به طور کلی رشتههای مهندسی کامپیوتر، برق و حسابداری در مقطع کارشناسی؛ رشتههای مهندسی مکانیک، حسابداری و مهندسی برق در مقطع کارشناسی ارشد و رشتههای مهندسی عمران، مهندسی کامپیوتر و مواد در مقطع دکتری بالاترین میزان اشتغال را دارند و میتوان گفت رشتههای پرطرفدار با بازارکار مشخص هستند.
بر اساس آخرین آمار اعلامشده از سوی مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی، فارغالتحصیلان رشتههای علوم پزشکی با حدود ۶۳ درصد، رشتههای علوم انسانی با ۴۵ درصد و دانشآموختگان رشتههای فنی و مهندسی با ۴۱ درصد به ترتیب بیشترین شانس اشتغال را در بین فارغالتحصیلان دانشگاهی به خود اختصاص دادهاند و رشتههای هنر، علوم پایه و کشاورزی کمترین تقاضا برای بازار کار در ایران را دارند.
به گزارش ایسنا، بدون شک منابع انسانی یکی از مهمترین عوامل در تحول و توسعه جوامع بشری محسوب میشود. هر اندازه توانمندسازی نیروی انسانی در طول دوران تحصیل افزایش یابد، اشتغال و اثربخشی مؤثر نیروی کار نیز افزایش چشمگیری خواهد داشت. بر همین اساس مباحث مربوط به کیفیت و توانمندی نیروی انسانی همواره از مهمترین دغدغههای فکری افراد جامعه و دولتهای آنها بوده است.
در حال حاضر و با توجه به فضای کسب و کار، تحولات آموزش عالی و رشد و توسعه کمی مؤسسات دانشگاهی در چند دهه اخیر شاهد وجود چالشهای متعددی در زمینه اشتغال نیروی کار دانش آموخته هستیم. از یک سو نرخ بالای بیکاری در سالهای اخیر، افزایش نیروهای دانشگاهی بیکار را در برداشته و از سوی دیگر معضلات اجتماعی و اقتصادی دیگری را نیز برای جامعه به دنبال داشته است. خط مشیها و رویکردهای حاکم بر نظام آموزش عالی کشور و ضرورت توجه بیشتر مسلما به نیازهای بازار کار و توانمندیهای شغلی دانش آموختگان نقش مهمی در این موضوع خواهد داشت.
اخیرا نیز محمود کریمی بیرانوند معاون اشتغال وزیر کار از وجود ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار بیکار در کشور بر اساس اعلام مرکز آمار ایران خبر داده و گفت: ۴۰ درصد از این تعداد جمعیت بیکار را جوانان و فارغ التحصیلان دانشگاهی تشکیل میدهند.
بر همین اساس پایش وضعیت اشتغال دانش آموختگان یکی از مهمترین نیازهایی است که در برنامه ریزیهای علمی، اقتصادی، اجتماعی و توسعه پایدار کشور حائز اهمیت است و به جرات میتوان گفت برنامههای آتی بدون توجه به نیازهای اقتصادی و تقاضاهای اجتماعی نمیتواند بهره وری مناسبی در کشور ایجاد کند. بر همین اساس دانشگاهها، پژوهشگاهها و مراکز آموزش عالی کشور، به عنوان متولیان اصلی آموزش عالی از سال ۱۳۹۷ در طرح پایش اشتغال دانش آموختگان فعال شدهاند تا بتوانند با جمع آوری اطلاعات، تصمیمگیریهای درستی انجام دهند و براساس آن هم اطلاعات مفید و سودمندی از بازار کسبوکار به دست آورند و هم اینکه علاوه بر بهبود برنامهها، با مشاورههای شغلی، دانشجویان را به سوی بازار کار مناسب هدایت کنند.
قبل از اینکه وضعیت رشتههای دارای بیشترین بازار کار را بررسی کنیم ابتدا باید آماری از رشتهها و میزان تقاضا برای ورود به این رشتهها را بررسی کنیم. پیش از انقلاب ۸۰ درصد جمعیت دانشجویی در تهران و ۲۰ درصد کل کشور بوده است. در حالی که امروزه ۲۰ درصد جمعیت دانشجویی در تهران و ۸۰ درصد در کل کشور است. در حال حاضر رشد جمعیت دانشجویی در آموزش عالی نسبت به دهه پایانی عمر رژیم گذشته ۵۰ برابر شده و سهم زنان در این رشد چشمگیر آموزش عالی ۵۶ برابر است. به نحوی که جمعیت زنان دانشجو پیش از انقلاب ۱۹ هزار نفر بوده و امروز این رقم به یک میلیون و ۶۲ هزار نفر رسیده است.
