سؤال اینجاست که اگر قرار است منطقه آزاد جایی برای خرید مقرونبهصرفه مسافران در شرایط تحریمی کمرشکن کنونی باشد چرا باید اجاره مغازههایی که صاحبان آنها کمتر از دو دهه پیش تنها ۲ میلیون پرداخت کردهاند به داراییهایی به ارزش چندین میلیاردی برسند؟ جالب است که مغازههای خارج از منطقه اجارههای نسبتاً ارزانی دارند.
احسان آقابابایی؛ مناطق آزاد بر تجارت بینالمللی، توسعه پایدار و توسعه گردشگری تأثیرگذارند. بزرگترین منطقه آزاد شمال کشور، منطقه آزاد انزلی است که بهمنظور رسیدن به این مواهب اقتصادی تأسیس شده است. دلیری (۱۴۰۱) در پژوهش خود تحت عنوان «تأثیر منطقه آزاد انزلی در گردشگری در استان گیلان: روش کنترل ترکیبی» نشان داده است که تأسیس منطقه آزاد انزلی اثر مثبت و معناداری بر توسعه گردشگری گذاشته است.
از نظر او سرانه ارزشافزوده گردشگری در استان گیلان در صوت عدم وجود منطقه آزاد انزلی سی درصد کمتر از مقدار کنونی بود. با این مقدمه قصد دارم از منظر یک گردشگر به تجربه گشتوگذار در منطقه بپردازم و نشان دهم که این مکان، در طولانیمدت گردشگران را از خود خواهد راند.
۱- ورودی ۲۰ هزارتومانی: این مبلغ برای ورود به یک پارکینگ غیرمسقف است. در یک روز آفتابی بعد از بازگشت ماشین شما دمکرده و دستزدن به فرمان غیرممکن است! در شهرهای مرکزی کشور افراد با پرداخت سی درصد از این مبلغ میتوانند از یک پارکینگ مسقف حداقل به مدت ۲ ساعت بهره ببرند.
۲- محوطه میدان: محوطه منطقه شامل پارکینگ، چند پاساژ، بخش تفریحی و بخش اداری و مسکونی است که توسط خیابانهای باریک آسفالت شده، به هم وصل است لکن بخشهایی ناهموار نیز وجود دارد و توده کارتنهای جمع نشده، زبالهها و بخشهایی در حال ساخت نشان میدهد که ساماندهی تماموکمال نیست.
۳- پاساژها و مراکز خرید: حداقل پنج پاساژ قدیمی و نوساز در محوطه دیده میشود. یکی بدون سقف و فرسوده، دوتا نوساز و دوتا نیمه قدیمی. به جز پاساژهای نوساز قدمزدن در سایر پاساژها راهرفتن در محیطهایی دمکرده، پر از بوی بدن و گرم است. این پاساژها فاقد سیستم تهویه و خنککنندة مناسب هستند.
چینش مغازهها در راهروها و اجناس داخل هر مغازه بسیار آشفته و بدون نظارت و طبقهبندی خاصی است. بهنوعی که شما بهعنوان یک خریدار نمیتوانید به طور مشخص بدانید در هر راهرو با چه نوع کالایی و با چه کیفیتی روبهرو خواهید شد.
۴- کالاها: کالاهای ترک، چین، آلمان، تایوان، تایلند و ایرانی در مغازهها به چشم میخورد. کیفیت و اصالت کالاها بههیچعنوان قابل تضمین نیست. بازار پر است از برندهای تقلبی و اجناس کمکیفیت. البته نباید منکر شد که در میان همین اجناس ناگهان جنسی باکیفیت مطلوب و حتی با برندهای اصل به چشم میخورد؛ این اتفاق بیشتر برای جنسهای آلمانی میافتد (برخی از این برندها اگر اصل کالاها را دیده باشید، اووتلت (Outlet) به نظر میرسند.).
