش پیش از عاشورا میرود، خبر میآورد. عبدالله که هوش و حواسش به آن خبر است پیش از جاریشدن خطبه عقد، ندایی غیبی میشنود: «کیست که مرا یاری کند؟» او پس از چند بار شنیدن این ندا، بیخبر مجلس را ترک میکند و به تاخت به سوی منبع آن ندا میشتابد…
امتیاز بزرگ «روز واقعه» این بود که اصلا بحث سیاسی مطرح نبود و حتی بازیگران و عوامل برای بزرگ شدن و مشهور شدن نمیخواستند در این فیلم باشند، بلکه هر فردی براساس اخلاصاش در روز واقعه حاضر شد و اخلاص آدمها در آن زمان بهنظر من بیشتر از امروز بود. جالب اینکه به گفته او قرار بود نقش راحله را هدیه تهرانی بازی کند که با انصراف او این مسئله منتفی شد و لادن مستوفی بهجای او نقش راحله را بازی کرد. از دیگر نکات قابلتوجه درباره این فیلم حضور اسب مرحوم هاشمیرفسنجانی در این فیلم بود و اسبی که برای نقش اصلی انتخاب شده بود، اسبی بود که از ترکمنستان به هاشمیرفسنجانی هدیه داده بودند و ایشان نیز اسب را به این فیلم اختصاص داده بود.
«روز واقعه» در سال ۷۳ جلوی دوربین رفت. فیلمنامه این کار، در سال ۶۱ توسط «بهرام بیضایی» به رشتهتحریر درآمد و در سال ۶۳، توسط انتشارات ابتکار چاپ شد و درطول سالها، بارها مورد تجدیدچاپ قرار گرفت. اما داستان ساخت فیلم خود قصهای دراز دارد. قصه از این قرار بود که در فاصله سالهای ۵۹ تا ۶۲ که «عبدالله اسفندیاری» و «محمد بهشتی» در تلویزیون بودند، داستان جوان مسیحی که به کربلا میآید و مسلمان میشود را مطرح میکنند و خواستار ساخت این داستان میشوند. آنها این موضوع را با «داریوش فرهنگ» در میان میگذارند. یک ماه بعد از این اتفاق، فرهنگ یک فیلمنامه کامل را برای تلویزیون میآورد بهنام «روز واقعه» که توسط «ع – سالک» بهعنوان نویسنده نوشته شده بود. اسفندیاری و بهشتی پس از خواندن فیلمنامه، متوجه قلم «بهرام بیضایی» میشوند و وقتی از فرهنگ دلیل این پنهانکاری را میپرسند، او میگوید بهدلیل رفعحساسیتها دست به چنین کاری زده است. احتمالا بهایندلیل که بیضایی در خانوادهای بهایی متولد شده است.
یکی از ویژگیهای مهم این فیلم را میتوان در این نکته دانست که سازندگانش واقعه کربلا را در جایگاهی فراتر از یک رویداد منطقهای بررسی کردهاند و این از سر و شکل کار پیداست و اگرچه واقعه کربلا در بخشی از عراق به وقوع پیوسته، اما به عنوان رویدادی اقلیمی تلقی نمیشود. این یک تراژدی انسانی است که مرزهای جغرافیایی را پشت سر گذاشته و طی هزاروچهارصد سالی که بر آن گذشته، به عنوان تاثیرگذارترین واقعه در فرهنگ و تمدن کشورهای مسلمان، عمل کرده است و میکند… پس پدیدآورندگان این اثر بهجای توجه به جنبههای اقلیمی، به شمول این واقعه در فرهنگها و اقلیمهای مختلف پرداختهاند. هم از این جهت است که چهرهپردازی و طراحی لباس و سربند راحله، پیش از اینکه نمایانگر چهره زنان عرب باشد، یادآور تندیس الهههای باستانی است. چون او در اصل نیز هویتی نمادین دارد و به عنوان نیروی زاینده عشق در این تراژدی عمل میکند… عبدالله نیز یک عرب آسیابان نیست. او هم در ظاهر و هم در باطن، یک عارف عاشق است. ظاهرش یادآور مسیح است و باطنش یادآور عرفای ایرانزمین؛ و این جنبه نمادین، در سرتاسر فیلم و از وجوه مختلف قابل توجه و ارزیابی است…
حالا سه دهه از ساخت «روز واقعه» میگذرد و همچنان شاخصترین فیلمی که درباره واقعه کربلا ساخته شده، همین فیلم است و حتی میتوان آن را شاخصترین فیلم دینی در تاریخ سینمای ایران دانست. گرچه این نقطهقوت، یک نقطهضعف در توانایی سینمای ایران محسوب میشود که در زمینه قصههای مذهبی کارنامه پرباری ندارد، اما میتوان این فیلم را معیاری قرار داد برای فهم چگونگی ساخت یک فیلم خوبِ دینی.