در سال ۱۳۷۲ خورشیدی، ۲۴ آبان بهعنوان روز کتاب و کتابخوانی تعیین شد و تا ۲ آذرماه را هفته کتاب و کتابخوانی میگویند. در این زمان برنامههای گوناگونی جهت ترویج کتاب و کتابخوانی صورت میگیرد که بسیاری از این برنامههای تبلیغی، از طریق رسانهها صورت میگیرند. در عصر حاضر، رسانهها تاثیر بسزایی در سبک زندگی و رفتارهای انسان دارند که از جهتی تهدیدکننده و از جهتی دیگر، بسیار سودمند هستند. یکی از سودمندیهای رسانهها، ترویج عادات و رفتارهایی است که در بالابردن سطح کیفیت زندگی انسان، مؤثرند.
به گزارش هممیهن، یکی از راههای ترویج کتابخوانی و تشویق به مطالعه، رسانههایی هستند که مردم در طول شبانهروز با آنها سروکار دارند. در چند سال اخیر برنامههایی در جهت دستیابی به این هدف صورت گرفته است؛ از جمله تولید و پخش برنامه «کتابباز» که پس از پنج فصل تولیدِ محتوای مفید و پربیننده، به ناگاه متوقف شد و اکنون پس از دو سال، هنوز هیچ پاسخی به چرایی توقف پخش این برنامه داده نشده است.
کتاب و کتابخوانی همواره یکی از مهمترین شاخصههای توسعه جوامع مختلف در نظر گرفته میشود. با ظهور فناوریهای مختلف ارتباطی و اطلاعاتی، کتاب بهعنوان یک رسانه چاپی همچنان به حیات خود ادامه داده و به دلیل ویژگیهای منحصربهفردی که در مقایسه با دیگر رقبای خود داشته، بهعنوان یکی از رسانههای تأثیرگذار معرفی میشود.
ظهور فناوریهای مختلف نهتنها نتوانسته است از اهمیت کتاب بکاهد، بلکه در بسیاری از موارد استفاده از این فناوریها باعث گستردهتر شدن آن نیز شده است. برای مثال، تهیه کتابهای صوتی، دسترسی نابینایان و کمبینایان را به کتاب افزایش داده و محملهای مختلف مثل کتابهای الکترونیکی و وب در دسترسی آسانتر به آن نقش داشته است و شبکههای مجازی همچون تلگرام، اینستاگرام، فیسبوک و... در معرفی و تبلیغ آن مؤثر بودهاند.
بررسیهای مختلف در جامعه کنونی نشان میدهد که به رغم اهمیت والای کتاب و کتابخوانی، جامعه ایرانی استقبال کمی از آن دارند. برخی صاحبنظران تبلیغات و اطلاعرسانی کم در حوزه کتاب را یکی از علل کماقبالی به این رسانه مهم عنوان کردهاند. در چند سال اخیر، با توجه به احساس نیاز به مطالعه و افزایش سرانه مطالعه کشور، تصمیماتی صورت گرفته است که گاه به نتایج چشمگیر و گاه به نتایج بسیار اندک رسیدهاند.
رسانه بهعنوان یکی از اصلیترین عناصری که میتواند بر عموم مردم تأثیر بگذارد، میتواند این وظیفه خطیر را به دوش بکشد و نتایج قابلتوجهی برجای بگذارد. در چندسال اخیر تلاشهایی در جهت ترویج کتابخوانی در کشور، صورت گرفته است؛ چه از طریق بیلبوردهای سطح شهر، چه از طریق شبکههای مجازی و فعالان فرهنگی آن و چه از طریق رسانههای عمومیتر، یعنی رادیو و به خصوص تلویزیون.
شبکه رادیویی فرهنگ، یکی از شبکههایی است که دغدغه فرهنگ و شاخههای مرتبط با آن را دارد. کتاب و مباحث مرتبط با حوزه نشر نیز بهعنوان یکی از اصلیترین موضوعات فرهنگی در این شبکه رادیویی، جایگاه پررنگی دارد؛ بهطوری که به گفته مدیران آن، این شبکه، دستکم یک روز در هفته به موضوع کتاب و کتابخوانی میپردازد.
