شده وارد اتاقی بشوید و احساس کنید که همه از دیدنتان خوشحال نشدهاند، اما ندانید چرا این حس را دارید؟ قطعا تنها نیستید.
بدن اغلب بلندتر از واژگان سخن میگوید و سیگنالهایی را ارسال میکند که حتی در غیاب واژگان به شما میگویند یک جای کار اشکال دارد.
به گزارش راهنماتو، شناسایی این سرنخها میتوانند شما را از ورود به موقعیتهای معذبکننده نجات دهند و کمکتان کنند که در رود روابط اجتماعی بهتر و نرمتر شنا کنید.
با راهنماتو همراه باشید تا برخی از ظریفترین گفتگوهای بدن که به شما میگویند کسی ممکن است به واقع از دیدنتان خوشحال نباشد را با شما در میان بگذاریم.
۱. در لبخند زدن تعلل میکنند
لبخند نشانهای جهانی و فراگیر برای القای حس گرمی و شادی است. اما اگر این لبخند کوچک دیر زده بشود چه معنایی دارد؟
لبخند دیرهنگام معنایش این است که شخص مورد نظر به صورت طبیعی از دیدن شما خوشحال نشده است. او باید خودآگاهانه تصمیم میگرفته تا پاسخ لبخند شما را با لبخند بدهد.
اغلب این نوع لبخند چشمها را تحت تأثیر قرار نمیدهد. وقتی از ته قلب لبخند میزند تمام صورتش گشوده میشود، اما در لبخند مصنوعی و خودآگاهانه بیشتر عضلات دهان حرکت میکنند.
معنایش لزوما این نیست که آنها شما را دوست ندارند بلکه نشاندهنده سطحی از معذب بودن یا تنش است.
پس دفعه بعدی که حس کردید طرف با تأخیر به شما لبخند میزند، گوشه ذهنتان یادداشتبرداری کنید. تعلل افراد در پاسخدهی به لبخند شما چیزهایی را از طریق زبان بدن به شما میگوید که آنها ممکن است هرگز به کلام نیاورند.
۲. جهت پاها یا بدن از شما دور است
همه شنیدهایم که «رفتار بلندتر از واژگان سخن میگوید»، اما تا به حال به این فکر کرده بودید که پاها هم سخن میگویند؟
فاصله فیزیکی میگوید: «فلانی دوست ندارم الان اینجا باشی.»
اگر منصف باشیم مردم گاهی این کار را میکنند، چون شرم اجتماعی دارند. گاهی ممکن است این فاصله را در قبال دوستانمان نیز رعایت کنیم. گاهی مجبورید فاصله فیزیکی بگیرید تا بتوانید کامل روبروی فرد مقابل بنشینید. هرچند نزدیکی فیزیکی نشاندهنده احساس صمیمیت زیاد است، اما بهتر است که فاصله فیزیکی را خیلی زود نشانهای از حضور نامطلوب خودتان ندانید.
اما بهرحال معنایش این است که طرف مقابل با تمام قلبش از حضور شما در آن مکان خشنود نیست. حالا دلیلش میتواند هر چیزی باشد.
۳. حالات ظریف چهره
درباره حالات ظریف چهره شنیدهاید؟ اینها حالاتی هستند که خیلی سریع رخ میدهند و باید خیلی تیز باشید تا متوجهشان شوید. بااینحال، این حالات ظریف قویترین نشانههای احساسات واقعی افراد هستند.
این صحنه را تصور کنید: مشغول صحبت با شخصی هستید و گفتگو با او کاملا خوشایند است تا اینکه در چندصدم ثانیه ناگهان هالهای از نارضایتی یا معذببودن را در چهرهاش مشاهده میکنید.
به این حس غریزی اعتماد کنید، این حس احتمالا فقط ناشی از تخیلات شما نیست. حالات ظریف چهره غیرارادی هستند و احساسات واقعی افراد را به سرعت نمایش میدهند.
