در اکثر اتاقهای سالن کیتی دوربینهای مخفی کارگذاری شده و بیش از ۵۰ میکروفون در آنجا جاسازی شدند. زنانی که در آنجا تن فروشی میکردند توانایی مکالمه به یک زبان خارجی را داشتند و با هدف فداکاری در راه پیشوا و آرمانهای حزب نازی استخدام شده بودند.
(خواندن این گزارش برای افراد کمتر از 16 سال توصیه نمیشود)
فرارو- "کیتی اشمیت" رئیس سالن کیتی یک روسپی خانه شیک در برلین و یکی از موسسات ارائه دهنده خدمات جنسی بود که به طور قانونی و مجاز در آلمان فعالیت میکرد. زمانی که نازیها در سال ۱۹۳۹ میلادی به او نزدیک شدند کیتی اشمیت علاقهای به همکاری با آنان نداشت هنگامی که مقامهای ارشد در حزب نازی به او پیشنهاد کردند که محل کارش را به یک مرکز جاسوسی با فناوری پیشرفته تبدیل کند تا به صورت الکترونیکی از مشتریان رده بالایش استراق سمع نماید نیز این پیشنهاد را نپذیرفت.
به گزارش فرارو به نقل از نیویورک پست، کیتی اشمیت یک نازی سرسخت و متعصب نبود و از دیدگاههای یهودستیزانه حزب نازی آزرده خاطر شده بود. با این وجود، او میدانست که حزب نازی تحت رهبری هیتلر جواب "نه" را نمیپذیرد. بنابراین، تلاش کرد از سرزمین مادریاش فرار کند.
او برای سه دوست یهودی اش در لندن پول فرستاد و قصد داشت در آنجا یک روسپی خانه افتتاح کند و مقادیر قابل توجهی پول را از طریق دوختن آن به لباس دختران مسافر خود به خارج از آلمان انتقال داد. با این وجود، کیتی هنگام تلاش برای فرار از رایش سوم در نزدیکی مرز هلند بازداشت شد و به زندان برلین انتقال یافت. در آنجا به او گرسنگی داده شد و تحت ضرب و شتم قرار گرفت.
در آن زمان گزینههایی پیش روی کیتی اشمیت قرار داده شد: حکم ۲ سال زندان، اعزام به اردوگاه کار اجباری یا تجدیدنظر در حکم در صورت پذیرش پیشنهاد همکاری با نازیها در سالن کیتی. در آن زمان اشمیت نظرش را تغییر داد. او به شکنجه گران نازی گفت هر کاری بخواهید انجام میدهم.
نکتهای که باید ذکر کرد آن است که در زمان به قدرت رسیدن حزب نازی در سال ۱۹۳۲ میلادی اعضای آن حزب تقریبا تمام روسپی خانهها را تعطیل کردند. هیتلر در کتاب اش تحت عنوان "نبرد من" روسپیها را "ننگ بشریت" خوانده بود. این در حالیست که پیش از آن در دوره جمهوری وایمار روسپی خانهها، مراکز استریپ تیز و مراکز فروش آثار مرتبط با پورنوگرافی در همه جا وجود داشت و بسیاری از شهروندان سربلند پیشین برای زنده ماندن و بقا مجبور به تجارت جنسی شده بودند.
اقتصاد آلمان در دهه ۱۹۲۰ پس از شکست آن کشور در جنگ جهانی اول مختل شده بود. در نتیجه وضعیت سیفلیس، سوزاک و سل شیوع شدیدی پیدا کرد. نازیها، اما به این وضعیت پایان دادند. نازیها در تبلیغات خود در مورد زنان گفتند: "تنها هدف زن آلمانی باید تولد نوزاد و بزرگ کردن نوزادان آریایی باشد. آنان باید همسرانی وفادار برای شوهرشان باشند".
با این وجود، حزب نازی برای جذب هرچه بیشتر بازدیدکنندگان خارجی به برلین به منظور تماشای بازیهای المپیک تابستانی ۱۹۳۶ میلادی برای حدود ۷ هزار روسپی مجوزهای ویژهای صادر کرد و به آنان اجازه تجارت در شهرها را داد.
"هاینریش هیملر" فرمانده نیروهای اس اس خطاب به رهبران آن اعلام کرد: "در این زمینه ما بسیار سخاوتمند خواهیم بود، زیرا نمیتوانیم از یک سو سعی کنیم جوانانمان به سمت همجنسگرایی سوق پیدا نکنند و از سوی دیگر از هر راهی برای خروج از این وضعیت جلوگیری کنیم. اگر غیر از این رفتار کنیم دیوانگی محض خواهد بود".
