پرسپولیس، قهرمان فصل گذشته رقابتهای لیگ برتر ایران و یکی از مدعیان جدی این دوره، شروع چندان خوبی در لیگ قهرمانان آسیا نداشت. مجموعه این تیم که به واسطه حضور النصر و کریستیانو رونالدو چندان مورد توجه رسانهها و هواداران قرار نگرفته بودند، در ورزشگاه آزادی نمایش درخوری نداشتند و با دو گل مقابل رقیب عربستانی شکست خوردند. درست است که بسیاری به ذوق کریستیانو رونالدو برای دیدن بازی پرسپولیس در لیگ قهرمانان آسیا شوق داشتند، ولی به نظر میرسد جو بهوجودآمده، خود بازیکنان پرسپولیس را هم گرفته بود؛ به طوری که آنها شبیه تیمی که پیش از این در لیگ قهرمانان آسیا به میدان رفته یا قهرمان ایران شده بود، نبودند.
پرسپولیس در حالی مقابل النصر قرار گرفت و شکست خورد که به واسطه تعویق بازیهایش در لیگ برتر ایران، زمان کافی برای آنالیز، تمرین و ریکاوری داشت؛ اما شروع بازی، درست مثل انتهایش، نشان داد که این تیم، دستکم در این مسابقه، شباهتی به پرسپولیس همیشگی نداشت. درست است که النصر با بهرهبردن از ستارههای گرانقیمتش در این بازی، روی کاغذ شانس بیشتری برای پیروزی داشت، ولی سبک بازی تیم یحیی گلمحمدی که سراسر آکنده از هیجان و احساس بود، کارایی چندان زیادی نداشت.
اصلیترین پرسشی که ذهن را دراینمیان درگیر میکرد، این بود که آیا ستارههای پرسپولیس برای اولین بار بود مقابل بازیکن بزرگی بازی میکردند؟ برای ملموسترشدن بحث جاری کافی است به عملکرد تعدادی از باتجربههای پرسپولیس در این دیدار نگاهی شود. علیرضا بیرانوند مهمترین عنصری است که باید بحث را با او به پیش برد. سنگربان اصلی سرخها که تا روز قبل از مسابقه هم مشخص نبود در ترکیب قرار میگیرد یا نه، در فهرست ۱۱ نفر اولیه حضور داشت.
ویژگیهای بیرانوند برای دروازهبان شماره یک بودن بیشمار است؛ اما آنچه او را از سایر دروازهبانهای ایرانی متمایز میکند، بازی با پا و شروع مجددهای بینقص است. البته او یکی، دو فصلی از حالت دروازهبان محض بودن خارج شده و در قالب یک سوییپر، رو به بازیسازی هم میآورد؛ ولی در دیدار برابر النصر بهوضوح او در این خصیصه ضعف نشان داد؛ بسیاری از پاسهایش از خط طولی رد یا اینکه نصیب بازیکنان النصر شد. از همه بدتر اینکه پرسپولیس که همواره عادت به بازیسازی از خط دفاعی داشت، چنان بدون اعتمادبهنفس کار کرد که بیرانوند بیشتر توپهای شروع مجدد را مستقیم و گاهی بیهدف به زمین النصر فرستاد. بیرو که پیش از این تجربه حضور برابر ستارههای مطرح دنیا را داشت، در این بازی قافیه را واداده بود و حتی فریادهای واضح گلمحمدی را که از او میخواست مطابق با همیشه با مدافعانش کار کرده و بدهبستان داشته باشد، نمیشنید.
به غیر از بیرانوند، شرایط برای دو مدافع میانی پرسپولیس که آنها هم در زمره ملیپوشان و ستارههای بزرگ این باشگاه محسوب میشوند، خوب پیش نرفت. اضطراب در بازیسازی و جایگیری بهوضوح نزد آنها دیده میشد. نه پورعلیگنجی و نه حتی کنعانیزادگانی که سعی میکرد خونسرد نشان دهد، نشانی از دو مدافع میانی بدون نقص نداشتند. از همه بدتر اینکه در نیمه دوم، آنها تلاشی برای گرفتن توپ از بیرانوند هم نداشته و ترجیح میدادند دروازهبان پرسپولیس رو به توپهای بلند برای هافبکها و مهاجمان بیاورد.
