صولت شجاعیان در هم میهن نوشت: روحالله دهقانیفیروزآبادی، معاون علمی و فناوری رئیسجمهور، در گفتوگوی خبری درباره تشکیل مرکز ملی هوش مصنوعی گفته: «شورای راهبری هوش مصنوعی با دستور رئیسجمهور تشکیل میشود تا چندین کلانپروژه را پیگیری کند.»
وی تأکید کرده که «این مرکز چند مأموریت و کلانپروژه را در حوزه هوش مصنوعی دنبال میکند که با برنامهریزی صورت گرفته، کشور بتواند طی ۵ سال آینده جزو ۱۰ کشور برتر هوش مصنوعی باشد.»
این سخنان یک شهروند عادی یا حتی یک استاد دانشگاه نه چندان با سواد و بالطبع بیاهمیت نیست، اظهارات معاون علمی رئیسجمهور است که در هر کشوری علیالقاعده باید جامعه علمی آن کشور روی سخنانش حساب کند و برایش اعتبار قائل شود.
در مدیریت استراتژیک مبحث گستردهای در حوزه هدفگذاری وجود دارد که چکیدهای از آن در مدلی تحت عنوان اسمارت (SMART) بیان شده، بدین مفهوم که وقتی یک سازمان بنا دارد در افقهای گوناگون هدفگذاری نماید، این اهداف باید از مختصات اسمارت که در حقیقت حرف اول الفبای این ویژگیهاست، برخوردار باشد؛ یعنی (Specific) به شکل معین، شفاف و کاملاً واضح، بیان شده باشد، (Measurable) قابل اندازهگیری باشد و معیار و روش اندازهگیری و سطح مطلوب آن هم مشخص شود (Achievable) هدف واقعبینانه و قابل دستیابی باشد، (Relevant) هدف باید به دغدغههای سازمان مربوط باشد و البته باید با هدفهای دیگر هم سازگار باشد، (Time-bound) باید مشخص باشد که هدف قرار است در چه بازهی زمانی محقق شود و... حالا با این توضیحات به گزارهای که معاون رئیسجمهور دولت انقلابی در آن هدفگذاری کرده تأمل کنیم، به نظر شما این هدفگذاری واجد کدامیک از این مختصات است؟ آیا معین و شفاف است؟ مثلاً در کدام حوزه هوش مصنوعی قرار است ما جزء ۱۰ کشور برتر باشیم؟ در وسایل نقلیه خودگردان؟ در تشخیصهای پزشکی؟ خلق آثار هنری؟ اثبات قضایای ریاضی؟ انجام بازیهای فکری؟ تعیین هویت تصاویر (تشخیص چهره)؟ ذخیره انرژی؟ جستوجوگرهای اینترنتی؟ و... آیا منظور ایشان ۱۰ کشور برتر دنیاست؟ الان جزء چندمین کشوریم؟ آقای دهقانی در جای دیگری گفته «ایران در هوش مصنوعی از نظر تولید علمی و انتشار مقالات در جهان در رتبه ۱۷ قرار دارد، اما از نظر کاربرد در جایگاه ۷۸ جهانی است.»
ولی هیچ توضیحی نداده پایگاه یا مرجع معتبر بینالمللی که وی برای این رتبهبندی به آن استناد کرده، کجا بوده؟ چون جستوجو برای یافتن این مرجع در پایگاههای بین المللی داده راه به جایی نمیبرد و آنچه هم وجود دارد خلاف گفتههای آقای دهقانی است. مثلاً پایگاه جهانی آمار در «رتبهبندی ۲۰ کشور پیشتاز دارای ظرفیت تحقیقاتی هوش مصنوعی» آماری ارائه کرده که نامی از کشور ما در آن وجود ندارد.
تحلیلهایی که این هدفگذاری را قابل دستیابی توجیه میکنند بر چه پایهای انجام گرفتهاند؟ مثلاً آیا میزان سرعت اینترنت در کشور هم جایگاهی در این محاسبه داشته؟! با فیلترشکن یا بدون آن! میزان بودجه مورد نیاز چطور؟ به عنوان نمونه در یکی از معدود رتبهبندیها از استارتآپهای هوش مصنوعی، براساس کشور و حجم سرمایهگذاری که در پایگاه علمی ویژووال کاپیتالیست منتشر شده، ۱۰ کشور اول این رتبهبندی براساس لیست معین گردیده؛ آمریکا، چین، انگلیس، اسرائیل، کانادا، فرانسه، هند، ژاپن، آلمان، سنگاپور؛ که در این بین، کشور دهم یعنی سنگاپور برای دستیابی به این رتبه مبلغی معادل ۵ میلیارد دلار، یعنی ۲۵۰ همت در این صنعت سرمایهگذاری نموده است.
این در حالیست که در لایحه کل بودجه ۱۴۰۲، سقف بودجه پیشبینیشده برای معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری و زیرمجموعههای آن ۳ هزار و ۶۹۵ میلیارد و ۶۵۲ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان، بوده است یعنی حدود ۸۳ برابر کمتر! معاونتی که بودجه خودش این مقدار کمتر از مبلغ سرمایهگذاری کشور رتبه دهم یک رتبهبندی هوش مصنوعی در دنیاست، چطور قرار است ظرف ۵ سال این فاصله را طی کند؟ آیا وضعیت تحریمی کشور در تحلیل این هدفگذاری احتساب شده؟ آیا این هدف با دیگر اهداف کشور، علیالخصوص در اولویتهای نخستین سازگاری دارد؟ مثلاً در رویکرد سیاست خارجی، دکترین امنیت ملی، نظام اداری و... قدر مسلم پاسخ این سوالات ترسیم وضعیتی است که این روزها نه فقط در معاونت علمی ریاستجمهوری، بلکه در کل کلانپروژه اداره کشور به دست دولت انقلابی رقم میخورد، نمایشگرانه، مصنوعی و دست آخر بدون نتیجه!