آژیر خطر به صدا درآمده. فعالان صنفی پرستاری شرایط بیماران را به دلیل کمبود پرستار در بیمارستانها بحرانی میخوانند. عباس عبادی، معاون پرستاری وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی چندی پیش اعلام کرد: حدود ۷۰ هزار نفر کمبود نیروی پرستاری در تمام بخشها وجود دارد.» با وجود این جای خالی چشمگیر، هر روز پرستاران بیشتری چمدان سفر را میبندند و از ایران میروند.
محمد میرزابیگی، رئیس سازمان نظام پرستاری کشور آماری تکاندهنده در این باره ارائه میکند: «روزانه پنج تا ۶ پرستار و ماهانه بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ پرستار از کشور مهاجرت میکنند.» هر چند این آمار را بیشتر برآورد میکنند به دلیل اینکه ممکن است خیلی از پرستارها گواهینامه دریافت نکنند، اما آنچه اعلام رسمی شده، مشخص میکند، سالانه حدود ۱۲۰۰ تا ۱۵۰۰ پرستار به کشورهای اروپایی و به تازگی به کشورهای حوزه خلیجفارس، چون قطر و امارات و... میروند.
با وجود این آمارها در بیمارستانهای ایران چه میگذرد؟ آسیبهای ناشی از این کمبود را چهکسانی متحمل میشوند و بار رنج آن را به دوش میکشند؟ این گزارش میدانی «دنیای اقتصاد» از شرایط فعلی بیمارستانها و بیمارها در کمبود پرستار است. نام بیمارستانها و پرستارانی که با ما گفتگو کردند به خواست خودشان محفوظ میماند.
سیتی اسکن بیمارستان خراب است. پرستار دارد بیمار را قانع میکند، به یک بیمارستان خصوصی برود و سیتی بگیرد. بیمار رنگ به رو ندارد، پیر است و فرتوت: «خانم امکان ندارد همینجا انجام دهم، توان رفتن به جای دیگری را ندارم، بیهمراهم.» پاسخ پرستار قاطع است: «هیچ دستگاهی وجود ندارد.» وضعیت بیمارستان آشفته است. پرستارها مدام از این طرف به آن طرف میروند. بیماری اورژانسی میآورند.
همه بیمارستان به هم میریزد و پرستارها برای احیا احضار میشوند. پرستاری که از بقیه جا مانده، میخواهد نامی از او در جایی ثبت نشود تا بگوید: «دیشب تا صبح کابوس میدیدم. دیروز اضافه کار داشتم. خیلی خسته بودم. من در بخش عفونی مشغولم، اما به دلیل کمبود نیرو مرا برای احیا فرستادند. اطلاع دادند به بخش دیگری بروم.
پیرزنی زیر دستانم داشت جان میداد و نمیتوانستم برایش کاری کنم. احساس میکردم دندههایش دارد زیر دستانم خورد میشود. نمیدانم برای نجات درست عمل کردم یا نه... فردا جنازهاش را دیدم که میبردند.»
همهمه بیماران زیر سقف دلشوره آور میشود. یکی از بیماران از سرویس بهداشتی بخش عفونی شکایت دارد که رویش جرم است و بوی تهوعآوری میدهد. پرستار دیگر قدرت شنیدن ندارد. او را ارجاع میدهد به بخش دیگر.
بر اساس پروتکلهای بینالمللی نسبت پرستار به تخت بیمارستانی که یکی از مهمترین شاخصهای نیروی انسانی پرستار در دنیاست، به طور میانگین حدود ۲.۵ پرستار به ازای هر تخت بیمارستانی است. در انگلیس این نسبت چهار به یک تخت است. اینجا، اما شرایط جور دیگری است، نسبت تعداد پرستار به تخت «هشت دهم یکی» است حتی کمتر از نصف میانگین جهانی.
عنایتی، فعال صنفی پرستاری درباره شرایط این بیمارستان به «دنیای اقتصاد» میگوید: «فکر نکنید که فقط شرایط این بیمارستان است. بیشتر بیمارستانهای ایران دچار کمبود نیروی شدید هستند. این پیامدهای بعد از کروناست که پرستارانی که در بحرانیترین شرایط در کنار بیماران بودند با فروکش کردن موج کرونا بیکار شده و فارغ از اینکه زندگی این پرستاران با چالش روبهرو شده است، جان بیمارها هم به خطر افتاده است.»