۵- قیمتها: بیشتر کالاها گران هستند. اکثر کالاها حتی از گرانترین سایتهای ایرانی گرانتر هستند. خرید از این مغازهها که «غیر قابل چانه» هم هستند مساوی است با احساسی از شکست! قیمتها را در جدول ببینید.
بله اختلاف قیمت در یک خرید نزدیک ۴ میلیون تومانی بیش از ۹۰۰ هزار تومان است
۶– مناطق تفریحی: در این منطقه که ساحلی زیبا را مختص به خود دارد، امکان انجام انواع بازیهای دریایی فراهم شده است. پارک ساحلی منطقه زیبا، تمیز و مناسب به نظر میرسد. آکواریوم منطقه آزاد از نظر زیبایی بینظیر و شایسته ستایش است. در قسمت بالای آکواریوم شهربازی کوچکی طراحی شده که برای سرگرمی ۲ تا ۳ ساعتة کودکان و نوجوانان مناسب به نظر میرسد.
۷- تغذیه: در پاساژها و کل این منطقه به طور پراکنده دکههایی برای فروش غذا و تنقلات وجود دارد. عموماً این دکهها کثیف و کمکیفیت هستند و بوی بدی در اطرافشان به مشام میرسد. طبقه بالای یکی از پاساژهای نسبتاً قدیمی رستورانی بسیار کمکیفیت برای غذاهای فستفودی وجود دارد.
بالای پاساژ نوساز مجموعه (برندسنتر) هم فضایی تحت عنوان فودکورت با انواع رستورانهای ایرانی و خارجی و کافه تعبیه شده است، اما کیفیت غذا همچنان نامطلوب است و با وجود تعداد زیادی گردشگر که روزانه به آنجا رجوع میکنند به گردپای رستورانهای شهرهای مرکزی هم نمیرسد.
علاوه بر اینها رستورانهای متفرقة دیگری هم در این مجموعه وجود دارد. در قسمت بالای آکواریوم رستورانی با سرآشپزی ترکی وجود دارد که کیفیت غذاها و چیدمان و پذیرایی آن در حد خوب و قابلقبولی است. هنوز فرصت استفاده از کافه و رستورانهای ساحلی مجموعه را نداشتهام.
بر طبق گفتگو با فروشندگان و بومیان منطقه، فروشندهها بیشتر از انزلی، رشت و روستاهای اطراف مثل چونچنان و حاجی بکنده هستند که حقوق پایه آنها، حقوق اداره است: ۲۸ روز کار و ۲ روز استراحت، از صبح ساعت ۱۰ صبح تا ۱۰ شب. آیا این دختران و پسران دهه شصتی، هفتادی و هشتادی جوانیشان را با درآمد حداقلی و کمردرد در میانسالی معاوضه نمیکنند؟ آیا این استثمار نیروی کار نیست؟
این در حالی است که اجاره مغازهها در بخشهای پر تردد تا ماهیانه ۱۰۰ میلیون گزارش شده است. عموماً روال کار صاحبخانههای منطقه بر این است که کل اجارة یک سال را یک جا و ماه اول میگیرند.
حال سؤال اینجاست که اگر قرار است منطقه آزاد جایی برای خرید مقرونبهصرفه مسافران در شرایط تحریمی کمرشکن کنونی باشد چرا باید اجاره مغازههایی که صاحبان آنها کمتر از دو دهه پیش تنها ۲ میلیون پرداخت کردهاند به داراییهایی به ارزش چندین میلیاردی برسند؟ جالب است که مغازههای خارج از منطقه اجارههای نسبتاً ارزانی دارند.
اما درست این طرف خیابان داخل یک مجموعة دولتی، اجناس با سودهای بالا به مسافرانی قالب میشود که میخواهند گردشگری منطقه را رونق بدهند. آیا این نوعی چپاول نیست؟ به جز مالکان چه کسی از این قیمتهای ناعادلانه و غیرمنصفانه سود میبرند؟ چه کسی پاسخگو است؟