در میان تحولات مهم اخیر در خاورمیانه و آفریقا گزارش آخر رئیس سازمان جاسوسی رژیمصهیونیستی در خصوص ایران از اتفاقات مهمی است که کمتر کسی به نکات مهم آن و اینکه چرا داگان پس از 8سال، سکوت خود را درباره ایران شکست، توجه کرد.
شاید هنوز اهمیت آنچه «مئیر داگان» رئیس تازهخداحافظی کرده سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی (موساد) در آخرین گزارش کاری خود در موساد، درباره ایران فاش کرد، به درستی درک نشده است.
طبیعتا «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی نخستین کسی بود که متوجه اهمیت گزارش داگان شد، زیرا نخستین واکنش منفی به این گزارش را او نشان داد و پس از این گزارش، داگان را به دلیل بیان حقایق سرزنش کرد و به تعبیری بهتر توبیخ کرد.
به این جملات دقت کنید:
«ایرانیها با بمب اتم خیلی فاصله دارند... اگر اصلا قرار باشد [روزی] این اتفاق رخ بدهد، ایران حداقل تا سال 2015 سلاح اتمی در اختیار نخواهد داشت. این در حالت عادی است و اگر فشارها بر ایران ادامه پیدا کند این زمان بیش از این نیز به تاخیر خواهد افتاد... آمریکا اکنون در چند جبهه در نقاط مختلف دنیا درگیر است و علاوه بر بودجه معمولی خود، امروز میلیاردها دلار صرف این درگیریها میکند. چنین بودجه هنگفتی [بودجه برای حمله به ایران] بر دوش قدرتمندترین قدرت در جهان سنگینی میکند و [آمریکا] چنین توانی برای ورود به درگیری جدید ندارد؛ آن هم این بار با ایران.»
این جملات، جملاتی است که در گزارش رئیس موساد ذکر شده است. جملاتی است که در جلسه خداحافظی داگان با کابینه رژیم صهیونیستی بیان شد.
این گزارش چه بود که سبب شد نخستوزیر رژیم صهیونیستی رئیس موساد را که به گفته مقامات این رژیم یکی از موفقترین رؤسای موساد بوده است، سرزنش کند؟ داگانی که در کارنامه خود موفقیتهای بزرگی دارد مانند ترور عماد مغنیه یکی از رهبران نظامی حزب الله که به گفته روزنامه یدیعوت آحارونوت اکنون برای پر شدن جای خالی وی، چهار نفر باید مسئولیتهای وی را بر عهده بگیرند.
داگانی که ترور محمود المبحوح یکی از فرماندهان نظامی ارشد جنبش حماس را در کارنامه خود دارد و به اذعان خود صهیونیستها باید ترور داشنمدان هستهای ایران را به کارنامه داگان افزود. به بیانی دیگر چرا نتانیاهو از این سخن داگان که از حمله به تاسیسات هستهای ایران بپرهیزید، به خشم آمد؟
شاید نگاهی به وقایع بمباران تاسیسات اتمی عراق در هفتم ژوئن سال 1981 که نیروی هوایی رژیم صهیونیستی آن را با هشت جنگنده «اف.16.ای» و شش جنگنده «اف.15.ای» انجام داد، مسئله را روشنتر کند. این حمله زمانی انجام شد که «مناخم بگین» نخستوزیر وقت این رژیم به این گمان رسید که اگر این اقدام دیرتر از این انجام شود، سوختگذاری در رآکتور اتمی «اُسیراک» (Osiraq) عراق، نابود کردن آن را دشوار میسازد بنابراین [ظاهرا] حتی بدون موافقت غرب این عملیات را انجام داد.
حال این فضا را درباره ایران در نظر بگیرید که اگر این حقیقت برای افکار عمومی جهان روشن شود که ایران به دنبال ساخت سلاح اتمی نیست دیگر چه بهانهای برای دشمنی با برنامه صلحآمیز هستهای ایران و در نتیجه پیشرفت علمی و همهجانبه ایران باقی میماند؟ این جمله داگان را دوباره مرور کنید: «اگر اصلا قرار باشد [روزی] این اتفاق رخ بدهد [یعنی ایران به سوی ساخت سلاح اتمی برود]، ایران حداقل تا سال 2015 این سلاح را در اختیار نخواهد داشت.»
جملات پر معنـای داگان ادامـه دارد:
«[در دنیا] این اعتقاد رایج است که اسرائیل بزرگترین زرادخانه و تنها زرادخانه اتمی در خاورمیانه را دارد ولی بسیاری از تحلیلگران معتقدند که نیروی هوایی اسرائیل کوچکتر از آن است که به تنهایی مواضع [تاسیسات] هستهای بسیار دور و پراکنده و مستحکم ایران را بمباران کند.»
باز هم با توجه به عملیات «اپرا»ی رژیم صهیونیستی که در نهایت دشواری برای رژیم صهیونیستی انجام شد، نشان میدهد مقایسهای بسیار ساده میان حمله به تاسیسات عراق با حملهای به نام حمله تاسیسات اتمی ایران زمین تا آسمان تفاوت میکند و تقریبا محال بودن حمله یکجانبه این رژیم به تاسیسات ایران را ثابت میکند.
حال بیان این واقعیت محض از زبان رئیس موساد درباره اینکه «نیروی هوایی اسرائیل کوچکتر از آن است که به تنهایی به تاسیسات ایران حمله کند» سبب خشم نخستوزیر رژیم صهیونیستی شده است.
مئیر داگان در طول ریاست هشت ساله خود کمتر به رسانهها نزدیک شد و در نوعی سکوت رسانهای به سر میبرد ولی به نظر میرسد مسئله ایران آن قدر سنگین و با اهمیت بود که وی مجبور شد در آخر ریاست خود این سکوت طولانی را سرانجام در گزارشی رسمی بشکند.
بنابراین، شاید داگان نتواند حقیقت را به صورت عریان بیان کند (این حقیقت که برنامه هستهای بهانهای برای ممانعت از پیشرفت ایران است) ولی وی سرانجام توانست سکوت خود را بشکند و دستکم درباره جنگی هشدار دهد که نتیجهای جر نابودی اسرائیل در بر ندارد.
آنچه حقیقت بیان شده در گزارش داگان را تاکید میکند، مخالفت صریح اخیر "گابی اشکنازی " رئیس ستاد مشترک ارتش این رژیم است که قرار است اواخر ماه فوریه از این پست خداحافظی کند.
مخالفت اشکنازی با ایده اقدام نظامی علیه تاسیسات هستهای ایران تا حدی شدید بود که رسانههای صهیونیستی از بروز اختلاف جدی میان وی و ایهود باراک وزیر جنگ این رژیم خبر دادند.
به هر حال، مئیر داگان بخوبی حجم آتشی را که در هر جنگ احتمالی علیه ایران، دامن اسرائیل را فرامیگیرد بهتر از هر کس دیگر میداند بنابراین تصمیم گرفت قبل از ترک منصب خود رسما در این خصوص هشدار دهد زیرا چه بسا تنها نگرانی که میتواند مانع حماقت دیوانهوار سران صهیونیستی شود، نگرانی درباره موجودیت اسرائیل باشد.