میتوان مدعی شد که دانشجویان عضو انجمنهای اسلامی اروپا و آمریکا که ابراهیم یزدی در همین دوران کوتاه وارد وزارت امور خارجه کرد تا مقام وزارت نیز بالا رفتند و هدایت دیپلماسی جمهوری اسلامی را در اختیار گرفتند. همین نکته میتواند امتیازی باشد که بتوان ادعا کرد دوران وزارت یزدی بیدستاورد نبوده است.
ابراهیم یزدی از آن دست سیاستمدارانی است که درباره کارنامهاش هرگز به اعتدال قضاوت نشده است. دبیرکل نهضت آزادی که پس از کریم سنجابی کوتاهترین دوره وزارت امور خارجه را در دوران جمهوری اسلامی تجربه کرد ششم شهریور ۱۳۹۶ در ازمیر ترکیه درگذشت.
به گزارش هممیهن، عدهای دوران حکمرانی دولت موقت و وزارت ابراهیم یزدی را الگوی حکمرانی و عقلانیت و تدبیر معرفی میکنند و عدهای دیگر آن را نماد بارزی از بیتدبیری و بیمسئولیتی قلمداد میکنند؛ درست مانند زمانهای که دولت موقت قدرت را در اختیار داشت همه چیز در اوج افراط و تفریط است. اما کارنامه یزدی در این مدت کوتاه چه بود و چه تاثیراتی بر آینده گذاشت؟
ابراهیم یزدی که از دهه سی و با مشارکت در نهضت ملی شدن صنعت نفت وارد فعالیتهای سیاسی شد، در سال ۱۳۴۰ ضمن ترک ایران به مقصد تحصیل در آمریکا از ابتدای تشکیل نهضت آزادی به آن پیوست و در دهه پنجاه به یکی از حلقههای اصلی مخالفین رژیم شاهنشاهی در خارج از کشور بدل شد.
ابراهیم یزدی همراه با مهدی چمران، علی شریعتی، صادق قطبزاده و پرویز امین هسته اصلی نهضت آزادی در خارج از کشور را بنیان گذاشت. عضویت در کنفدارسیون دانشجویان ایرانی در خارج از کشور و تاسیس انجمنهای اسلامی در آمریکا و اروپا منجر به شناخت گسترده ابراهیم یزدی از شبکه دانشجویان ایرانی خارج از کشور شد که تعدادی از آنها در سازماندهی وزارت امور خارجه پس از انقلاب اسلامی به کار آمدند و به دیپلماتهای اصلی جمهوری اسلامی ایران بدل شدند.
کمال خرازی که در دوران ریاستجمهوری سیدمحمد خاتمی به وزارت امور خارجه رسید یکی از شاخصترین آنها بود که توسط ابراهیم یزدی بهعنوان معاون وزارت امورخارجه برگزیده شد و در سیستم دیپلماسی جمهوری اسلامی ماندگار شد و اکنون نیز دبیر شورای راهبردی روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران است. سیدمحمدحسین عادلی که بعدها بهعنوان ریاست بانک مرکزی و دبیر اوپک گازی برگزیده شد، یکی دیگر از این دانشجویان بود که ابراهیم یزدی او را وارد دستگاه دیپلماسی کرد.
ابراهیم یزدی در دهه چهل و پنجاه بهعنوان رابط میان دانشجویان اروپا و آمریکا و امام خمینی در نجف، ایفای نقش میکرد و حلقه رابط میان بسیاری از فعالان مخالف شاه با امام خمینی بود. یکی از مهمترین برهههای زندگی ابراهیم یزدی زمانی رقم خورد که همزمان با اخراج امام خمینی توسط رژیم صدام به نجف رسید و همراه کاروان همراه به سوی مرز کویت حرکت کرد و با ممانعت دولت کویت از ورود امام خمینی، پیشنهاد سفر به پاریس مطرح شد؛ پیشنهادی که ابراهیم یزدی آن را ابتکار خود میدانست و بیت امامخمینی بارها آن را تصمیم شخصی امام خمینی معرفی کردند.
