فرارو-رور پنج شنبه ۱۹ مرداد ماه، رسانههای آمریکایی از جمله سیانان و نیویورکتایمز از دستیابی تهران و واشینگتن به توافق در زمینه تبادل زندانیان و دسترسی ایران به بخشی از ارزهای بلوکهشده خبر دادند. در این گزارشها به تبادل زندانیهای ایران و امریکا در چارچوب یک توافق دوطرفه پس از ۲ سال «مذاکره پنهانی ایران و آمریکا» اشاره شده است.
به گزارش فرارو، نیویورکتایمز در قسمتی دیگر از گزارش خود درباره جزییات احتمالی این توافق، به نقل از منابع آگاه نوشت که ایالات متحده اجازه خواهد داد نزدیک به شش میلیارد دلار از داراییهای بلوکهشده ایران در کره جنوبی به حسابی در بانک مرکزی قطر منتقل شود. این حساب از سوی دولت قطر کنترل و تنظیم میشود تا ایران بتواند تنها برای پرداخت به فروشندگان با هدف خریدهای «بشردوستانه مانند دارو و غذا» به این پول دسترسی داشته باشد.
دفتر نمایندگی جمهوری اسلامی در سازمان ملل متحد نیز، با اشاره به انتقال پنج زندانی آمریکایی از زندان اوین به حبس خانگی، آن را در «چارچوب یک توافق با واسطهگری کشور ثالث» خواند. بر اساس گزارش ها، قرار است در ازای دسترسی تهران به شش میلیارد دلار برای «مقاصد بشردوستانه» و آزادی چندین ایرانی زندانی از سوی واشینگتن، پنج زندانی آمریکایی اجازه خروج از ایران را پیدا کنند.
جان کربی، هماهنگکننده ارتباطات راهبردی شورای امنیت ملی کاخ سفید، روز جمعه، ۲۰ مرداد ماه، در رابطه با آزاد شدن ۶ میلیارد دلار از داراییهای ایران از کره جنوبی مدعی شد: محدودیتهایی بر روی اینکه ایران چه کارهایی میتواند با این اموال انجام دهد، وجود خواهد داشت. هماهنگکننده ارتباطات راهبردی شورای امنیت ملی کاخ سفید عنوان کرد که نمیتواند گزارشات درخصوص کاهش غنیسازی ایران را تایید کند. اظهارات کربی درخصوص کاهش غنیسازی ایران در پی آن مطرح شده که وال استریت ژورنال به نقل از منابع مطلع مدعی شد که ایران به شکل حائزاهمیتی سرعت انباشت اورانیوم غنیسازی شده خود را کاهش داده و حتی از غنای بخشی از ذخایر اورانیوم خود کاسته است. با توجه به این رویدادها، پرسشهایی مطرح است، از جمله این که آیا توافق ازادی زندانیان مقدمهای بر توافق هسته خواهد بود؟ آینده توافق ایران پس از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا چگونه ارزیابی میشود و پولهای ایران دقیقا به چه شکلی به کشور باز خواهد گشت؟ قاسم محبعلی، دیپلمات پیشین ایران در یونان و مالزی و تحلیلگر سیاسی، به این پرسشها پاسخ داده است:
قاسم محبعلی گفت: «از همان سال گذشته که موضوع برجام بین ما و آمریکاییها به حاشیه رفت، موضوعی که جایگزین شد و آمریکاییها اصرار داشتند به آن بپردازند، همین مسئله زندانیان دو تابعیتی در ایران بود. درباره این مبحث، سال گذشته هم توافقاتی صورت گرفته بود که اجرایی نشد. در همین دوره، اعلام شد آمریکاییها بر خلاف دوران اوباما، پول را مستقیم به ایران پرداخت نخواهند کرد و پولی که در عراق است، در حسابی تحت نظر مقامات ذیربط آمریکایی قرار داده و بر اساس مواردی که تحت چارچوب تحریمها نیست، پول پرداخت میشود. درواقع این پول متعلق به ایران است، اما نوعی که از آن استفاده میشود بر اساس نظر آمریکا خواهد بود.»