در آموزش عالی در مجموع، بیش از ۵ هزار رشته تحصیلی و ۸ هزار رشته-مقطع داریم و تنوع بیشتر در رشتههای مهارتی است. در این میان دانشگاه علمی کاربردی یکی از پُر رشتهترین دانشگاهها است، همچنین دانشگاه آزاد به دلیل جامع بودن، رشتههای زیادی دارد. کمترین تنوع مربوط به دانشگاه فرهنگیان است و به این دلیل است که رشتههای دانشگاه فرهنگیان تابعی از آموزش و پرورش و کتابهای درسی آموزش و پرورش هستند.
بر اساس آمار اخیر مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی در خصوص آمار دانشجویان در مقاطع مختلف، کمترین آمار دانشجو، مربوط به مقطع دکتری حرفهای (سه درصد) است. پس از آن، مقاطع دکتری تخصصی پنج درصد، کاردانی ۱۳ درصد و کارشناسی ارشد ۱۶ درصد دانشجو دارند. همچنین بر اساس آمار ۱۳۹۹-۱۴۰۰ نسبت مردان به زنان در آموزش عالی، حدود ۵۱ درصد به ۴۹ درصد است و سهم زنان سالانه حدود یک درصد رشد داشته است.
در زمینه سهم زیر گروههای مختلف از کل آموزش عالی نیز سهم علوم انسانی ۲۸ درصد، فنی مهندسی ۲۴ درصد، علوم پزشکی ۸ درصد، علوم پایه ۶ درصد، هنر ۷ درصد و کشاورزی و دامپزشکی ۴ درصد است؛ بنابراین بیشترین سهم آموزش عالی مربوط به دانشجویان علوم انسانی است که یک دلیل آن تنوع رشتهای علوم انسانی است و دلیل دیگر این است که راهاندازی رشتههای علوم انسانی در دانشگاههای مختلف، نسبت به سایر رشتهها نیاز به زیرساختهای کمتری دارد.
مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی به عنوان تنها مرجع علمی که اشتغال دانشآموختگان را پایش و رصد میکند، اخیرا اعلام کرد؛ به طور میانگین در یکسال ۷۰۰ هزار دانشجوی فارغالتحصیل داریم و در حال حاضر میزان اشتغال فارغالتحصیلان در مقطع دکتری ۶۷ درصد و میزان اشتغال کارشناسی ارشد ۵۷ درصد است.
با این حساب در حال حاضر فارغالتحصیلان اشتغال در مقطع دکتری ۶۷ درصد، کارشناسی ارشد ۵۷ درصد است و کاردانی که باید بیشترین میزان اشتغال را داشته باشد، کمترین سهم اشتغال را دارد و این آمار حدود ۳۳ درصد است. به طور کلی حوزه علوم پزشکی با حدود ۶۳ درصد شانس بیشترین اشتغال را در بین حوزههای مختلف دارد. بعد از آن نیز بیشترین شانس اشتغال برای رشتههای علوم انسانی با ۴۵ درصد، فنی و مهندسی با ۴۱ درصد و در نهایت کشاورزی، علوم پایه و هنر است.
مطابق طرح پایش وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، اطلاعات ارائه شده از ۸۵ دانشگاه و پژوهشگاه کشور در دو سال متوالی ۹۸ و ۹۹درباره وضعیت اشتغال دانشآموختگان دانشگاههای زیرمجموعه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری نشان میدهد که میزان اشتغال دانشجویان و فارغالتحصیلان مقاطع مختلف تحصیلی (کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری) رشد داشته و فعالیتها برای توانمندسازی و اشتغالزایی دانشجویان ساماندهی شده و همچنین ایجاد و توسعه مراکز هدایت شغلی و کاریابیهای تخصصی کارساز بوده است؛ البته در این میان هم نمیتوان از تاثیرات برگزاری دورههای مهارتافزایی و کارآموزی دانشگاها طی سالهای اخیر چشمپوشی کرد.