این فعال پرستاری از دریافتنیهای پایین پرستاران شکایت دارد که با اضافهکاری و شیفتهایشان به صورت متوسط بین ۱۰ تا ۱۲ میلیون تومان است که به گفته عنایتی فاجعه است. پیش از او هم، محمد شریفیمقدم، دبیرکل خانه پرستار معیشت را مهمترین مشکل پرستاران نامیده بود:
«علت اصلی این اندازه اقبال پرستاران برای خروج از کشور دافعه و مشکلات موجود در نظام سلامت است. حقوق پرستاران در سایر کشورها از ۴ تا ۸ هزار دلار است. در کشور ما حداقل و حداکثر حقوق پرستاران ۶ تا ۱۲ میلیون تومان است، یعنی حداکثر ۳۰۰ دلار در ماه.»
عنایتی این وضعیت را بحرانی برمیشمرد: «از طرف دیگر با توجه به نیاز کشور و سلامت و پرستاری، جذب پرستار را نداریم. خیلی از جوانان بالینی کار میکنند و از وقتی از بالین خارج شدند جایگزین ندارند. بسیاری هم طرحشان که تمام شد، پس از دیدن آموزش پایان کارشان خورده میشود.
جذب پایین و نداشتن امنیت شغلی دامن همه پرستارها را گرفته است. در چند سال اخیر مجلس مصوب کرده بود که نیروهای دیگری تبدیل وضعیت شوند. این قانون در دولت فعلی اجرایی شد. از سوی دیگر بیشتر آنهایی که در آزمون استخدامی شرکت کردند نه برای جذب جدید بود بلکه برای تبدیل وضعیت انجام میشد. بهنظر من وزارت بهداشت و مجلس آگاهانه دارند کمکاری میکنند.
آزمون استخدامیهایی که برگزار میشوند، کمکی به باز کردن گره کور پرستارها نمیکند.» به گفته این فعال پرستاری، در برخی از بیمارستانها در یک بخش دو پرستار برای رسیدگی به ۳۵ بیمار گذاشته میشود. او میپرسد: «چرا یک بار هم شده تدبیری برای این وضعیت ندارند.
در دوره چهارم، نظام پرستاری و مجلس و وزارت بهداشت به توافق رسیدند سالانه ۱۰ هزار پرستار جذب شود، اما این توافق از سال ۹۵ اتفاق نیفتاده است.
دو دهه و سه دهه است که یک کار اصولی و منطقی برای جذب پرستار اتفاق نیفتاده و همین باعث شده مهاجرت پرستارها افزایش پیدا کند.» عنایتی تاکید میکند که از شروع کرونا هر چه فریاد میزنیم، مسوولی این قضیه را جدی نمیگیرد. پرستارها به دلایل مختلف دارند از سیستم خارج میشوند.
«در بخش ما بهصورت چشمگیری پرستارها کم شدهاند. بر اساس پروتکلها ما قانونا باید چهارده ماما باشیم، اما در حال حاضر هفت ماما هستیم. به ازای هر یک بیمار زایمان باید یک ماما وجود داشته باشد و به ازای سه بیمار بستری یک پرستار. اینجا گاهی ۸ تا ۹ زایمان فقط با دو ماما انجام میشود.» این را یکی از ماماهای بخش مامایی این بیمارستان میگوید و به سراغ بیمارانش میرود.
زنان پا به ماه در بخش نشستهاند روی صندلیهای پلاستیکی و منتظرند که نوبتشان شود. آنها کلافهاند و مدام بلند میشوند و قدم میزنند و دوباره مینشینند. همچنان نوبتشان نمیشود. این شرایط در حالی است که فرزندآوری جزو اولویتهای نظام است.
با این حال مامای این بخش به ما شرح میدهد: «گاهی ما فقط دو ماما هستیم که ناگهان با ۸ تا ۹ زایمان همزمان روبهرو میشویم، در این وضعیت بحرانی واقعا نمیدانیم چه کاری باید انجام دهیم.» تهویه فضا با کندی کار میکند. دو مامای این بخش با اضافه کاریهای اجباری روبهرو هستند.
