November 22 2024 - جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
- RSS
- |
- قیمت خودرو
- |
- عضویت در خبرنامه
- |
- پیوندها و آگهی ها
- |
- آرشیو
- |
- تماس با ما
- |
- درباره ما
- |
- تبلیغات
- |
- استخدام
فرارو- در حیاط بیمارستان المعمدانی در مرکز غزه، سامر ترزی و احمد طافش از صبح چهارشنبه با دهها فلسطینی برای جمع آوری اعضای پراکنده اجساد کشته شدگان بمباران بیمارستان کار میکنند.
به گزارش فرارو، سامر (۵۰ ساله) دستکش پوشیده و کیسه پلاستیکی سیاه رنگی را حمل میکند. وی یک دست را زیر درخت پیدا کرد جمع کرد و به باقی مانده برنج و چند تکه مرغ آبپز مخلوط با خون اشاره کرد و گفت: آنها اینجا بودند. همه آنها مرده بودند، یک قتل عام.
او به خبرگزاری فرانسه گفت: چه کنیم؟ اعضای بدن و تکههای گوشت ذغالی شده را جمع آوری میکنیم. تکههایی از سر شهدا، قسمتهایی از دست و پاها و بقایای رودهها را پیدا کردیم... صحنهای غیر قابل تحمل.
صدها نفر در بمباران رژیم صهیونیستی که شامگاه سه شنبه بیمارستان را هدف قرار داد، کشته و زخمی شدند، این حمله ۱۱ روز پس از حمله گروههای مقاومت فلسطین به اسرائیل رخ داد که در آن ۱۴۰۰ اسرائیلی تا به امروز کشته شده اند.
بر اساس آخرین آمار وزارت بهداشت در غزه، حملات وحشیانه ارتش اسرائیل به غزه دستکم ۳۴۷۸ کشته برجای گذاشته است. معلوم نیست این تلفات شامل قربانیان بمباران بیمارستان المعمدانی غزه هم میشود یا خیر.
از روز جمعه، اسرائیل از ساکنان نوار غزه خواسته بود تا شهر غزه را تخلیه کنند و به سمت جنوب حرکت کنند، به احتمال زیاد برای آماده شدن برای عملیات زمینی اسرائیل. در میان قربانیان بیمارستان، افراد آواره زیادی وجود داشتند که در راهروها و باغهای بیمارستان میخوابیدند.
این بمبگذاری موج گستردهای از محکومیتها و تظاهرات بینالمللی در خیابانهای کرانه باختری و پایتختهای کشورهای عربی و اسلامی مانند تهران، امان، استانبول، تونس، بیروت و ... شد. ابرهای دود همچنان در محل برخاسته است و همچنین فریاد درد و گریه از سوی افرادی که به دنبال بستگان خود یا آنچه از آنها باقی مانده است میگردند.
احمد طافش میگوید: این یک قتل عام است. من در عمرم چیزی شبیه به آن ندیده ام. تمام میدان مملو از شهدا و اعضای بدن و تکههای بدن آنها است. ما چشم و سر و دست و پا را جمع کردیم.
در بیمارستان الشفا در شهر غزه، بسیاری به امید یافتن یا شناسایی اجساد بستگان خود برای دفن به سردخانه آمدند. اما یخچالها دیگر جا نداشتند و دهها جسد را روی زمین ماندند، برخی را در کفنهای سفید پیچیده، برخی دیگر را در کیسههای سفید یا سیاه و برخی دیگر را در پتو. بسیاری از آنها به دلیل سوختگی قابل شناسایی نبودند.
زنی پابرهنه در حالی که در میان اجساد جستوجو میکرد فریاد میزد: «پدرم، برادرانم.» یحیی کریم (۷۰ ساله) که به دنبال یکی از بستگانش آمده بود، گفت که متوجه شده او کشته شده است. او با همسر و تعدادی از فرزندان و نوههایش بود. نمیدانم چند نفر از آنها مردند و چند نفر از آنها زنده ماندند.
کریم میافزاید که به فکر رفتن به همراه خانواده ۴۰ نفره خود برای پناهندگی به بیمارستان بوده و میگوید: خدا را شکر که دیر رسیدم.