به طور کلی رشتههای مهندسی کامپیوتر، برق و حسابداری در مقطع کارشناسی؛ رشتههای مهندسی مکانیک، حسابداری و مهندسی برق در مقطع کارشناسی ارشد و رشتههای مهندسی عمران، مهندسی کامپیوتر و مواد در مقطع دکتری بالاترین میزان اشتغال را دارند و میتوان گفت رشتههای پرطرفدار با بازارکار مشخص هستند.
طبق اعلام وزارت علوم، در مقطع کارشناسی رشتههایی مثل تاریخ (۳۲.۶ درصد)، مهندسی هوافضا (۳۷.۳ درصد)، روانشناسی (۳۹.۹ درصد)، فیزیک (۴۰.۵ درصد)، آموزش زبان انگلیسی (۴۳.۹ درصد) و حتی حقوق (۴۴.۴ درصد) پایینترین درصد اشتغال را (در میان ۱۴ رشته منتخب مورد بررسی در طرح) دارند.
همچنین نتایج طرح پایش سال ۹۹ وزارت علوم در خصوص اشتغال رشتههای مختلف در مقطع کارشناسی ارشد نشان میدهد در مقطع کارشناسی ارشد رشتههای تاریخ (۴۲.۲ درصد)، اقتصاد (۴۳ درصد) و مهندسی هوافضا (۵۲.۲ درصد) و در مقطع دکتری رشتههای مهندسی هوافضا (۴۰.۵ درصد)، آموزش زبان انگلیسی (۶۰ درصد) و تاریخ (۶۱.۱ درصد) درصد اشتغال پایینتری دارند.
در نمودار بالا نرخ بیکاری که عبارت است از درصد نسبت جمعیت بیکار به جمعیت فعال (شاغل و بیکار)، در دهههای ۸۰ و ۹۰ ارائه شده است. این نمودار نشان میدهد نرخ بیکاری وضعیت متفاوتی در سالهای مختلف داشته است. به نحوی که در سال ۱۳۸۶ و در سال ۱۳۸۹ افزایش ۱۳۸۷ نرخ بیکاری در کشور کاهش چشمگیری مییابد، ولی مجددا در سال ۱۳۹۵ و ۱۳۹۷ افزایش یافته و در سال ۱۳۹۸ مییابد و پس از آن با شیب نزولی مجددا کاهش یافته است.
همچنین مشاهده میشود که بیشترین نرخ بیکاری مربوط به سال ۱۳۸۹ و کمترین میزان نیز مربوط به سال ۱۳۹۴ بوده است. این امر میتواند نشان از عدم استمرار برنامهها و سیاستهای مناسب در طی سالهای مختلف داشته باشد. بر همین اساس ضروری است استمرار برنامههای مدون و اصولی با نگاه به روند افزایشی حجم نیروی انسانی دانش آموخته در معرض ورود به بازار کار مدنظر قرار گیرد.
بر اساس اطلاعات مرکز آمار ایران، نرخ بیکاری جمعیت فار غ التحصیل یا در حال تحصیل دورههای تحصیلی در سال، ۱۳۹۷ برای گروه مردان و زنان در کل کشور ۱۸.۳ درصد، برای گروه مردان ۱۳.۱ درصد و برای گروه زنان ۲۸.۷ درصد بوده است.
از حدود ۱۳.۲ میلیون نفر جمعیت فارغ التحصیل دورههای عالی حدود ۷.۶ میلیون نفر فعال اقتصادی هستند که از این تعداد ۶.۲ میلیون نفر شاغل و ۱.۴ میلیون نفر بیکار هستند. طبق اطلاعات مرکز آمار ایران بیشترین جمعیت دانش آموختگان مربوط به گروههای علوم انسانی، فنی و مهندسی، هنر، پزشکی، علوم پایه، کشاورزی و دامپزشکی هستند.
همچنین گروههای معماری و ساختمان با ۲۶.۱ درصد، هنر با ۲۴.۵ درصد و علوم زیستی و رشتههای مرتبط با ۲۴.۱ بیشترین درصد بیکاری را دارا هستند. بیشترین نرخ بیکاری استانی جمعیت دانش آموختگان و یا در حال تحصیل نیز مربوط به استانهای کرمانشاه با ۲۸.۵ درصد، کردستان با ۲۵.۵ درصد و کرمان با ۲۴.۴ درصد است.