وی در خصوص احتمال شکل گیری توافق هستهای در کنار توافق مبادله زندانیان گفت: «این دو مسئله، کاملا متفاوتند، اما طبیعیست که بر یکدیگر اثر گذارند. در توافق پیشین (سال ۲۰۱۵) نیز، همزمان با توافق، تعدادی از زندانیهای حاضر در ایران آزاد شدند و بخشی از طلبهای ایران از آمریکا نیز دریافت شد. به هر حال نمیتوانیم بگوییم آزادی زندانیان بی تاثیر است، اما بازگشت به یک توافق، مساوی با دست یافتن به توافق هستهای ۲۰۱۵ نیست. بحث بر سر یک توافق جامع است که بر اساس مهار برنامه هستهای ایران، در چارچوب معاهده منع گسترش هستهای «NPT» است. این طرح میتواند بر اساس آمادگی طرفین مورد بررسی قرار بگیرد. پایه این طرح میتواند بر اساس برخی توافقانی باشد که در برجام رخ داده بود. حدس من این است که تا ریاست جمهوری آتی ایالات متحده، چندان جای بحثی روی توافق وجود نخواهد داشت مگر آن که یک توافق بسیار بزرگ انجام شود، ولی برای رسیدن به توافق بزرگ نیز زمان کافی نداریم.»
سفیر پیشین ایران در مالزی و یونان گفت: «این توافق برای تبادل زندانیان به بحث اقناع افکار عمومی و ایجاد نقطه قوت برای بایدن پیش از انتخابات ریاست جمهوری مرتبط است. وزیر امور خارجه آمریکا نیز تاکید کرده که هیچ تحریمی لغو نشده و سیاست آمریکا در قبال ایران تغییری نکرده است. این موضع رسمی ایالات متحده است، اگرچه میز مذاکره همواره قابل احیا است، اما زمان و شرایط بر مذاکرات تاثیرگذار است. تصور نمیکنم اکنون قدرت و عزم کافی برای رسیدن به توافق جامع وجود داشته باشد. حداکثر حدی که تصور میکنم، انجماد ایران و آمریکا در همین شرایط فعلی است. باید دید رئیس جمهور بعدی ایالات متحده، چه شرایطی را در آمریکا ایجاد میکند و آیا شرایط به همین گونه خواهد ماند یا تغییر میکند.»
وی افزود: «واکنش منفی جمهوری خواهان به توافق مبادله زندانیان به این دلیل است که مایل نیستند، اعتبار و امتیاز این حرکت، برای بایدن ایجاد محبوبیت کند؛ بنابراین طبیعی است که نسبت به این توافق روی خوش نشان نداده و سعی کنند افکار عمومی و به ویژه افکار ایرانیها و دوتابعیتیها را که مقیم خارج از ایران هستند منفی کنند. این رفتار جمهوری خواهان یک حرکت سیاسی به نفع اهداف خودشان است.»
مدیرکل اسبق خاورمیانه و شمال آفریقا در وزارت امور خارجه کشور، در خصوص تاثیر دولتهای مختلف آمریکا بر روند توافقات گفت: «هر دولتی در ایالات متحده در کنار سیاستهای ثابت، متناسب با نوع حزب خود، در نحوه اجرا، رفتارهایی متفاوت دارد. به طور کلی این را میدانیم که جمهوری خواهان، قدرت نظامی را بر دیپلماسی ارجحیت میدهند. دموکرات ها، قدرت نظامی را پشتوانه دیپلماسی میدانند؛ بنابراین طبیعی است که هر یک از جمهوری خواهان، به ویژه جمهوری خواهان تندرو سر کار باشند، شدت عمل بیشتری نشان میدهند. سیاست ثابت آمریکایی ها، خواه جمهوری خواه و خواه دموکرات باشند، اجرای سیاستهای مهار و کنترل ایران است. آنها سعی خواهند کرد رفتاری در پیش بگیرند که از منافع آمریکا و اسرائیل حفاظت شود. از جمله رفتارهای رایج آنان تسلط بر آبراههای بین المللی و منابع نفتی است. گرچه روشهای جمهوری خواهان و دموکراتها متفاوت است، اما هر دو، روی همین اصول پیش خواهند رفت.»