این حالات سریع و ناخودآگاه شامل فشردگی ظریف لبها، برگرداندن لحظهای چشمها یا حتی اخمی سریع میشود. این حالات به قدری سریع رخ میدهند که حتی خود فرد متوجه نمایش آنها نیست.
اگر در شناسایی این نشانههای ظریف استاد شوید خیلی سریع میتوانید احساسات واقعی افراد را در هنگام ملاقات با آنها شناسایی کنید.
۴. آنها محیط را اسکن میکنند
تصور کنید: مشغول گفتوگویی عمیق هستند و شخصی که طرف گفتوگوست به نظر میرسد اصلا حضور ندارد. آنها ارتباط چشمیشان را با شما حفظ میکنند، گاهگاه به نشانه تأیید حرفهایتان سر تکان میدهند و به حرفهایتان پاسخ میدهند. اما هر از گاهی، خیلی لحظهای به تلفن، به پشت سر شما یا به در نگاه میکنند.
در موقعیتهایی مثل این طرف مقابل سخت تلاش میکند تا به نظر برسد حضوری پررنگ دارد و حواسش به شماست. اما هیچکسی نمیتواند این تصور را بیوقفه حفظ کند. او در اعماق وجودش آرزو میکند بتواند خیلی سریع راهی برای خروج از بحث پیدا کند یا روی چیز دیگری تمرکز کند که اغلب با خیره شدن به اشیاء اطراف این کار را انجام میدهد.
وقتی مشاهده کردید کسی حضور پررنگ ندارد خودتان پیشدستی کنید و مودبانه این گفتگو را تمام کنید و به زمان دیگری موکول کنید. بهرحال آدمهای زیادی هستند که علاقه دارند مشتاقانه با شما صحبت کنند، پس نیازی نیست که وقت صرف آدمهایی کنید که دوست دارند از دست شما فرار کنند.
۵. زیاد از حد سر تکان میدهند
سر تکاندادن اغلب نشانهای از موافقت و درک طرف مقابل است. این زبانی بدنی فراگیر و جهانی است که نشان میدهد طرف مقابل در حال شنیدن سخنان شماست.
اما آیا در گفتوگویی بودهاید که طرف مقابل بیشازحد در آن سر تکان دهد. ممکن است این بخش خلاف عقل سیلم به نظر برسد، اما سر تکاندادنهای افراطی درحقیقت نشانهای است از اینکه طرف مقابل آنقدرها که فکر میکنید از دیدن شما هیجانزده و خوشحال نیست.
وقتی افراد بیشتر از میزان طبیعی در یک گفتگو سر تکان میدهند، درواقع میخواهند فقدان تمایل و علاقهمندیشان را جبران کنند.
مثل این است که زیادی برای پررنگ نشان دادن حضورشان تلاش میکنند درحالیکه در واقعیت چیز دیگری در جریان است. سر تکاندادنهای افراطی درواقع پوشش است. مردم این کار را انجام میدهند تا مودب و حاضر به نظر برسند، اما درواقع سر تکاندادن افراطی یعنی طرف احساسش را در گفتگو سرمایهگذاری نکرده است.
این رفتار را در گوشه ذهنتان یادداشت کنید، اما سریع قضاوت نکنید. شاید لازم است ببینید که آیا این عادت همیشگی آن فرد است یا بر سر موضوعات خاصی این کار را میکند یا با همه آدمها این کار را میکند!
۶. فشردن لبها به یکدیگر
آیا تا به حال متوجه فشردهشدن لبهای طرف مقابل در میانه گفتگو شدهاید؟ در نگاه اول ممکن است موضوع مهمی نباشد.
اما در زبان بدن، این حالت ظریف میتواند بسیار بلندتر از واژگان سخن بگوید. وقتی آدمها خوشحال و رها هستند، عضلات صورتشان نیز تقریبا رها و آزاد است. اما دهان یا لبهای به هم فشرده میتوانند نشانهای از این باشد که یک جای کار میلنگد.