با توجه به آمار فوق و همچنین گسترش کمّی دانش آموختگان و تخصصهای مختلف موردنیاز جامعه، بررسی مستمر وضعیت اشتغال دانش آموختگان بسیار ضروری است. مسلما میزان اشتغال دانش آموختگان دانشگاهها تابع عوامل و شرایط مختلفی است که بسیاری از آنها خارج از حوزه وظایف و برنامههای وزارت علوم است، اما ضرورت توسعه توانمندیها، مهارتها و انطباق آموختههای دانش آموختگان با نیازهای شغلی و حرفهای حائز اهمیت جدی بوده و باید با پایش منظم، وضعیت اشتغال دانش آموختگان این موضوع مورد ارزیابی قرار گیرد.
بدین منظور بررسی و پایش وضعیت اشتغال دانش آموختگان از سال ۱۳۹۷ آغاز شد. در این طرح جامعه آماری در نظر گرفته شده، دانش آموختگانی بوده اند که چهار سال از پایان تحصیات آنها گذشته است. بر این اساس میتوان اطلاعات واقعی تری به دست آورد. چرا که فرصت کافی برای کاریابی پس از دوره سربازی و موارد مشابه لحاظ شده است.
بر همین اساس کلیه دانش آموختگان دانشگاهی اعم از زن و مرد (دانش آموخته مهر ۹۴ الی شهریور ۹۵)، شامل استخدام شدگان در ارگانها و سازمانهای دولتی، فعالین در حوزه مشاغل آزاد و همچنین دانش آموختگانی که در مراکزی خاص مانند نیروهای مسلح به عنوان امریه و سرباز فعالیت دارند به عنوان جمعیت شاغل محسوب میشود.
البته تفاوتهایی در تعریف جمعیت دانش آموخته شاغل از سوی سامانه ثبتی وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی با روش پایش در دانشگاهها وجود دارد که در بررسی و مقایسه آمار دریافتی و تحلیل اطلاعات سعی شده به آنها توجه شود. اهم این تفاوتها عبارتند از تعدادی از دانشآموختگان که در مرا کز خاص مانند نیروهای مسلح مشغول به فعالیت هستند و آمار اشتغال آنها در سامانه ثبت وزارت تعاون، کارورفاهاجتماعی ثبت نمیگردد. تعدادی از دانشآموختگان مشغول به فعالیت در مشاغل آزاد هستند که در سامانه ثبتی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی ثبت نمیشوند، اما در آمار طرح پایش لحاظ میشوند.
در طی سالهای اخیر، وضعیت اشتغال دانش آموختگان تبدیل به یکی از مهمترین شاخصهای عملکردی دانشگاهها در سراسر دنیا شده است. در بسیاری از کشورها به منظور بهبود این شاخص برنامهها و سیاستهایی را به اجرا گذاشتهاند و بر همین اساس مؤسسات مختلف اقدام به رتبه بندی کشورها و دانشگاهها بر اساس شاخصهایی نظیر روشهای افزایش کیفیت آموزش، کیفیت تحقیقات، قابلیت جذب در بازار کار و… نمودند.
بر همین اساس مسئله اشتغال به عنوان یک شاخص کلیدی در رتبه بندی دانشگاهها لحاظ شد. از مهمترین مراکز رتبهبندی کشورها در رابطه با ارائه آمار نیروی کار میتوان به سازمان همچنین و Organisation for Economic Co-operation and Development اقتصادی توسعه و همکاری رتبه بندی دانشگاهها به رتبه بندی موسسه World QS، موسسه تایمز، دانشگاه شانگهای و… اشاره کرد.
نر خ بیکاری دانش آموختگان دانشگاهی در کشورهای منتخب سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) در سال ۲۰۲۰ میلادی را نمایش میدهد. این سازمان اقتصادی بین المللی هرساله، چگونگی وضعیت اقتصادی کشورهای جهان و نیروی کار در آنها را مشخص میکند.
بر اساس جدول فوق کشور اسلواکی با۲۷.۹ آفریقای جنوبی با ۲۵.۳ یونان با ۲۰.۰۳ بیشترین نرخ بیکاری و عربستان سعودی با ۰.۳ اندونزی با ۱.۵ و مکزیک با ۲.۳ و کره کمترین میزان بیکاری را در سطوح دانش آموختگان دارا هستند. این امر نشان از کاهش نرخ بیکاری دانش آموختگان در کشورهای آسیایی و آسیای جنوب کمتر فارغ التحصیلان در مقایسه شرقی دارد که میتوان یکی از عوامل آن را تعداد نسبتا بازار کار گسترده برای دانش آموختگان بیان نمود.