اینجا درست همان اتفاقی افتاد تا پرسپولیس را از قالب تیم دوستداشتنی که همیشه تلاش میکرد با بازی مالکانه ابتکار عمل را به دست بگیرد، خارج کند. نتیجه آن هم سردرگمی و ضعف در بازیخوانی هافبکهای پرسپولیس شد؛ به طوری که دو جاگیری بد باعث اخراج میلاد سرلک شد و مهربانی داور با ریگی، باعث شد تا دومین هافبک پرسپولیس هم کارت قرمز نگیرد.
وحید امیری هم گرچه با دادوفریادهای مکررش این پرسش را مدام از بازیکنانش میپرسید که «بچهها چه شده و چرا بازی همیشگی خودتان را انجام نمیدهید» فروغ همیشگی را نداشت. او در جمعکردن تیم ناکام ماند تا عملا خط میانی و هافبک پرسپولیس هم از فرم همیشگی خارج شود. البته احتیاط بیش از اندازه یحیی و استفاده از دو هافبک تدافعی برای خط میانی، خلاقیت را هم از پرسپولیس گرفت. این بازی محتاطانه زمانی بیشتر به چشم آمد که با ورود سروش رفیعی و یاسین سلمانی، دو هافبک خلاق پرسپولیس، این تیم با وجود ۱۰نفرهبودن، بیشتر به سبک خودش نزدیک شد و سعی در چرخاندن توپ به شکل مطمئنتری کرد.
ماحصل این اتفاقات را میشود در خلاصه آمار این بازی دید. بهترین تیم ایران در سالهای اخیر که همواره در بازیهای لیگ برتر، مالکیت را آنهم غالبا بیش از ۶۰ درصد در اختیار دارد، در این بازی تنها ۴۱.۸ درصد صاحب توپ بود که ناگفته پیداست شباهتی با فرم همیشگی ندارد. درست است که پرسپولیس مدتهاست از نداشتن یک مهاجم ششدانگ رنج میبرد، ولی این موضوع تازگی ندارد. در واقع پرسپولیس حتی بدون داشتن مهاجم هم در خلق موقعیت، با داشتن وینگرهای تکنیکی و سرعتی خوب عمل کرده است.
در این بازی، مهدی ترابی که همان اوایل به دلیل مصدومیت تعویض شد و سعید صادقی هم بیش از هر زمان دیگری اسیر جو بازیکنان رقیب شده بود. نتیجه در این بخش هم وحشتناک است؛ پرسپولیس در دیداری که میزبانی آن را بر عهده داشت، فقط دو بار به سمت دروازه النصر ضربه زد که هیچکدام از آن ضربات در چارچوب هم نبودند. آمار «صفر ضربه در چارچوب» برای پرسپولیس که همواره میل به فوتبال تهاجمی دارد، دیگر فکتی است که با استناد به آن میتوان به سبک نامتعارف سرخها در این دیدار اشاره کرد. حالا مسئله نگرانکننده شاید «عادیشدن» چنین ترسی در بازیهای پرسپولیس برای ادامه رقابتهای لیگ قهرمانان آسیا باشد. این تیم در بازی برگشت دوباره باید برابر النصر به میدان برود و اگر از گروهش صعود کند، احتمال تقابل با سایر تیمهای عربستانی که آنها حتی از همین النصر هم پرمهرهتر و خطرناکتر هستند، وجود دارد.
اگر بازی مقابل ستارههای بزرگ، حتی باتجربههای پرسپولیس را هم میترساند، یحیی کار دشواری برای تکرار موفقیت پیشین در این جام و صعود به فینال را خواهد داشت.