اما تلویزیون بهعنوان یکی از رسانههای فراگیر میتواند در این زمینه نقش مهمتری را ایفا کند. براساس پژوهش مرکز تحقیقات صداوسیما در سال ۱۳۹۱، ۵۲درصد از ۱۵۳۰۷ نفر از افراد ۱۸ تا ۳۵ساله در تهران و ۳۱ شهر کشور، اوقات فراغت خود را به تماشای تلویزیون میپردازند و بیشتر آنها به خواندن کتاب بهعنوان سرگرمی مینگرند.
از نظر «آنتونی گیدنز» جامعهشناس بریتانیایی رسانهها نقش مهمی در تبلیغ سبکهای زندگی مختلف دارند. طیف سبکهای زندگی با گونههای آرمانی که در رسانهها طرح میشوند، شاید محدود باشند، ولی گستردهتر از سبکهایی از زندگی هستند که افراد قاعدتاً در زندگی روزمره خود در قالب آنها جای میگیرند.
البته به باور او، رسانهها در جهان جدید همچنانکه امکانها و گونهها را به دست میدهند، تفسیرهای باریکاندیشانهای از نقشها یا سبکهای زندگی خاص نیز ارائه میکنند. سبکهای زندگی، با توجه به محبوبیت و قدرت اجتماعی خود، از رسانههای گوناگون برای اشاعه خود استفاده میکنند. آنها شکلدهنده محتوا و فرم برنامهها هستند. سبک زندگی میتواند به مثابه فرهنگ یا ارزشهای ارتباطگران رسانههای جمعی نمود پیدا کند. سبک زندگی غالباً مبتنی بر ارتباطات تصویری است و از رسانه تلویزیون بیشتر برای آن استفاده میشود.
امروزه اوقات فراغتِ بخش زیادی از افراد جامعه با محصولات رسانههای گوناگون سپری میشود. رسانهها با پخش سریالها و برنامههای تفریحی و سرگرمی دیگر میتوانند در تبلیغ سبکهای زندگی به شکل مستقیم یا غیرمستقیم مؤثّر باشند. میتوان از این بستر تاثیرگذاری، برای ترویج کتابخوانی، استفاده کرد. حال به این موضوع میپردازیم که از این ظرفیت تلویزیون بهعنوان فراگیرترین رسانه، چگونه استفاده شده است.
برنامههای تولیدشده در حوزههای کتاب، کتابخوانی، خواندن، نشر و سایر حوزههای مرتبط با آن در چند سال اخیر در تلویزیون ایران را میتوان به دو دسته کلی تقسیم کرد: دسته اول، برنامههای مناسبتی هستند که در روزهایی همچون برپایی نمایشگاه بینالمللی کتاب یا هفته کتاب رونق میگیرند و دسته دوم، برنامههای روتین و دنبالهداری هستند که جزء تولیدات منظم شبکههای مختلف بوده و برای مخاطبان علاقهمند خود تهیه میشوند.
برای مثال، میتوان به برنامه «خانه جلال» اشاره کرد که به تهیهکنندگی محمد پورصباغیان و حجت حسنزاده، کارگردانی محمدپورصباغیان و میزبانی آقایان افخمی و میرشکاک در ۱۰۰ قسمت ۵۴ دقیقهای تولید شد و اولین قسمت آن همزمان با شب یلدا از شبکه نسیم روی آنتن رفت. این برنامه مهمانمحور و بخش دیگر آن کارشناسی است و به موضوعاتی از جمله شاهنامهخوانی و هفتپیکرخوانی میپرداخت. بخش جنبی برنامه هم پرداختن به خاطرات خانم سیمین دانشور بود و در هر قسمت هم گریزی به زندگی و آثار جلال آلاحمد میزد.