"جوزف گوبلز" وزیر تبلیغات آلمان نازی گفته بود: "هر زنی من را تا بطن وجودم وسوسه میکند. در آن هنگام درون یک گرگ گرسنه طوفانی بیدار میشود و گاهی اوقات خود را به سختی درک میکنم".
اگرچه گوبلز یک طرفدار واقعی حزب بود و بنابراین باید به این ایده پایبند میبود که رابطه جنسی صرفا برای تولید مثل است، اما اشتهای جنسی حریصانه اش به زنان باعث میشد تا خواستار روابط با زنان متعدد باشد. از آنجایی که گوبلز رسانههای آلمانی را کنترل میکرد در نهایت به هر بازیگری که میخواست پیشنهاد رابطه میداد به گونهای که از او به عنوان "خروس" یاد میکردند.
در همین حال، "هاینریش هیملر" متاهل نیز با "کارولین دیهل" خواننده اهل مونیخ رابطه پنهانی داشت. هم چنین، "هدویگ پوتاست" منشی هیملر که شخص هیملر او را "خرگوش کوچولو" صدا میزد نیز در آغاز جنگ جهانی دوم معشوقه اش بود.
"مارتین بورمان" رهبر سازمانی حزب نازی و منشی هیتلر نیز اشتهای جنسی لجام گسیختهای داشت. او پدر ده فرزند بود و علاوه بر همسرش با "مانجا بهرنس" یک دستیار سابق دندانپزشک که بازیگر شده بود نیز رابطه داشت. همسر بورمان از این رابطه اطلاع داشت و آن را تایید کرده بود.
هدف نازیها در سالن کیتی جاسوسی از مهمانان خود بود کسانی که از داخل و خارج از کشور به آنجا میرفتند.
از جمله امیال جنسی رهبران نازی میتوان به مورد "روبرت لای" رئیس جبهه کارگری آلمانی در رایش سوم اشاره کرد که به رابطه با دخترانی که بسیار جوان بودند عادت داشت. او هم چنین رابطهای عاشقانه با "اینگا اسپیلکر" خواننده اپرا داشت که پس از آن به دلیل باردار شدن اینگا روبرت لای مجبور شد همسرش را طلاق دهد. این در حالی بود که در همان زمان همسرش به دلیل ناراحتی قلبی در بیمارستان بستری بود. مدت زیادی از طلاق نگذشته بود که همسر لوی خودکشی کرد.
نقل شده که یکی از شاهدان ضیافت شامی را به خاطر میآورد که در آن لوی لباس همسرش را در مقابل مهمانان شان پاره کرد تا همگان "شگفتی زیبایی زن آلمانی" را ببینند.
در مورد هیتلر نیز مسائل و جنجالهای زیادی وجود داشته است. "رناته مولر" بازیگر آلمانی در سال ۱۹۳۷ میلادی با هیتلر ملاقات داشت و آن دیدار را "برخورد جنسی متعارف" قلمداد میکرد، اما در عمل با یک "سورپرایز ناخوشایند" مواجه شد. او گفته بود هیتلر برهنه روی زمین دراز کشید و خود را "برده" مولر معرفی کرد.
هم چنین، هیتلر با آنگلا گِلی راوبال دختر خواهر ناتنی اش نیز رابطه داشت که ظاهرا برایش رضایت بخش نبوده است. گلی گفته بود که "پیشوا" (هیتلر) تنها زمانی به اوج لذت و رضایت جنسی میرسید که او رویش چمباتمه زده و ادرار میکرد.
این ادعاها هرگز تایید نشدند، زیرا گلی به زودی کشته شد و گفته شد که با تپانچه شخص هیتلر خودکشی کرده است.
با توجه به چنین مواردی از تمایلات شهوانی رهبری نازیها، زمانی که "راینهارت هایدریش" رئیس اداره اصلی امنیت رایش معروف به "جلاد هیتلر" و از معماران اصلی "راه حل نهایی" علیه یهودیان پیشنهاد کرد که سالن کیتی به یک مرکز شنود تبدیل شود جای تعجبی نداشت.
هایدریش خود با همسر یک افسر دیگر رابطه برقرار کرده بود. گفته شده او در برلین در آغوش یک یا چند روسپی شب را به صبح میرساند.
در نتیجه این وضعیت در اکثر اتاقهای سالن کیتی دوربینهای مخفی کارگذاری شده و بیش از ۵۰ میکروفون در آنجا جاسازی شدند. زنانی که در آنجا تن فروشی میکردند توانایی مکالمه به یک زبان خارجی را داشتند و با هدف فداکاری در راه پیشوا و آرمانهای حزب نازی استخدام شده بودند. در طول سالهای فعالیت سالن کیتی در طول جنگ جهانی دوم تقریبا بیش از ۸۰ هزار فایل صوتی و تصویری جمع آوری شده و به مقر گشتاپو ارسال شدند.