اما به هر حال سفر به پاریس و اقامت در نوفللوشاتو یکی از مهمترین برهههای انقلاب اسلامی بود و ابراهیم یزدی در این برهه نیز عملاً در کنار صادق قطبزاده، نقش وزیر امور خارجه انقلاب را برعهده داشت و علاوه بر رابطه با روزنامهنگاران خارجی با برخی از دیپلماتها و حتی مامورین مخفی سیا که در قالب خبرنگار به نوفللوشاتو آمده بودند، ملاقات و گفتگو کرد.
شاید همین سابقه و ارتباط گسترده یزدی با ایرانیان خارج از کشور و همچنین اقامت طولانی او در خارج از کشور باعث شد تا بهعنوان وزیر امور خارجه معرفی شود. درحالیکه کریم سنجابی، دبیرکل جبهه ملی تنها پس از ۵۵ روز پست وزارت امور خارجه را ترک کرد، ابراهیم یزدی با تردید و آگاهی از عدم تجربه اداری این پست را پذیرفت و بهزعم برخی از اعضای شورای انقلاب در این پست موفق نیز بود.
با وجود آنکه دوران وزارت امور خارجه ابراهیم یزدی بسیار کوتاه بود و تنها شش ماه به طول انجامید، اما حوادث مهم و چالشبرانگیزی طی آن روی داد که از جمله پذیرش شاه توسط آمریکا منجر به حمله دانشجویان به سفارت آمریکا در تهران و گروگانگیری دیپلماتهای آمریکایی شد. رابطه پرچالش با عراق که در سال بعد منجر به جنگ تحمیلی هشتساله شد نیز یکی از نقاط عطف دوران وزارت خارجه یزدی بود. ابراهیم یزدی طی دوران وزارت در اجلاس کشورهای غیرمتعهد در هاوانا شرکت کرد و با فیدل کاسترو و صدامحسین دیدار کرد. او دستکم دوبار هم با سعدون حمادی وزیر امور خارجه صدام دیدار کرد.
یکی از اتهامات به ابراهیم یزدی تلاش برای تضعیف ارتش و بازپس دادن هواپیماهای آمریکایی است. حسن روحانی که در ابتدای انقلاب همچون آیتالله خامنهای در ارتباط با سازماندهی ارتش فعال شده بود، در کتاب خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است، میگوید: «در تابستان ۱۳۵۸ موضوعی رخ داد که باعث نگرانی فراوانی شد؛ مسئله پس دادن هواپیماهای اف ۱۴ به آمریکا بود. در آن زمان دکتر یزدی، وزیر امور خارجه در مصاحبه مطبوعاتی اعلام کرد ما با آمریکاییها صحبت کردیم که جنگندههای اف ۱۴ را به آنها پس بدهیم.
یکی از افسران ارتش با نگرانی فراوان این خبر را به من داد و گفت: اینها میخواهند هواپیماهای اف۱۴ (تامکت) را به آمریکاییها پس بدهند. ما در ستاد ارتش، خیلی صحبت کردیم و متوجه شدیم این کار مانند پس دادن هواپیماهای اف۱۶ در زمان بختیار، خیانت بسیار بزرگی است که باید جلوی آن را گرفت.
آنها حتی باعث شدند قرارداد خرید زیردریایی از آلمان که مبلغ آن هم پرداخت شده بود، در زمان بختیار فسخ شود! البته بعداً آلمان همان زیردریاییها را به اسرائیل فروخت؛ بنابراین آمریکاییها نمیخواستند سلاحهای مدرن و استراتژیک در اختیار ایران باشد. من بسیار نگران شدم و به دکتر بهشتی زنگ زدم و قرار ملاقات گذاشتم و در دیدار با ایشان درباره این ماجرا صحبت کردم و گفتم: اجرای این تصمیم بسیار خطرناک و مانند تقلیل دوره سربازی به یک سال، نوعی «خیانت» است.