برخی از کشورها مانند مکزیک در جهت افزایش اشتغال پذیری دانش آموختگان و تشویق توسعه و رقابت پذیری، کمیتهای متشکل از نمایندگان دانشگاهها و مؤسسات آموزشی، تشکلهای کارفرمایی و دولت تشکیل دادهاند که این امر موجب هماهنگیهای هر چه بیشتر بین نهادهای ذی نفع و افزایش اشتغال شده است.
در جدول بالا ۱۰ دانشگاه برتر دنیا در ایجاد فرصتهای شغلی برای دورههای آموزش عالی در سال ۲۰۲۰ در رتبه بندی QS لیست شده اند. این رتبهبندی توسط موسسه (QS Symonds Quacquarelli) تا سال ۲۰۰۹ با همکاری موسسه تایمز رتبهبندیهای خود را منتشر میکرد و امروزه رتبه بندی جدا گانه خود را با عنوان بهترین دانشگاههای جهان منتشر مینماید. با توجه به این رتبه بندی دانشگاههای ماساچوست، استنفورد، هاروارد و کمبریج جایگاههای اول تا چهارم را دارند.
همچنین مشاهده میشود که دانشگاه ملی سنگاپور توانسته است از رتبه ۱۶ در سال ۲۰۱۷ به رتبه ۱۰ در سال ۲۰۱۸ صعود نماید، ولی این رتبه در سال ۲۰۲۰ به رتبه ۱۳ کاهش یافته است. بر اساس این رتبه بندی دانشگاههای صنعتی شریف با رتبه ۴۰۹، صنعتی امیرکبیر با رتبه، ۴۷۷ تهران با رتبه ۵۹۱ –۶۰۰، علم و صنعت با رتبه ۱۰.۶۵۰و شیراز با رتبه ۸۰۱ از دانشگاههای ۱۰۰۰ دارای بالاترین رتبه در بین دانشگاههای کشور ایران هستند که اکثرا بزرگ و معتبر هستند.
بر همین اساس توجه به انتقال تجارب این دانشگاهها به سایر مناطق و دانشگاههای کوچک اهمیت زیادی در رشد کلیه دانشگاههای کشور خواهد داشت. تمامی دانشگاههای برتر در کشورهای صنعتی و همانطور که مشاهده میشود تقریبا پیشرفته حضور دارند از همین رو میتوان گفت یکی از الزامات افزایش درصد اشتغال دانش آموختگان در کشور، رشد و توسعه صنایع و ایجاد بازار کار مناسب است.
بر این اساس ضروری است آموزش عالی، دانشگاهها و سایر مراکز آموزش عالی کشور توجه بیشتری به برنامه ریزیهای مستمر و مناسب در جهت افزایش اشتغال، کیفیت تحقیقات مرتبط با حوزه صنعت و همچنین آموزشهای مرتبط با نیازهای بازار کار را در دستور کار خود قرار دهند.
در این جدول ۱۲ دانشگاه از کشور ایران در این رتب هبندی قرار دارند که به ترتیب شامل دانشگاه تهران، امیرکبیر، شریف و تربیت مدرس، علوم پزشکی تهران، شهید بهشتی، شیراز، فردوسی مشهد، تبریز، علم و صنعت، اصفهان و گیلان است.
بررسی نتایجی که از رتبه بندیهای مختلف به دست آمده نشان دهنده آن است که دانشگاههایی در کلیه رتبهبندیها اعم از رتبهبندیهایی که در کشورهای صنعتی و پیشرفته قرار دارند تقریبا که به شاخص اشتغال اهمیت میدهند و همچنین در رتبه بندیهایی که شاخص اساسی چاپ مقالات در نمایههای بین المللی است، رتبههای بالاتری را به خود اختصاص دادهاند.