روایتها و حکایتهای یک کتابفروش هم بخشی از این برنامه است که آقای علی رکاب آن را اجرا میکرد. در هر قسمت مهمانانی از جمله شعرا، طنزپردازان، مجسمهسازان، نقاشان و... حضور داشتند و دربارهی هنرهای مختلف به گفتگو میپرداختند و در عین حال از دغدغهها و فلسفه هنر میگفتند. حال آنکه در این برنامه از فضای خانهی قدیمی جلال آلاحمد و سیمین دانشور بهعنوان لوکیشن استفاده شده بود که کمی دور از انتظار است که چنین اجازهای صادر شود.
برنامه دیگر «برگ اول» است که به کارگردانی ایوب آقاخانی محصول واحد هنری شبکه آیفیلم بود که در آن بازیگران و چهرههای فرهنگی-هنری به خواندن قسمتهایی از یک کتاب میپرداختند. در یکی از قسمتهای این برنامه نیز، اثر بحثبرانگیز احمدمحمود به نام «درخت انجیر معابد» خوانده شد.
اما در این میان، برنامهای که بیش از همه مورد استقبال قرار گرفت و به مقصود خود، که تاثیرگذاری بر عموم مردم و سوق دادن مخاطبان به کتاب و کتابخوانی بود، رسید، «کتابباز» بود.
کتابباز به کارگردانی محمدرضا رضائیان، از سال ۱۳۹۵ در پنج فصل با هدف ترویج و گسترش فرهنگ کتابخوانی از شبکه نسیم پخش شد. در دو فصل ابتدایی این برنامه، امیرحسین صدیق، مجری این برنامه بود و از فصل دو به بعد، سروش صحت، مجریگری این برنامه را برعهده داشت که تاثیر بسزایی بر جذب مخاطبان و تغییر روند برنامه داشت.
در هر قسمت از برنامه، کتابهایی توسط مهمانان به مخاطبان معرفی میشد. همچنین در ویژه برنامه ماه رمضان ۱۳۹۹ که با روزهای قرنطینه کرونا مصادف بود، در هر بخش از برنامه یک بسته فرهنگی شامل فیلم، کتاب و موسیقی به مخاطبان پیشنهاد میشد. درج معادل فارسی کلمههای بیگانه که در حین صحبتهای مجری و مهمانان استفاده میشد نیز از دیگر ویژگیهای برنامه کتابباز بود.
این برنامه در فصل آخر خود، در یک روز از هفته، پرونده ویژهای را ترتیب داده بود که در هر چهارشنبه، برنامه بهطور ویژه، به یک اثر یا نویسنده میپرداخت. آخرین برنامه کتابباز با حضور پژمان جمشیدی، بیستودوم اردیبهشتماه سال ۱۴۰۰ و با اجرای سروش صحت از شبکه نسیم پخش شد و این برنامه در آستانه فصل ششم، متوقف شد.
تاثیر این برنامه پس از گذشت دو سال از پخش آخرین فصل آن، هنوز مشهود است و قسمتهایی از آن، در شبکههای مجازی دست به دست میشود و فایلهای صوتی آن به صورت پادکست، هنوز، توسط مخاطبان، شنیده میشود. این، نشان از تاثیر چشمگیر این برنامه است که به ناگاه در زمانی که مخاطبان در انتظار فصل جدید آن بودند، این انتظار به مقصود نرسید و سوال یکی از خبرنگاران درباره وضعیت کتابباز و پاسخ رئیس صداوسیما، با تیترها و برداشتهایی روبهرو شد.
از تیتر «حذف سروش صحت از کتابباز» گرفته تا «عدم ممنوعالکاریسروش صحت و حذف او توسط تهیهکننده» و «عدم ممنوعالکاری سروش صحت و تغییر تهیهکننده برنامه» و... پس از اظهارنظرهای متفاوت و انتقادها بابت حذف سروش صحت از برنامه کتابباز، محمدرضا خوشرو، مدیر شبکه نسیم این موضوع را تایید کرد. اما به نوعی حذف او را به گردن اتاق فکرهایی که در شبکه وجود دارند، انداخت.