یکی از آنها حال این روزهایش این است: «ما ۱۳۰ ساعت در ماه باید شیفت بایستیم و اضافهکاری اجباری ۱۵۰ ساعته داریم. از طرفی به اندازه یک نیروی دیگر اضافه کار میآییم. در کل سال فقط ۳۰ روز مرخصی استحقاقی داریم، اما بیشتر وقتها، چون نیرو نیست با مرخصیها موافقت نمیشود.»
او معترض است که بارها گفتهاند نیرو کم داریم، اما چارهای برایش اندیشیده نمیشود. از سوی دیگر خیلی از همکارانشان هم دارند میروند: «خیلی از همکاران خودم استخدام رسمی هستند و ۲۰ سال سابقه کار دارند، اما انصراف میدهند. در یک سال گذشته ۱۰ پرستار از بخش ما انصراف دادند. اکثرا مهاجرت میکنند و بقیه هم ترجیح میدهند، مغازهدار باشند و کارهایی، چون فروشندگی شیرینی و لوازم آرایش را انجام دهند.»
زنگهای خطر پیوستن پرستارها به مشاغل دیگر را شریفیمقدم به صدا درآورد: «بسیاری از پرستاران در اسنپ کار میکنند و رانندگی کار روتین آنهاست. حتی ترجیح میدهند رانندگی اتوبوس و نانوایی را انتخاب کنند.»
یکی دیگر از پرستارهای این بخش به «دنیای اقتصاد» میگوید: «آزمون استخدامی هم برگزار کنند کمتر پرستاری بعد از دوره کارآموزی به بیمارستان میآید. چرا؟ چون ترجیح میدهند در مراکز زیبایی کار کنند. حقوق پایین و حجم بالای کار مانع میشود که انتخاب بسیاری از افراد پرستاری باشد. بهنظر شما با این وضعیت چرا مهاجرت و ساختوساز نکنیم؟»
مامایی که در حال بررسی انبوهی از پروندههاست، یادآوری میکند: «نیروهای طرحی با آزمون استخدام میشوند. این در حالی است که از ۱۳۹۹ آزمونی برگزار نشده است. فقط به خاطر کرونا اجبار کردند که خیلیها بیایند سر کار. این باعث شد که پرستارها از جاهای مختلف رو بیاورند به بیمارستانها، اما به محض اینکه کرونا تمام شد، تمدیدها لغو شد. همکاران بسیار دلسرد شدند و امنیت کاری خود را در خطر دیدند.»
او مشکلاتشان را یکی دوتا نمیداند: «در بخش ما اگر نوزادی زودرس به دنیا بیاید فقط یک بیمارستان ویژه نوزادان وجود دارد. ما همه نوزادان را نمیتوانیم پوشش دهیم. گاهی چندین نوزاد داریم که نیاز به دستگاه دارند و مجبوریم که نوزاد را به جای دیگری بفرستیم و این بهشدت متاثرکننده است، چراکه ممکن است هر تغییر وضعیتی منجر به مرگ نوزاد شود. از سوی دیگر در بیمارستان خصوصی استفاده از دستگاه برای یک شب، دو میلیون تومان است و خیلی از خانوادهها توانایی مالی آن را ندارند.»
یکی دیگر از دغدغههایی که پرستارها با آن روبهرو هستند، کم تجربهشدن نیروهاست. یکی از ماماها دلیل این شرایط را جذب نیروهایی میداند که بر اساس آزمون استخدامی و دورههای عملی و مصاحبهای انجام نمیشود و همین امر باعث شده که آمار اشتباهات پزشکی و مرگ و میر بیشتر شود.
یکی از پرستارهای این بخش مسوول ۱۵ بیمار است که برخلاف استانداردهای جهانی است. او میگوید: «خیلی از مردم معتقدند پرستارها بداخلاق و بدرفتار هستند، اما اگر شما هم مسوول ۱۵ و ۱۶ بیمار باشید واقعا نمیتوانید خوشاخلاق باشید و با آرامش با بیماران برخورد کنید.»