این بدان معنی است که دانشگاههای برتر دنیا به همان میزانی که به چاپ مقالات در نمایههای بین المللی و توسعه علم اهمیت میدهند به موضوع مهارت افزایی دانشجویان و اشتغال آنها نیز توجه داشته و اقدامات مناسبی را در این خصوص برنامه ریزی و اجرا مینمایند. بر همین اساس و در ادامه به ارائه تجربه و برنامههای برخی از دانشگاههایی که رتبه بالایی در افزایش اشتغال از طریق توانمندسازی دانشجویان، انجام تحقیقات و پژوهشهای ارزشمند در حوزه ارتباط با صنعت و در نتیجه جذب بیشتر دانشجو دارند خواهیم پرداخت.
دانشگاه هاروارد یکی از دانشگاههایی است که در رتبه بندیهای مختلف بین المللی دارای رتبه بالایی بوده است. این دانشگاه دورههای مختلفی را جهت توانمندسازی دانشجویان برگزار میکنند که به دو دسته آن لابن و حضوری تقسیم میشود. این دورهها چیزی حدود ۱۰۰۰ عنوان را در رشتهها و زمینههای مختلف شامل میشود. برخی از این دورهها مانند تجارت، روزنامه نگاری، بازاریابی و ... خاصیت عملی بیشتری دارند و امکان اشتغال محصلین را افزایش میدهند.
در ایران نیز بر اساس پایشی که بین ۸۵ درصد دانشگاه و پژوهشگاه در سال ۹۹ انجام شده است وضعیت اشتغال دانش آموختگان ۴ سال قبل یعنی دانش آموختگان مهر سال ۱۳۹۴ تا شهریور سال ۱۳۹۵ مورد بررسی قرارگرفته است؛ لذا از دانشگاهها خواسته شد حداقل ۳۰ درصد دانش آموختگان هر رشته برای این منظور مورد بررسی قرار گیرند. همچنین دانش آموختگان در حال انجام خدمت وظیفه عمومی و فارغ التحصیلان در حال تحصیل در مقاطع بالاتر نیز به عنوان شاغل محسوب شدند. بر همین اساس تعداد ۸۵ گزارش از دانشگاهها دریافت شد که در ادامه نتایج به صورت نمودار آمده است.
بر اساس جدول بالا، ۵۵ درصد دانش آموختگان شاغل هستند. بدیهی است این درصد شامل شاغلین در مشاغل آزاد و همچنین مشمولین در مرا کزی مانند نیروهای مسلح نیز میشود که در نظرسنجی طرح پایش سال ۹۹ مشارکت داشته اند.
با استفاده از آمار اخذ شده از کلیه دانشگاه ها، پژوهشگاهها و مؤسسات آموزش عالی که در سال های۹.۹۸ و ۹۹ در این طر ح شرکت نموده اند، میانگین وزنی درصد اشتغال کل کشور برحسب مقطع تحصیلی ترسیم شده است. بر این اساس بالاترین نر خ بیکاری در مقطع کاردانی و پایینترین نر خ بیکاری در مقطع دکتری است.
این مسئله نشان دهنده این امر است که با افزایش مدرک تحصیلی در سطح تحصیلات تکمیلی درصد اشتغال نیز افزایش یافته است. احتمال افزایش اشتغال در مقاطع بالاتر به علت تعداد کم فارغ التحصیلان دوره کارشناسی ارشد و دکتری میباشد.
البته میزان اشتغال دانش آموختگان در دو مقطع کاردانی و کارشناسی نسبت به سال قبل نیز تا حدودی کاهش یافته است که این موضو ع نیاز به ساماندهی و توسعه دورههای مهارت افزایی و کارآموزی متناسب با بازار کار را برای دانش آموختگان این دو مقطع نشان میدهد.
بر اساس نتایج طرح پایش بیشترین میزان اشتغال مربوط به رشتههای فنی و مهندسی، علوم انسانی و علوم پایه و بیشترین میزان بیکاری مربوط به رشتههای هنر است. همچنین رشتههایی مانند مهندسی کامپیوتر، برق و حسابداری در مقطع کارشناسی، مهندسی مکانیک، حسابداری و مهندسی برق در مقطع کارشناسی ارشد و مهندسی عمران، کامپیوتر و مواد در مقطع دکتری بالاترین میزان اشتغال را به خود اختصاص دادهاند.