دکتر بهشتی در پاسخ گفت: این آقایان در شورای انقلاب، موضوع فروش هواپیماهای اف۱۴ را مطرح کردند و گفتند: ما قادر به استفاده از این هواپیماها نیستیم، زیرا کادر فنی و خلبانان این جنگندهها، آمریکاییها بودند و با رفتن آنها از کشور، کسی توانایی پرواز و تعمیرات این هواپیماها را ندارد. گفتم: چنین چیزی نیست و ما به تعداد کافی خلبان و متخصص فنی داریم. این حرفها بیپایه است و آقایان میخواهند هواپیماها را به آمریکا پس بدهند.
بعد از این دیدار، من موضوع را پیگیری کردم و با آیتالله خامنهای و دیگران صحبت کردم و بالاخره این تصمیم با مخالفت شدید دکتر بهشتی، آیتالله خامنهای و آقای هاشمی در شورای انقلاب به اجرا درنیامد و در نهایت هواپیماها به آمریکا پس داده نشد. این هواپیماها در دوران دفاع مقدس نقش بسیار مؤثر و استثنایی در حفاظت از آسمان ایران و مراکز حساس و حیاتی کشور داشتند.
بنده در دوران جنگ، در یک سخنرانی در دانشگاه تهران به همین ماجرا اشاره کردم و گفتم که دولت موقت با این تصمیم، خطای بزرگی مرتکب شد، ولی جلوی این کار گرفته شد. پس از آن سخنرانی، دکتر یزدی مصاحبه کرد و اظهار داشت که چنین تصمیمی در کار نبوده و ما نمیخواستیم هواپیماها را پس بدهیم. من همان وقت، اسناد آن را از مذاکرات شورای انقلاب جمعآوری کردم و با متن مصاحبه آقای ابراهیم یزدی در سخنرانی دیگری با استناد به اسناد و مدارک، دوباره درباره فروش هواپیماها صحبت کردم و روشن کردم که در دوران دولت موقت، دولت قصد فروش هواپیماها به آمریکا را داشته است.
من، چون در جریان این کار بودم، تردید ندارم که موضوع فروش جنگندههای اف۱۴ طرحی بوده که آمریکاییها طراحی کرده بودند و با فریب دولت موقت، طرح آن را به شورای انقلاب برده بودند تا فروش هواپیماها را به تصویب شورای انقلاب برسانند. بعدها که صورت مذاکرات شورای انقلاب را درباره موضوع مزبور مطالعه کردم، دیدم که آقای بازرگان و یزدی اصرار داشتند که هواپیماهای اف۱۴ به آمریکا پس داده شود، ولی در مقابل دکتر بهشتی، آیتالله خامنهای و آقای هاشمی با پافشاری گفتهاند که این تصمیم درست نیست و ما باید هواپیماها را حفظ کنیم. به این ترتیب خوشبختانه جلوی این کار گرفته شد و این خیانت تحقق پیدا نکرد.»
در مجموع زمان کوتاه دوران حکمرانی دولت موقت آن هم در دوره پرآشوب ابتدای پیروزی انقلاب قضاوت درباره آن را بسیار دشوار میکند و نمیتوان از موفقیت یا عدم موفقیت آن سخن گفت، اما دستکم میتوان مدعی شد که دانشجویان عضو انجمنهای اسلامی اروپا و آمریکا که ابراهیم یزدی در همین دوران کوتاه وارد وزارت امور خارجه کرد تا مقام وزارت نیز بالا رفتند و هدایت دیپلماسی جمهوری اسلامی را در اختیار گرفتند. همین نکته در این زمان کوتاه میتواند امتیازی باشد که بتوان ادعا کرد دوران وزارت یزدی بیدستاورد نبوده است.