وی افزود: «درباره افزایش حضور نظامیان آمریکایی در تنگه هرمز، میتوان حدس زد این اقدام با ۲ هدف مهار ایران و تهدید ایران در مورد زندانیان دو تابعیتی، انجام شده است. اگر در انتخابات بعدی ایالات متحده مجددا جو بایدن ابقا شود، میتوان حدس زد ریسک پذیری دولت وی بالاتر باشد، چرا که وقتی هراس از انتخابات بعدی وجود نداشته باشد، رئیس جمهورها جسورتر عمل میکنند. دولت بایدن یک دولت کاملا سازمان یافته است. درواقع بر خلاف دولت ترامپ که نقش خانواده و نزدیکانش بیشتر از دستگاه حکومتی، وزارت خارجه، CIA ارتش و نهادهای امنیتی بود، دولت بایدن بر اساس رفتار کارشناسی شده پیش میرود. بایدن از همان ابتدا اعلام کرده بود به دنبال یک توافق کارشناسی شده است و بازگشت به برجام را مقدمهای برای رسیدن به توافق جامع میداند. در برنامه جامع، موضوعاتی همچون سطح و برد موشک ها، سیاست خاورمیانهای و حقوق بشر، همکاری ایران با روسیه و چین و مناسبات ایران و آمریکا است. هر یک از این موضوعات به تنهایی، بسیار پیچیده است. حدس میزنم بایدن در صورت انتخاب برای دور دوم، روی همان توافق جامع تاکید خواهد کرد.»
این کارشناس سیاست خارجی گفت: «در کل، از یک سو، برنامه هستهای ایران به سقف خود رسیده و ایران پس از این مرحله، از NPT عبور خواهد کرد و از سوی دیگر، ایالات متحده در بحث تحریمها به حد افراط رسیده و تا حدی ایران را تحریمهای متعدد و چندلایه کرده است که دیگر جایی برای تحریم بیشتر باقی نمانده است. تنها گزینهای که برای ایالات متحده باقی مانده، اقدامات اجرایی است. یکی از اقدامات اجرایی آمریکا، فرستادن نیروهای نظامی به خلیج فارس است. یکی دیگر از این نمونه اقدامات ایالات متحده را در سیستم پولی و بانکی می بینیم. در صورتی که یک ایرانی یا دولت ایران بخواهد پولی را منتقل کند، این کار باید تحت نظارت آمریکا انجام شود. حتی تجارت ایران با چین و روسیه هم توسط ایالات متحده رصد میشود. اما اقدامات اجرایی سنگینتر بسیار حساستر است و حتی ممکن است منجر به درگیری شود. به همین دلایل است که ادامه سیاستهای فعلی برای دو کشور هزینه ساز است و الزامی به نظر میرسد که دو کشور با یکدیگر گفتگو کرده و مسائل را روی میز گفتگو حل کنند. پایان هر دعوایی مذاکره است. حتی اگر جنگی بین دو کشور درگرفته باشد راهی به جز مذاکره وجود ندارد. در جنگهای جهانی نیز، طرفین با هم توافق کردند، همانطور که ما نیز پس از ۸ سال جنگ با حکومت صدام توافق کردیم.»
وی افزود: «بحث درباره این که دریافت مطالبات به شکل «اقلام بشردوستانه» مثبت است یا منفی، بسیار پیچیده است. وقتی پول ما از کشوری که بلوکه شده به کشوری دیگر میرود و تحت نظارت آن کشور قرار میگیرد به این معناست که ما استقلال تصمیم گیری در حوزه هزینه پولهایمان را نداریم. اگر غیر از این بود به راحتی قادر بودیم پولهایمان را مدیریت و به داخل کشور یا هر جای جهان منتقل کنیم. در شرایط فعلی، ما بخشی از حق انتخاب، مالکیت ملی و استقلال ملی خود را از دست داده ایم. با همه اینها این تبادل مالی به هر شکلی، آثار مثبتی نیز خواهد داشت چرا که مردم ما درحوزه تامین دارو و کالاهای اساسی تحت فشار قرار دارند. در نتیجه این مبالغ میتوانند به کاهش قیمتها و تامین داروخانههای کشور به داروهای کمیاب کمک کند؛ بنابراین از این شرایط به وجود آمده هم باید استقبال کرد. با وجود همه این ها، اگر از جنبه سیاسی و حقوقی نگاه کنیم، چندان دستاوردی کسب نکرده ایم، چون همه چیز بر اساس سلیقه آمریکا است. پرسش این است که آیا میتوان انسان را با پول معاوضه کرد؟»