در تمامی آمار ارائه شده در این گزارش درصد اشتغال نسبت به کل دانش آموختگان سنجیده شده است و این تعریف نسبت به تعریف مرکز آمار که بیکاری و اشتغال را نسبت به جامعه جویای کار بررسی مینماید، متفاوت است. به عبارت دیگر عده زیادی از دانش آموختگان ممکن است بنابر دلایل مختلف جویای کار نباشند، لذا نمیتوان آنها را بیکار قلمداد کرد.
برای بررسی اشتغال دانش آموختگان مناطق و دانشگاهها بر اساس بیشرین میزان اشتغال به منظور بررسی اشتغال دانش آموختگان دانشگاهها، پژوهشگاهها و مراکز آموزش عالی کشور بر اساس پراکندگی جغرافیایی و امکانات موجود در مناطق مختلف، در ابتدا نمودار میزان اشتغال دانش آموختگان دانشگاهها بر اساس مناطق دهگانه پژوهش و فناوری کشور را ترسیم میکنیم.
بیشترین درصد اشتغال به ترتیب مربوط به مناطق یک و نه و چهار و…است. بیشترین درصد اشتغال مربوط به منطقه یک و دانشگاههای تهران و البرز است. یکی از مناطقی که رشد قابل ملاحظهای را بر اساس میزان اشتغال در سالهای اخیر و بر اساس آمار بیکاری مرکز آمار داشته است، منطقه پنج میباشد.
بر اساس اطلاعات دانشگاه ها، اشتغال دانشگاههای منطقه پنج دانشگاههای ایلام، کردستان، کرمانشاه و لرستان رشد قابل ملاحظهای داشتند که بررسی علل و عوامل افزایش اشتغال دانش آموختگان دانشگاههای این منطقه میتواند برای دیگر دانشگاههای کشور مفید و قابل الگوبرداری باشد.
بر کسی پوشیده نیست که جذب فارغ التحصیلان دانشگاهها و مراکز آموزش عالی کشور در بازار کار منوط به داشتن تواناییها و ویژگیهایی است که بخشی از آنها میبایست در طول دوران تحصیل در دانشگاه در افراد ایجاد شود، در این رابطه نظام آموزش عالی کشور به طور روزافزون در معرض انتقادات و چالشهایعدم تعادل بازار کار دانش آموختگان است، به نظر میرسدعدم تناسب بین فرایندها و مواد آموزشی رشتههای تحصیلی موجود در دانشگاهها با مهارتها و تواناییهای مورد نیاز بازار کار، مهمترین عامل موفق نبودن فارغ التحصیلان در کاریابی و اشتغال است.
بر این اساس موضوع اشتغالپذیری دانش آموختگان باید محور اصلی سیاستهای آموزش عالی در اقتصادهای پیشرو و دانش بنیان قرار گیرد و برای اشتغالپذیری دانش آموختگان دانشگاهی، باید بتوانیم مهارتهایی که دوران تحصیل آموخته را در عمل به کار گیریم و شرایطی را ایجاد کنیم که کارفرماها متمایل به جذب دانش آموخته دانشگاه شوند. در این راستا دانشگاهها نیز باید به موضوع آموزشهای کارآفرینی اهمیت داده و اشتغالپذیری دانشجویان را به عنوان سیاست کلی در نظر بگیرند.
اگر چه وزارت علوم به عنوان سکاندار آموزش عالی کشور میتواند با راهکارهایی همچون ایجاد یک نظام اطلاعرسانی مناسب به منظور پیمایش مستمر و نظاممند اشتغال فارغ التحصیلان، ساماندهی و توسعه دورههای مهارت افزایی در دانشگاهها، فعالسازی ساختارهای مشاوره شغلی و کاریابی در دانشگاه ها، برقراری ارتباط مستمر و مستقیم با فارغ التحصیلان، ایجاد نظام صلاحیت حرفهای و بهبود محتوای آموزشی برنامه درسی سهم خود را در حوزه اشتغال دانش آموختگان ایفا کند، اما همه راههای اشتغال به این وزارت خانه ختم نمیشود چرا که برخی از عوامل بیرونی که خارج از حوزه فعالیت و کنترل نظام آموزش عالی هستند نیز بر اشتغال فارغ التحصیلان تاثیر بسزایی دارند.
بر این اساس سایر دستگاهها و وزارتخانهها نیز باید به فراخور وظایفشان آستین بالا زده و برنامههایی برای بسترسازی اشتغال دانشگاهیان طراحی و تدوین کنند.