این نشانهای است از اینکه فرد دارد واژگان، احساسات یا حتی معذببودنش را سرکوب میکند. این تنش به زبان نیامده خیلی بلندتر از واژگان احساس واقعی افراد را نشان میدهد.
اگر این نشانه را در طرف مقابل دیدید گفتگو را متوقف کنید و به حرفهایتان فکر کنید. آیا آنها عصبانی شدهاند؟ معذب شدهاند؟ شاید مسیر گفتگو برایشان خوشایند نیست.
۷. مالیدن دستها به همدیگر
تا به حال متوجه شدهاید که فردی که با او ملاقات میکنید دستهایش را به هم یا به بازوهایش میمالد؟
ممکن است خیلی راحت این کار را نشانهای از احساس سرمایه یا خستگی تعبیر کنیم. اما این زبان بدن کوچک خیلی بیشتر از اینها به شما اطلاعات میدهد.
در زبان بدن چنین رفتاری شکلی از خودآرامسازی است. گویی فرد تلاش میکند حبابی محافظتکننده در دور خودش ایجاد کند، یک حریم امن که از او در آن لحظه معذبکننده محافظت میکند.
این رفتار ممکن است فریاد نزند که «من الان دوست ندارم اینجا باشم.»، اما قطعا این جمله را نجوا میکند که «من از اینکه الان اینجا هستم حس راحتی نمیکنم.»
پس وقتی این نکته ظریف را میگیرید چه باید بکنید؟ نخست، سریع قضاوت نکنید. ممکن است واقعا سردشان باشد یا این حرکت جزو وولخوردنهایی است که به آن عادت کردهاند. اما به آن حساس باشید.
۸. موقع خداحافظی خیلی خوشحالتر از موقع شروع هستند
خودتان از نحوه برخورد گرمتان با شخصی که از دیدنش به واقع به شعف میآیید با خبرید؟ آن لبخند اول، شاید آغوش یا دستدادنی دوستانه ـ همه اینها نشانههایی از یک خوشامدگویی شاد هستند.
احساس عجیبی است نه؟ انگار که باری بودید که حالا برداشته شدهاید. اگر در لحظه خداحافظی فرد خوشحالتر از لحظه شروع است، اغلب باید آن را نشانهای از این در نظر بگیرید که چندان مشتاق به دیدار شما نبوده است.
خداحافظی گاهی آنچنان گرم است که ممکن است گیجتان کند. «آیا از دیدن من خوشحال شدند؟» این نشانه را دستکم نگیرید.
مردم اغلب در لحظه خداحافظی بهترین نسخه از خودشان را عرضه میکنند حال یا یک رسم اجتماعی است یا اینکه میخواهند برای آخرین بار تصویری خوب از خودشان در ذهن شما به جا بگذارند. حتی با وجودی که در طی مدت بودن با شما خوشحال نبودند، در لحظه خداحافظی حس خوشحالی را نشان میدهند.
وقتی این پویاییها را در رابطه مشاهده کردید، باید درباره اینکه دلتان میخواهد باز هم با آن آدمها ارتباط داشته باشید یا نه تجدیدنظر نکنید.
شاید باید مستقیم درباره چیزی که ممکن است بین شما رخ داده باشد صحبت کنید یا فقط کافی است قدری فضا به این افراد بدهید.
شناسایی تعاملات معذبکننده
بیایید بپذیریم که فهم اینکه دیگران ممکن است از دیدن ما خوشحال نشده باشند قدری آزاردهنده است. اما یک نکته کلیدی این وسط وجود دارد: فهم سرنخهای ظریف زبان بدن میتواند ابزاری ارزشند باشد.
این سرنخها کمکتان میکنند که در موقعیتهای مختلف با آگاهی و حس قدرت وارد شوید به جای آنکه احساس کنید شرمزده شدهاید.
نباید این نشانهها را به خودتان بگیرید بلکه فقط باید به عنوان نقشه راه از آنها استفاده کنید. نقشه راه شما را به تعاملات صادقانهتر و اصیلتر هدایت میکند.