او گفته که اتاقفکرهایی در شبکه وجود دارند که تأملات را انجام میدهند که چگونه فرم و محتوای برنامه ارتقاء پیدا کند تا در این دوره جدید که در سازمان هستیم هم کیفیت برنامه بهتر شود و هم از لحاظ محتوایی متفاوتتر باشد. علاوه بر این، مدیر شبکه نسیم تغییر و تحولات در مدیریت شبکه نسیم را در تعطیلی کتابباز دخیل دانسته است. خوشرو البته از واژه تایم استراحت استفاده کرده و معتقد است که صداوسیما برند پرطرفدار کتابباز را کنار نمیگذارد.
سروش صحت در طول عمر برنامه کتاب باز، بیشتر از ۲۲۰ قسمت از آن را اجرا کرد. برنامهای که با وجود ریتم آرام و گفتوگوی تقریباً یکساعته مجری با مهمان، طرفداران پروپاقرصی پیدا کرده بود. اما نکتهای که باید در مورد اهمیت سروش صحت برای مخاطب به آن اشاره کرد، آشنایی و نزدیکی او با فضای کتاب و نوشتن است. در واقع بیشتر کارهایی که تاکنون از او در تلویزیون و سینما دیدهایم، فیلمنامهاش را خود او نوشته است؛ بنابراین باید این نکته را در نظر گرفت که سروش صحت با کلمه آشناست و به همین دلیل است که بیشتر مخاطبان با اجرای او در کتابباز ارتباط برقرار کردهاند.
سروش صحت پس از توقف این برنامه در پاسخ به خبرنگاری که در این باره از او سوال میپرسد، میگوید: «نمیدانم. هیچوقت هیچکس به من چیزی نگفت. کتابباز محبوبترین کاری بوده که انجام دادهام و جنس دیگری برایم داشته و دارد. خیلی زیاد دوستش داشتهام و روی من و عقایدم بسیار تاثیر داشته است و وقتی چنین برنامهای که مورد اقبال فراوانی قرار میگیرد، بدون توضیح قطع میشود، به نظرم به پیگیری نیاز ندارد!»
محمدرضا رضاییان، تهیهکننده و کارگردان این برنامه در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ در صفحه شخصی خود در اینباره نوشت: «عید فطر سال هزاروچهارصد پس از پخش آخرین قسمت از فصل پنجم کتابباز، بلافاصله جلسات اتاق فکر برای تولید فصل جدید آغاز و بعد از آن طرح برنامه تقدیم شبکه محترم نسیم شد.
در دوره مدیران سابق سازمان صداوسیما، درحالیکه مهیای مراحل اجرایی فصل جدید بودیم، شبکه از طرف یکی از معاونتهای تلویزیون اعلام کرد: «تولید فصل جدید کتابباز فعلاً متوقف شود.» چرایی این تصمیم برای حقیر روشن نشد. بعد از آن و به دلیل تغییرات مدیریتی جدید در سطوح عالی سازمان و روند انتصابات (که تا همین روزهای اخیر ادامه داشته) باز هم تصویر روشنی از وضعیت کتابباز پیدا نکردم.»
حال پس از گذشت دو سال از توقف بیدلیل این برنامه، هنوز هم هیچ پاسخ روشنی در جهت چرایی این موضوع، بیان نشده است. طبق گفتههای عوامل این برنامه، فصل ششم کتابباز، شروع به تصویربرداری شده بود که نامهای دریافت شد در راستای توقف برنامه و قرار بر این بود که زمان شروع دوباره به آنها اعلام شود که چنین اتفاقی رخ نداده است.
«کتابباز» بهعنوان یکی از پرطرفدارترین برنامههای چندسال اخیر تلویزیون و بهعنوان یک برنامه فرهنگی که تاثیرات بسیار زیادی بر آحاد مردم داشته است، به دلایلی نامعلوم، به محاق رفته است و تا به امروز هیچیک از تولیدات کتابمحور صداوسیما نتوانسته است به محبوبیت و تاثیرگذاری کتابباز برسد.