نمايشگاه عکسهاي علي فريدوني در خانه هنرمندان برگزار شد.
يازدهم آذر ۱۳۶۳ يك هواپيماي ايرباس خطوط هواپيمايي كويت كه به طرف كراچي ميرفت، توسط چهار هواپيمارباي فلسطيني ربوده و در فرودگاه مهرآباد تهران زمينگير شد. هواپيما ۱۶۱ مسافر داشت و هواپيمارباها خواستار آزادي ۱۷ هموطن زنداني خود در كويت بودند. نيروهاي ايراني توانستند پس از ۶ روز هواپيما را به تصرف دربياورند و گروگانها را آزاد كنند.
علی فریدونی که چند ماهی است بازنشسته شده، درباره عکاسی از این اتفاق میگوید: “روز اول و دوم هواپیماربایی با آزادی یک زن باردار و یک نوجوان مبتلا به ناراحتی قلبی گذشته بود. روز سوم تهدیدها جدیتر شد. تقاضای یک تصویربردار کردند. میخواستند ثابت کنند دو تن از مسافران را کشتهاند. هیچکس از همکارانی که با من بودند حاضر نشدند پا پیش بگذارند. من به عنوان عکاس داوطلب شدم میخواستم از فرصت نادری که برایم پیش آمده بود حداکثر استفاده را بکنم. با نگرانی خود را پای پلههای هواپیما رساندم. یکی از هواپیمارباها در حالی که اسلحه را مستقیما به طرف من نشانه رفته بود پایین آمد. پشت سرم رفت و اسلحه را روی شقیقهام گذاشت و به طرف بالای پلهها هلم داد. من با حالت تسلیم و در حالی که هر دو دوربینم را بالا گرفته بودم، لرزان و نگران بالا رفتم. بالای پلهها دومین هواپیماربا ایستاده بود. نارنجک آمادهای را در دست راستش گرفته بود. پشت او در آستانهی در ورودی هواپیما دو جنازه افتاده بود. جا خورده بودم. هواپیماربا با اشاره فهماند نباید از او عکسی بگیرم. دستش را جلو آورد تا یکی از دو دوربین را از من بگیرد. آخرین لحظه دست چپم را جلو بردم و دوربینی را که لنز واید داشت دستش دادم. دومی همچنان از پشت مراقبم بود و با فشار دادن اسلحه به سرم حضورش را یادآوری میکرد. کمی خم شدم و ناخودآگاه با دست چپ به هواپیماربا اشاره کردم کنار برود. هواپیماربا کنار رفت اما نصف بدنش هنوز در کادر بود. دو فریم عکس گرفتم. کار من ظاهرا اعتمادش را جلب کرده بود. اشاره کردم بگذارد با آن دوربین هم عکسی بگیرم. دوربینها را جابجا کردم. میخواستم با این دوربین هم، که هم فیلم رنگی و هم لنز واید داشت عکس بگیرم. اشهدم را گفتم و کمی سر دوربین را به سمت هواپیماربا گرفتم تا او را کاملا در کادر خودم داشته باشم. تازه دومین شاتر را زده بودم که هواپیماربای عقبی پیراهنم را کشید و بعد با لگدی به پایین پرتابم کرد …”
و اینگونه بود که علی فریدونی تصویری را ثبت کرد که علاوه بر جنازهها، یکی از هواپیماربایان را هم در کادر داشت. عکسی که در آن سال با رقم باورنکردنی ۱۳ هزار دلار از طریق خبرگزاری ایرنا فروخته شد تا بلافاصله در روزنامهها و مجلات معتبر دنیا چون نیوزویک، تایم، پاریماچ و … منتشر شود. البته سهم فریدونی از این ۱۳ هزار دلار، ۲۵۰۰ تومان با درج تشویقی در پرونده بود.
اما عکس دیگری که در خلال همان روزها ثبت شد، درگیری یکی از مسافرین با هواپیماربایان را در پلکان هواپیما به تصویر کشیده است. درگیری که منجر به کشته شدن مسافر در پلکان شد.
این عکس اما سالهای سال اجازه فروش یا حتی انتشار نیافت. بنا به برخی روایتها، مبلغ پیشنهادی برای خرید این عکس تا رقم سرسام آور ۴۰ هزار دلار نیز پیش رفت. تا جایی که برای اجازه انتشار یا فروش این عکس با بسیاری از مسئولین بلندپایه وقت کشور نیز مذاکره شد اما نهایتا با در نظر گرفتن بسیاری از شرایط، این عکس راهی به جز گاوصندوق دفتر مدیرعامل ایرنا نیافت.
این نمایشگاه در خانه هنرمندان تهران دایر میباشد.