بسیاری از پرستاران معترض به اختلاف بین پرستار و پزشک در ایران هستند: «شاید باورتان نشود. پزشک نسخه را میگذارد و میرود. ما باید همه کارها را انجام دهیم و گاهی بیمار حالش بد میشود و ما باید با بدبختی هر طور شده پزشک را پیدا کنیم. چند وقت پیش بیماری خونریزی کرده بود و من پزشک مربوطه را پیدا نمیکردم که از او بپرسم چه باید کرد؟
چون ما بدون اجازه پزشک حق درمان نداریم. در حالی که در تمام دنیا پرستار و پزشک در کنار هم بیمار را تحتنظر دارند. از سوی دیگر تعرفه پرستارها مثلا دو، سه میلیون در ماه باشد، تعرفه پزشکها ۱۲۰ میلیون تومان است. این تفاوت در کشورهایی مانند آلمان و کانادا مثلا ۴ هزار یورو برای پرستار و ۷ هزار یورو برای پزشک است.»
او چندان دلگیر است که میگوید برخی مدعیاند این دوره طلایی وزارت بهداشت است. خودتان مشاهده کنید. پرستار با ماهی ۱۰ میلیون چطور اجاره خانه بدهد و زیر فشار اقتصادی کمر خم نکند؟
بخش پذیرش این بیمارستان شلوغ است. یکی از پرستارها کارهای مهاجرتش به قطر را انجام داده و در حال خداحافظی است. آمار مهاجرت به کشورهای حوزه خلیجفارس در چند سال گذشته بهشدت بالا رفته است. هر چند مقصد پرستاران ایرانی از کشورهای اطراف مانند قزاقستان، اربیل کردستان عراق تا کشورهای اروپایی و آمریکایی گسترده شده است.
شروع به صحبت با این پرستار میکنیم که از سال ۱۳۹۹ برای گرفتن پذیرش در بیمارستانی اقدام کرده است: «در آن زمان کرونا بود و خیلی از بیمارستانها کمبود پرستار داشتند و قطر هم پذیرشهای خوبی داشت. مدارکم را ترجمه و برای سایت مربوطه بارگذاری کردم.
به یک ماه نرسیده به من ایمیل زدند و تماس گرفتند و دعوتنامه فرستادند. مدرک آیلتس من هم آماده بود. دو آزمون آنلاین برگزار کردند که هر دو را موفقیتآمیز پشت سر گذاشتم تا نوبت به آزمون عملی رسید.»
همزمان با برگزاری آزمون عملی در قطر بود که ایران به خاطر کرونا اعلام جذب نیرو کرد: «مادرم به من گفت که ایران بمانی خیلی بهتر است. من سرکار رفتم. با حقوقم حتی به راحتی نمیتوانستم هزینه آزمونهایم را بدهم، اما باز ماندم. بعد از کرونا دیگر نیرو نمیخواستند.
من هم دیدم دو سال به تجربهام اضافه شده و با شرایط بهتری میتوانم بروم برای همین دوباره اقدام کردم و حالا پذیرش گرفتم و در همین یکی، دو روز آینده میروم.» او میگوید: «اینجا اگر در آزمون استخدامی شرکت کنیم تا پنج سال نمیتوانیم درس بخوانیم. این در حالی است که برادرم که در قطر است هم ادامه تحصیل داده و هم حقوق بالاتری دارد و هم اینکه حجم کار بسیار کم است.»
پرستاران در قطر بهطور متوسط، مبلغ ۱۵۱۰۰ ریال قطر در ماه را دریافت میکنند که میشود ۲۰۸ میلیون و ۳۸۰ هزار تومان، اما مبلغ دقیق حقوق آنها، به عنوان شغلی پرستار بستگی دارد. بیماری را از اتاق عمل بیرون میآورد. پرستاری به سراغش میرود. او باید کار دو پرستار را همزمان انجام دهد. با نگاهش رد پرستاری را میگیرد که دارد برای همیشه خداحافظی میکند. جای خالی او را از همین لحظه احساس میکند حالا با این تعداد بالای بیمار چه باید بکند؟